ایران برای مذاکره با آمریکا آماده است؟
محمد توکلی، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی نوشت:
رئیس جمهور پزشکیان در گفتوگو با شبکهی NBC از آمادگی ایران برای مذاکره خبر داد. پس از این اظهارنظر برخی در جناح تندرو به او تاختند و کیهان به عنوان نماد رسانهای دلواپسان اظهارات او را در این زمینه خارج از حوزهی اختیارات رئیس جمهور دانسته است!
خبر آقای پزشکیان دربارهی اعلام آمادگی ایران را میتوان به این شکل هم خواند که رئیس جمهور مجوزهای لازم برای مذاکرات مورد نیاز برای پیشبرد اهدافش را دریافت کرده است و حالا در حال اعلام آن به زبانی قابل فهم برای طرف مقابل است.
روشن است که در ساختار سیاسی ایران میل دولتها برای کنشگری در سیاست خارجی شرط لازم است و برای آن که این میل عملی شود نیازمند صدور مجوزی از سوی رهبری است. همانطور که در دولتهای خاتمی، احمدینژاد و روحانی این مجوز صادر شد.
با توجه به آنچه از عملکرد رئیس جمهور در ماههای اخیر دیدهایم به نظر میآید که او توان خوب و کم نظیری برای اجماعسازی در میان تصمیمگیران داشته و با همین مشی و روش توانسته روند فیلترینگ را متوقف کرده، فیلتر چند اپلیکیشن را بردارد، ابلاغ قانون حجاب را متوقف کند، کابینهی میانهرو خود را از مجلسی که اکثریت قریب به اتفاق نمایندگان آن از «جریان انقلابی» بودند عبور دهد و…
ممکن است گفته شود که برخی از این موارد موضوعات فرعی و دست چندم است که برای مردم اهمیتی ندارد. در پاسخ باید گفت این مثالها فارغ از مهم یا بی اهمیت بودن خودشان از این جهت حائز اهمیت است که نشانگر الگویی است که در دستور کار رئیس جمهور پزشکیان قرار دارد و بر اساس همین الگو میتوان نتیجه گرفت که دریافت مجوزی که برای روسای جمهور قبل هم صادر شده بود نباید کار چندان سختی باشد.
البته صدور این مجوز اما و اگرهایی هم به همراه دارد که یکی از آنها، موضوع دستور ترامپ برای ترور سردار سلیمانی است. برخی با مرتبط کردن این موضوع با مذاکرات دیپلماتیک با ایالات متحده به دنبال ایجاد مانع برای آغاز چنین مذاکراتی هستند.
در این باره میتوان یادآوری کرد که بنا بر اعلام مقامات جمهوری اسلامی ایران انتقام اصلی ترور سردار سلیمانی اخراج آمریکاییها از منطقه است. پرسش قابل طرح در این باره آن است که اجرای چنین ایدهای از ایرانی ضعیف و تحریمشده برمیآید و یا برای اجرای آن باید به دنبال ساخت ایرانی قوی بود؟!
با نگاهی به شاخصهای اقتصادی به عنوان یکی از ارکان قدرت هر کشور به خوبی واضح است که این شاخصها (چه در سه سال پایانی دولت حسن روحانی و چه در دولت «انقلابی» سیزدهم) به نسبت دورانی که مانع تحریم از سر راه اقتصاد ایران رفع شده بود وضعیتی نامطلوب را نشان میدهد.
امروز نیز همین وضعیت نامطلوب اقتصادی کاملا مشهود است و نیازی به شرح و توصیف ندارد. آیا میتوان با کشوری که در چنین وضعیتی قرار گرفته است، داعیهدار خارج کردن یک ابر قدرت از منطقه بود؟!
وجه دیگر اجرایی کردن این ایده به کار دیپلماسی بازمیگردد. بدیهی است در شرایطی که ایران تحت فشار دیپلماتیک آمریکا، اروپا و شاید در ماههای آینده دیگر اعضای شورای امنیت قرار بگیرد نخواهد توانست مسیرهای دیپلماتیک لازم برای اجرایی کردن انتقام اصلی ترور سردار سلیمانی را طی کند.
انتهای پیام