ما عبرت دیگران شدهايم
رضا صادقیان، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی نوشت:
نمایان شدن برخی از مسائل سالهای گذشته به بحرانهای جاری که امکان حل آن در بازه زمانی کوتاه مدت میسر نیست، کشور را در شرایط خاصی قرار داده است.
ما استاد از دست دادن فرصتها شدهایم. گویا خودمان با خودمان در حال کشتی گرفتن و شکست خودمان بودیم. به راستی در این راه چه زورآزمایی با خودمان کردیم که نیازمند مثنوی هفتاد من است.
اینکه این روزها به جای استفاده روشن و معنادار برخی واژگان از عبارتهای دیگر استفاده میکنیم حکایت پنهان کاری، مخفی نگه داشتن وقایع تلخ و به خیال خودمان کاستن از تلخیهای بیشتر در کام مردم دارد. اما واقعیت سنگینتر و سهمگینتر از آن است که بتوان وضعیت واقعی را پشت انبار کلمات و جملات مخفی نگه داشت. واقعا امکان پذیر نبوده و نیست.
اسم ورشکستگی را گذاشتهایم «ناترازی»، اسم تکنولوژی را صرفا به «ابزارهای جدید» تغییر دادیم و نام کم کردن سهمیه سوخت خودروهای سواری را به «مدیریت هوشمند» عوض کردیم. این نامگذاریها هیچ دستاوردی به همراه نخواهد داشت، فقط مدیر ارشد میماند با انبوهی از کلمهها و جملههای فاقد معنا که مخاطب خوب متوجه حقایق پشت آن کلمات میشود!
ما مثال تاریخی خواهیم شد. خط به خط در کتابهای تاریخی و درسی و اگر اغراق نکرده باشیم برای عبرت از روزهای از دست رفته مکتوب خواهیم شد. اینکه در سال 1403 همچنان خودرو تولید داخلی برای پیمایش 100 کیلومتر بیش از 12 لیتر بنزین سوبسیدی به اسم «حمایت از تولید ملی» بر باد میدهد جایش در کتابهای صنعتی و تاریخ صنایع تکمیل خواهد شد! اینکه خودرو ایرانی حتی توانایی رقابت با خودروهای برقی تولید کشور ویتنام کمونیست را ندارد برای عبرت گرفتن از صنعت خودرو بسیار کاربردی است. کشوری که همزمان برای پیشرفت به روسیه، چین و آمریکا وصل شده است تا راه خود را برود و امروز به عنوان صادر کننده خودروهای برقی به کشورهای اروپایی معروف شود و ما همچنان در حال تولید پژو پارس با پیشرانهای متعلق به اوایل دهه 70 میلادی هستیم! نتیجه دخالتهای بیامان دولت نفتخوار و ناکارآمد خروجی بهتر از این نخواهد داشت.
مردم ایران طی یک دهه با تورمهای دو رقمی دست و پنجه نرم میکند و دولتها کسری بودجه را با خلق نقدینگی تامین میکنند و همین امر باعث کوچکتر شدن سفرههای مردم میشود، این مسئله در کتابهای اقتصادی نوشته خواهد شد.
دولت همزمان در حال خلق نقدینگی بود، از سویی دیگر برای مهار تورم برنامه میداد و یا مانند معاون اول و با آن همه سازمان بزرگ و کوچک و پرمدعا در بدنه دولت از همه «دلسوزان ایران» طلب برنامه میکرد!
حکایت تلخی است، اما با تمام جزئیات و کلیات چنین حکایتی در زندگی ما ساری و جاری شده است و این نیز در کتابها نوشته خواهد شد.
اینکه به عنوان دومین کشور دارای ذخایر گازی دچار کمبود سوخت میشویم، واقعا شگفت انگیز است. آن کسانی که تحریمها را کاغذ پاره میخواندند تکرار داستان تلخ و عبرت آموزی به اسم «ما میتوانیم» و «ایرانی قوی» است که این روزها کشور با آن دست به گریبان شده است.
تحریم یعنی سوزاندن گاز ترش طی 4 دهه گذشته و عدم توانایی برای فراوری و استفاده از آن، تحریم یعنی خودور بیکیفیت و اعصاب خردکن ایرانی، تحریم یعنی کمبود گاز، یعنی تعطیل شدن صنایع، یعنی کاهش تولید کارخانهها، یعنی گرانتر شدن مواد غذایی و خرید یک کالای اساسی با ده برابر قیمت جهانی، یعنی عدم ارتباط با بانکهای جهانی و جابجایی پول توسط صرافیها، تحریم یعنی کاهش تولید نفت و کاهش صادرات نفت و سوزاندن مازوت در روزهای سرد سال و خاموشی خانهها و صدها هزار موضوع دیگر به صورت غیر مستقیم به زندگی مردم ارتباط دارد.
بسیار عجیب و باور نکردنی است، اما شده است. گویا چشم انتظاری و وعده فرا رسیدن آن زمستان سخت از زبان وزیر سابق نفت برای اروپا مستقیم به صنعت، خانه، کارخانه، نیروگاه برق و تولید کنندگان ایرانی در شهرکهای صنعتی رسیده است. این مثال را خواهند نوشت و صدها مثال عبرت آموز دیگر که در عرصه سیاستگذاری جزء زیان آوردهای به همراه نداشته است.
انتهای پیام