واگرایی و ابتذال در نظام اداری سیاسی | مهدی ذاکریان
مهدی ذاکریان، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم و تحقیقات، در یادداشتی به بهانهی سخنان محمدرضا عارف، معاون اول ریاست جمهور دربارهی اختیارات استانداران و ایدهی فدرالیسم، در گاهنامهی مانتره زیر نظر کانون ایرانشناسی دانشگاه تهران نوشت:
«یکی از مولفههای چهارگانهی شکلدهندهی دولت، ملت است. سرزمین، ملت، حاکمیت و حکومت شکلدهندهی دولتند. وقتی ما یک ملت، یک سرزمین، یک حاکمیت و یک حکومت برای ایران داریم، طرح مباحثی چون استاندار رئیسجمهور استان است، نوعی ابتذال در ادبیات سیاسی حاکمان است که نتیجهای جز فرار از مسئولیت ساخت و نجات کشور ندارد. ملت ایران مشترکا یک مشکل دارد، یک ثروت دارد، یک حقوق دارد و یک شکست یا یک پیروزی! چرا برخی از همبستگی ایرانیان پس از اعتراضات ۱۴۰۱ برآشفتهاند؟ گو اینکه عدم توانایی در پاسخ به یک ملت آنها را به هذیانگویی سیاسی وا داشته؟
ایرانیان در سراسر این سرزمین مصداق شعر سعدی هستند:
بنیآدم اعضای یکدیگرند / که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار / دگر عضوها را نماند قرار
لذا اگر یک آذربایجانی، یک گیلانی، یک اراکی، یک اصفهانی و هر فردی در هر جای کشور یک مشکلی داشته باشد، مشکل ملی ماست! اگر موفقیتی نیز داشته باشد به معنای پیروزی یک قوم یا شهر نیست بلکه پیروزی یک ملت است. در نتیجه یک رنج و نفع مشترک وجود دارد. اما بحث استانسالاری تقلیل درد و نفع مشترک ایرانیان بهصورتی است که هر استان مشکلات خودش را دارد و بس! به دیگران هم ارتباطی ندارد! همهی مسائل ما اعم از سیاسی، دفاعی و امنیتی؛ مسائل فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، گردشگری و آموزشی را ملت ایران یکجا و یکپارچه درک و لمس کرده است.
به همین دلیل نیز ایرانیان دیگر حکمرانی بد نمیخواهند. نه اینکه این مسائل را برای هر استان تافتهای جدابافته از استانهای دیگر دانست! تهدید و خطر برای امنیت ملی ایران نگرانی همهی ماست. همچنین توانمندی استانهای ایران متفاوت و تکمیلکنندهی یکدیگر است. چنین ویژگی خاص در استانهای ایران همبستگی ملی ما را تحکیم میکند.
مدیران جمهوری اسلامی، اصول حکمرانی را بلد نیستند. اصول حکمرانی خوب در شفافیت، پاسخگویی و مشارکت در سطح کل کشور است. در وضعیت کنونی نیازمند حکمرانی خوب هستیم.
وانگهی، کشورهایی در دنیا موفق هستند که دولت به حداقل رسیده و کوچک شده است و کمترین دخالت را دارد. دخالت دولت در ایران از تاسیس کارخانه گرفته تا مجوز اکران فیلم و چاپ کتاب و… را شامل میشود. با چنین ایدههایی که استانسالاری را دنبال میکنند صرفا دستگاههای اداری در هر استان فربهتر خواهد شد.
مسئولین دولت برخلاف اینکه تلاشی برای حفظ بودجهی کشور و کاهش سمتهای دولتی و حذف مناصب کاذب انجام بدهند، به دنبال 31 رئیسجمهور برای 31 استان هستند که تشریفات خاص و معاونین و وزرای مختلف و دستگاههای گستردهی اداری را به همراه دارد؟
پیشنهاد معاون اول رئیسجمهور نشاندهندهی ابتذال در نظام سیاسی اداری کشور است. ابتذالی که ریشه در ایدهی ژن برتر، حل ناترازی بودجه با دست کردن در جیب مردم، گرانسازی بنزین و برق و گاز و بهعبارتی نابودسازی ملت ایران دارد. فرآیندی که یک فاجعهی ملی را رقم میزند. گو اینکه بهدنبال آن هستند تا شغلهای کاذبی برای «آقازادههای ژن برتر» فراهم کنند و برای مناصب خودشان از بودجهی ملت ایران صرف شود.
باید هشدار داد که چنین ایدههایی که امروز از زبان معاون اول رئیسجمهور خارج شده است یک تبعیض بزرگ علیه افراد شایسته در کشور است که انتخابها و سیاستگذاریها در استانها بر اساس فهم قومیتی و استانی شکل گیرد. حال آنکه همهی استانها، همهی مذاهب، همهی اقوام و بهعبارتی همهی ملت ایران برای هر جای ایران آمادهی خدمت و پیشرفت و سازندگیاند.
چنین خطکشیها و تقسیمبندیهای استانی مانع بزرگی برای شایستهسالاری است و باید انتخاب مسئولین بر اساس تخصص و علم اشخاص از هر جای کشور صورت بگیرد. چنین تبعیض بزرگی که از ملاک شایستگی عدول کنیم به معنای نقض حقوق بشر است.»
شمارهی هشتم گاهنامهی علمی-فرهنگی مانتره به صاحبامتیازی کانون ایرانشناسی دانشگاه تهران با محوریت واکنش به سخنان معاون اول رئیسجمهور منتشر شد، با این عنوان: «به نام تمرکززدایی، به کام نابودی ایران»؛ یادداشت ۱۵ استاد دانشگاه و پژوهشگر برجسته در واکنش به سخنان آقای محمدرضا عارف، معاون اول ریاست جمهوری دربارهی اختیارات استانداران و ایدهی فدرالیسم.
انتهای پیام