علم بهتر است یا ثروت؟
بهروز مرادی، جامعهشناس، در کانال تلگرامی خود نوشت: «رفته بودم مدرسهی پسرم که کلاس ششم یک مدرسهی دولتی است. معلم سر کلاس به او گفته بود “جنتلمن” و به غیر از نمرات عالیاش، از انضباط و اخلاق خوب او برای چندمین بار تمجید کرده و از بچههای کلاس خواسته بود تا او را الگوی خود بگیرند، اما بچههای کلاس در واکنش به صحبتهای خانم معلم، به راه خلاف آن رفتهاند و شروع به اذیت و آزار پسرم کردهاند و در حیات مدرسه بهخاطر صحبتهای خانم معلم در مورد او و جنتلمننامیدن او، دو نفر او را گرفته و یک نفر دیگر او را کتک زده بودند. بسیاری دیگر از بچههای کلاس نیز مرتب او را مورد تهاجم کلامی قرار میدهند.
خودش این خشونتها را به معلم اطلاع داد و من هم رفتم تا با معاون مدرسه وخامت کار را یادآوری کنم و از معلمش ضمن کمال تشکر و قدردانی از ایشان بهخاطر توجهات ویژه به فرزندم، محترمانه از وی خواستم تعریف و تمجید از او را نزد بچههای کلاس متوقف نماید تا مبادا حسادت و خشونت همکلاسیهایش به او آسیب جدی وارد بیاورد.
وقتی که والدین، فرزند خود را موجودی خودبرتربین بار آورده باشند و تلقی آنها از فرزندپروری؛ ریختن امکانات به پای آنها باشد و پرورش اخلاقی و معنوی و باطنی جایگاهی عملیاتی در شکلگیری شخصیت آنها نداشته باشد و حتی این مسائل ارزش چندانی برای والدین نداشته باشند و هدف عموم والدین امروزی این باشد که فرزندانشان زبان انگلیسی بیاموزند، به دانشگاه بروند، مدرکی بگیرند تا با آن پول خوب تولید کنند.
یا اینکه در بازار پول پارو کنند و خوشبختی را عبارت بدانند از طیکردن همین مراحل، بدون آنکه در برنامهی پرورش آنان، تربیت اخلاقی و معنوی و انسانی و باطنی و درونی گنجانده شده باشد، بدون آنکه برای کاشتن بذر اخلاق و معنویت و دینی که به فروتنی و درستکاری و راستی و راستگویی و انسانِ نیک بودن در وجود آنها تلاشی بکنند، آنگاه پیامد چنین نوع پرورشی، تولید آدمهایی خودبرتربین و خودخواه و خودشیفته خواهد بود که حسادت نمیگذارد خوبیها را ببینند و از خوبها الگو بگیرند، بلکه با خوبیها میستیزند و با انسانهای دارای خصائل نیک، از در جنگ درمیآیند و آنها را اذیت و نفی و حذف میکنند.
واقعأ به نظرم علم و ثروت هیچکدام از آن دیگری بهتر نیستند. اگر بشر بذر آدمیت در ضمیر او بهخوبی کاشته نشده باشد، اگر فرد انسانیت و اخلاق و درستکاری و راستی در وجودش نهادینه نشده باشد، نه علم او را به راه نیک میآورد و نه ثروت.
انسانِ نانیکِ تکبرورزِ خودبرتربین، هم علم را و هم ثروت را در خدمت خشونت علیه دیگران و پایمالکردنِ حق انسانها و تخریب و نابودی زندگی قرار میدهد. اما یک انسانِ دارای رویکرد درستکارانه به زندگی و دارای جنبههای راستی در شخصیت با عملکرد انسانی و اخلاقی است که میتواند از علم و ثروت در راه نیک استفاده کند.
پس ماهیت علم و ثروت به کاربرانِ آنها بستگی دارد. خودشان فینفسه بانی هیچ نوع برتری بر آن دیگری نیستند. بستگی دارد در اختیار کدام نوع موجودات با چه میزان از پایبندی به انسانیت و اخلاقیت و معنویت و آدمیت و دیانت قرار گیرند. برای بچههایی که جای این جنبههای اساسی در شخصیتشان خالی است، نگرانم.»
انتهای پیام