موج خروج نیروهای باکیفیت از آموزش و پرورش؟
محمد حیدری در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز نوشت:
معلمان متعهد خدمت، که اغلب از فارغالتحصیلان نخبه دانشگاههای شهید رجایی و فرهنگیان هستند، این روزها در شرایطی سخت و ناعادلانه گرفتار شدهاند. حقوق بسیار پایین، که حتی کفاف حداقلیترین هزینههای زندگی را نمیدهد، در کنار بیتوجهی وزارت آموزشوپرورش به صدور کارت پایان خدمت، موجی از نارضایتی و ناامیدی در میان این نیروهای ارزشمند ایجاد کرده است.
حقوق ماهانه این معلمان، با وجود اجرای طرح رتبهبندی، به زحمت به ۱۰ تا ۱۵ میلیون تومان میرسد. این در حالی است که هزینه اجاره یک خانه کوچک در حاشیه شهرهای بزرگی مانند تهران از این مبلغ بیشتر است. معلمانی که دغدغه تأمین هزینههای اولیه زندگی مانند مسکن، خوراک و حملونقل را دارند، چگونه میتوانند با آرامش و تمرکز در کلاس درس حاضر شوند و کیفیت آموزشی مطلوبی ارائه دهند؟
این معلمان که طی هشت سال گذشته بهعنوان نیروی متعهد خدمت در مدارس مشغول تدریس بودهاند، اکنون با پایان تعهد خود، بهدلیل ناکافی بودن حقوق، به دنبال خروج از آموزشوپرورش هستند. اما وزارت آموزشوپرورش با تعلل در پیگیری صدور کارت پایان خدمت، عملاً مسیر خروج آنها را مسدود کرده و باعث شده بسیاری از این نیروها در وضعیت بلاتکلیف باقی بمانند.
این تعلل، معلمان را از بسیاری از حقوق اجتماعی خود محروم کرده است؛ از جمله دریافت پروانه نظام مهندسی، کارشناسی قوه قضاییه و حتی امکان خروج از کشور. ممنوعالخروجی این معلمان، آنها را از فرصتهای تحصیلی و شغلی بهتر در خارج از ایران نیز محروم کرده است.
در این سالها، وزارت آموزشوپرورش با تصمیمات و رفتارهایش منزلت شغل معلمی را به حدی پایین آورده است که معلمان توانمند حتی از بازگو کردن شغل خود احساس شرمندگی میکنند. این وضعیت در کنار حقوق پایینی که حتی هزینه یک زندگی فقیرانه را پوشش نمیدهد، معلمان را جان به لب کرده است.
یکی دیگر از مسائل مهم این است که معلمان هیچگونه خدمات رفاهی از وزارت آموزشوپرورش دریافت نمیکنند. در حالی که بسیاری از ارگانهای دولتی و حتی خصوصی خدماتی مانند حق مسکن، پرداختهای مناسبتی یا بستههای غذایی ارائه میدهند، معلمان از این حداقلها نیز محروماند. تنها چیزی که بهعنوان تشویق دریافت میکنند، یک برگ کاغذ است با عنوان «تشویقنامه». حتی این برگ کاغذ نیز در قاب یا کاوری قرار نمیگیرد که شأن معلمان حفظ شود. در بهترین حالت، اگر این تشویقنامه توسط مقامی بالاتر از رئیس منطقه امضا شود، معلم باید خود را بسیار خوششانس بداند!
از سوی دیگر، از دانشجومعلمان در بدو ورود به دانشگاه تعهداتی گرفته میشود که خروج از آموزشوپرورش را عملاً غیرممکن میکند. این دانشجویان، که اغلب در اوایل جوانی و بدون درک کامل پیامدهای این تصمیم هستند، با امضای این تعهدات، زندگی خود را به استثمار وزارت آموزشوپرورش درمیآورند. تعهد هشتساله آنها را از هرگونه پیشرفت و رشد شخصی بازمیدارد و هرگونه تلاش برای تغییر مسیر شغلی یا بهرهگیری از تواناییهایشان در حوزههای دیگر را به بنبست میرساند.
برای فردی که توانمند است و میخواهد در رشته خود پیشرفت کند، وزارت آموزشوپرورش مانند مانعی بزرگ عمل میکند و او را محکوم به ماندن در کلاس درسی میکند که تنها عشق به کودکان میتواند سختیهای آن را قابلتحمل سازد. معلمی شغلی است که حتی با داشتن تخصص فنی و آکادمیک، هیچ فرصتی برای ارتقا و پیشرفت ندارد. این شرایط، که با روح جوانی نسل امروز در تضاد است، موجب شده است بسیاری از معلمان به فکر خروج از این سیستم باشند.
معلمان ورودی ۹۱، ماههاست که پیگیر صدور کارت پایان خدمت خود هستند اما مثل همیشه، جوابی از این ساختار بوروکراتیک عریض و طویل دریافت نکردهاند. این رفتار و عدم پیگیری مطالبات بهحق این معلمان، ظلمی مضاعف به افرادی است که از پیچوخم گزینش عبور کردهاند، منزلتشان بهواسطه رفتار سیاستمدارانی که معلم نیستند اما جایگاه مدیریتی را اشغال کردهاند، دچار خدشه شده و معیشتشان به سختی و با شرمندگی تأمین میشود.
فارغالتحصیلان دانشگاههای شهید رجایی و فرهنگیان، که از نیروهای باکیفیت و متخصص نظام آموزشی کشور هستند، امروز بهجای آنکه مورد حمایت قرار گیرند، به دلیل این شرایط ناعادلانه، در معرض خروج از آموزشوپرورش قرار دارند. بسیاری از این معلمان، پیشنهادات شغلی از شرکتهای معتبر داخلی و خارجی دارند یا از دانشگاههای بینالمللی پذیرش گرفتهاند. اما تنها مانع پیش روی آنها، عدم صدور کارت پایان خدمت است که بهدلیل کمکاری وزارت آموزشوپرورش همچنان انجام نشده است.
ادامه این وضعیت، علاوه بر اینکه باعث خروج نیروهای متخصص و توانمند میشود، کیفیت آموزش در مدارس را نیز به شدت تحت تأثیر قرار میدهد. وقتی معلمی که باید با آرامش و انگیزه به تربیت دانشآموزان بپردازد، با مشکلات مالی و بیتوجهیهای اداری دستوپنجه نرم کند، نمیتوان انتظار داشت که کلاسهای درس خروجی باکیفیتی داشته باشند.
وزارت آموزشوپرورش باید هرچه سریعتر به این بلاتکلیفی و بیتوجهی پایان دهد. صدور کارت پایان خدمت برای این معلمان، حداقل کاری است که میتوان برای پایان دادن به این وضعیت انجام داد. علاوه بر آن، افزایش حقوق معلمان به میزان حداقل هزینههای زندگی، گامی ضروری برای حفظ نیروهای باکیفیت و جلوگیری از مهاجرت آنها به سایر حوزههاست. نظام آموزشی کشور بدون نیروهای توانمند و باانگیزه، نمیتواند به آیندهای روشن امیدوار باشد.
انتهای پیام