خرید تور نوروزی

‘حزب اللهی بودن’ و تصدی مناصب؟! | احمد حیدری

حجت الاسلام احمد حیدری در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:

آقای رئیس جمهور اخیرا با انتقاد از انتصابات معمول گفته است:

“شاهد بوده‌ایم که طرف هیچ تجربه‌ای ندارد اما ناگهان مدیرکل سازمانی می‌شود چون «حزب اللهی» است، آیا حزب اللهی باید بدون تجربه و امتحان بالا بیاید؟ می‌شود مسئولیت را به کسی سپرد که تجربه و علم لازم آن را ندارد؟ آیا خیانتی بالاتر از این وجود دارد؟”

آقای “محمدرضا احمدی سنگر” نماینده مردم رشت به جای این که در دفاع از رئیس جمهور یک قدم بالاتر رود و بگوید ما اصولا کسانی که مدعی حزب اللهی بودن هستند و پستی را بدون داشتن تخصص، توان و علم لازم، می‌پذیرند همچون کسانی که این پست‌ها را به آنها پیشنهاد داده و عرضه می‌کنند و می‌گمارند، نه تنها آنها را حزب اللهی نمی‌دانیم که هر دو گروه را خائن به نظام و مردم می‌شماریم.

این شهید چمران بزرگوار، مؤمن و انقلابی بود که در ابتدای انقلاب که دعوای تخصص و تعهد بالا گرفت و بسیاری از مدعیان انقلابی! تعهد را بر تخصص مقدّم می‌شمردند، به صراحت گفت: «می‌گویند تقوا از تخصص لازم‌تر است، آن را می‌پذیرم. اما می‌گویم «آن کس که تخصص ندارد و کاری را می‌پذیرد، بی‌تقواست».

آری اگر تقوا معیار بود، نه هیچ نهاد، وزارتخانه یا شرکتی به خود اجازه می‌داد پستی را به افرادی که صرفا و ظاهرا دیندار و انقلابی هستند، بدون این که تعهد و تخصص لازم را داشته باشند، پیشنهاد کند یا بگمارد و اگر تقوا بر وجود افراد حاکم بود، آنها هم به خود اجازه نمی‌دادند پستی را که تخصص و توانمندی لازمش را ندارند یا افرادی توانمندتر و متخصص‌تر از آنان برای تصدی‌اش هست، بپذیرند.

این نماینده مدّعی شده: «۸ سال دفاع مقدس با ایثار و فداکاری حزب الله، با اقتدار به پایان پذیرفت. در کنج خانه‌ها و روی ویلچرها، در آسایشگاه‌های جانبازها همان افراد حزب‌اللهی ۸ سال دفاع مقدس، بدون توان حرکت و با درد و رنج ماندند»؛

حال آن که دفاع مقدس را همه آحاد ملت ایران حتی ایرانیان غیر مسلمان[نه فقط حزب االلهی‌ها] با چنگ و دندان اداره کردند و نمی‌توان این مدال افتخار را فقط بر گردن یک گروه به نام حزب الله[با توجه به اطلاق این عنوان بر یک گروه با ایده های سیاسی عقیدتی خاص] آویخت و الآن هم آحاد رنگین کمانی همین مردم از همه اصناف و احزاب و گروه‌ها، خانواده شهیدان، آزادگان و جانبازانی‌اند که بر وبلچر‎ها نشسته یا در آسایشگاه‌ها فراموش شده‌اند و اطلاق عنوان «حزب اللهی [با توجه به خاص بودن این عنوان] بر همه رزمندگان و شهدا و جانبازان هیچ توجیه صحیحی ندارد.

این نماینده در ادامه گفته است: «آقای پزشکان! به حزب اللهی‌ها توهین کرده‌اید. من با افتخار بسیجی، حزب‌اللهی و یک رزمنده، جانباز، آزاده، مدافع حرم و پیش مرگ مردم هستم».

اولا آقای پزشکیان به حزب اللهی‌ها[با توجه به عنوان خاص یک گروه بودن این واژه] هیچ توهینی نکرده، بلکه گفته است صرفا حزب اللهی و وابسته به یک گروه خاص بودن و حتی مذهبی و عامل به مناسک دینی بودن برای تصدی پست‌ها کافی نیست و باید تخصص لازم بلکه بیش از سایر متقاضیان آن پست را داشته باشد.

ثانیا ایشان که مدعی انقلابی بودن هستند، آیا در انتخابات مجلس، حامی “حق رأی و حق انتخاب شدن و انتخاب کردن” مخالفان حزبی و سیاسی خود بوده است؟

آیا برای ایجاد زمینه یک انتخابات واقعی با شرکت رقبای واقعی تلاش کرده است؟

آیا در یک رقابت واقعی رأی آورده است؟

آیا نصف به علاوه یک واجدان حق رأی حوزه انتخابیه‌اش در انتخابات شرکت کرده‌اند؟ یا ایشان با رأی اکثریت نسبی در انتخاباتی بدون رقیب واقعی و با کمترین رأی مردم[مثلا کمی بیش یا کمتر از 10 درصد واجدان حق رأی] انتخاب شده است؟

اگر این چنین است[که اکثریت قریب به اتفاق نماینگان مجلس فعلی این گونه‌اند] ‌آیا یک انقلابی واقعی به خود اجازه می‌هد بر صندلی نمایندگی مردم حوزه انتخابیه‌ای تکیه بزند که موفق به کسب 10 درصد از آراء واجدان حق رأی آن حوزه نشده است؟

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا