خاطرات هاشمی 13 دی سال 80 | «تهمتهای زیادی به آقای شاهرودی زده شد»
انصاف نیوز: خاطرات روزنوشت آیتالله اکبر هاشمی در دی سال ۱۳۸۰ را در ادامه میخوانید:
پنجشنبه 13 دی 1380 | 18 شوال 1422 3 ژانویه 2002
«تا عصر در دفتر کوشک کار میکردم. معمولاً تعدادی از بولتنها و گزارشهایی که خواندن آنها وقت زیاد میبرد و در طول هفته جمع میشود، روزهای پنجشنبه و جمعه میخوانم. امروز جزوه مربوط به تأسیس شهر علمی ـ دینی قم، از جمله آنها بود.
سر شب آقای [محمدحسن] رحیمیان، رئیس بنیاد شهید و پدر و برادر و فرزندانشان آمدند. از نصب آقای [محمدتقی] رهبر، به عنوان نایب امام جمعه اصفهان، اظهار رضایت کردند و گفتند، آقای [سیدجلالالدین] طاهری، فرسوده و ناتوان شده است.
آقای رحیمیان گفت، چند ماه پیش به نوق [رفسنجان] مسافرت کرده و به منزل مادر و همشیره طیبه رفته و برایش بسیار جالب بوده و گفت، در زمانی که خدمت امام در نجف بوده است، با آقای [سیدمحمود] هاشمی شاهرودی، [رئیس قوه قضاییه]، همدرس و آقای شاهرودی که شاگرد شهید [سیدمحمدباقر] صدر بوده، رفته رفته به امام علاقهمند شده و اینکه آقای [سیدعلیاکبر] محتشمی، امروز در مجلس گفته که ایشان با امام مخالفت میکرده، درست نیست. گفت، بنیاد شهید امسال 46 میلیارد تومان کسر بودجه دارد.
در رسانههای خارجی، بحث ایرانی یا عراقی بودن آقای هاشمی شاهرودی و آلوده بودن 60 نماینده [مجلس ششم] به فساد مالی ادامه داشت. در رادیو [صدای] آمریکا و تلویزیون ضدانقلابی ملی ایران، از قول [علیرضا] نوریزاده، [روزنامهنگار ساکن لندن]، تهمتهای زیادی به آقای شاهرودی زده شد؛ گرچه رونوشت شناسنامه ایشان که از کنسولگری ایران در عراق صادر شده، در روزنامهها به چاپ رسیده است.
اخوی محمد گفت، آقای [محمد] عطریان [فر] در جلسه حزب کارگزاران، از قول آقای [کمال] خرازی، [وزیر امور خارجه] نقل کرده که در ملاقات با صدام، [رئیسجمهور عراق]، وقتی که به عراق به خاطر میدان دادن به منافقان اعتراض کرده، صدام جواب داده که شما آقای هاشمی شاهرودی را رئیس قوه قضاییه کردهاید و اضافه کرده، او و همفکرانش در زندان عراق بودهاند و عراق در معاملهای با انگلستان، او را آزاد کرده و به او اجازه خروج از عراق داده است. گفتم، بعید است نکته مربوط به معامله با انگلستان، درست باشد. در رسانههای خارجی، اینگونه اهانتها هم پخش میشود.
آمریکا، امروز هم نقاطی از افغانستان را بمباران کرده است. شب، میهمان فاطی بودیم؛ بستگان هم بودند. مهدی که مشغول آماده کردن [کتابکارنامه و] خاطرات سال 1362 [آرامش و چالش] برای چاپ است، سئوالاتی داشت.»
منبع: کتاب خاطرات هاشمی در سال ۱۳۸۰؛ «افراط در اختلاف»
انتهای پیام