داروهای ۵۰میلیونی با حقوق ۹میلیونی!
با توسعه علم پزشکی، برخلاف گذشته سرطان دیگر یک بیماری لاعلاج نیست، اما همچنان مرگومیر ناشی از آن در کشور بالاست.
به گزارش سایت قدس آنلاین (مشهد)، «دکتر کاظم زندهدل، استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران و معاون پژوهشی پژوهشکده سرطان (انستیتو کانسر ایران) از مرگ روزانه ۲۰۰بیمار مبتلا به سرطان در کشور خبر میدهد؛ این یعنی سرطان سالانه جان حدود ۱۷۳هزار نفر از مردم ما را میگیرد.
بدتر اینکه ابتلا به سرطان هم در کشور روند صعودی دارد و آنطور که بهتازگی محمدرضا ظفرقندی، وزیر بهداشت گفته سالانه حدود ۲۰۰هزار مورد جدید مبتلا به سرطان در ایران شناسایی میشود و پیشبینیها حاکی از رسیدن این رقم به ۴۰۰هزار نفر در سال هم است.
از سوی دیگر، این بیماری در کنار عوارض روحی و روانی که به همراه دارد هزینه کمرشکنی را به مبتلایان و خانوادههای آنها تحمیل میکند.با این همه، پرسش این است مبتلایان به سرطان و خانوادههای آنها در کشور با چه چالشهای عمدهای برای درمان این بیماری مواجه هستند و دیگر اینکه برای مدیریت بهتر بیماری و کاهش آمار مبتلایان آن چه باید کرد؟دکتر یاشا مخدومی، رئیس انجمن رادیوانکولوژی ایران به پرسشهای ما در این خصوص پاسخ گفته است.
ابتلا به سرطان را باید به بیمار اطلاع داد یا از او پنهان کرد؟
سرطان ازجمله بیماریهایی است که بهشدت ایجاد وحشت میکند و نامش را با مرگ بیمارانش پیوند میزنند. به همین خاطر گاهی بعضی از مبتلایان به سرطان به خاطر ترسی که از این بیماری دارند این موضوع را از خانواده و عزیزانشان پنهان میکنند یا خانواده و اعضای فامیل از بیان واقعیت خودداری کرده و به عزیزشان نمیگویند مبتلا به سرطان شده است. درحالی که فرد باید بداند گرفتار این بیماری شده است، چون در این صورت در فرایند درمانش بهتر همکاری میکند یا آن چیزی که به صلاحش است را از سیستم درمانی طلب میکند.
اما اگر نداند، شاید همکاری لازم را نداشته باشد و فرایند درمانش دچار اختلال شود. به لحاظ شرعی هم هر کسی بر جان خودش قیّم است، بنابراین باید از بیمار بودنش آگاه باشد تا بهترین تصمیم را برای درمانش بگیرد. از سوی دیگر اصولاً در پزشکی هر اقدام تشخیصی و درمانی که باید انجام گیرد باید با رضایت آگاهانه بیمار باشد و ما نمیتوانیم با پنهان کردن بیماری، به درمان آن اقدام کنیم.
بنابراین این یک مسئله مهم و کاملاً اخلاقی است و باید مورد توجه افراد جامعه باشد. ضمن اینکه رسانهها باید درخصوص این مسئله فرهنگی آگاهیبخشی لازم را به مردم داشته باشند.
چقدر میتوانیم به درمان سرطانها امید داشته باشیم؟
بهبود یافتگی بیماران سرطان در این سالها افزایش پیدا کرده است؛ بهطوری که نسبت به گذشته اصلاً قابل قیاس نیست. در واقع الان میزان بهبود یافتگی از این بیماری در کشورهای پیشرفته دنیا به بالای ۶۰درصد رسیده است.
این درصد بهبود یافتگی در تمام سرطانها یکسان است؟
نه؛ بعضی سرطانها کاملاً درمان میشوند. مثلاً سرطان لنفوم هوچکین تا بالای۹۰درصد قابل درمان است یا سرطان سینه در بانوان، سرطان روده بزرگ در بانوان و آقایان و یا سرطان پروستات در آقایان. اینها سرطانهایی هستند که با تشخیص زودهنگام کاملاً درمانپذیرند و ما هیچ واهمهای از آنها در مراحل اولیهشان نداریم. اما بعضی سرطانها هم بهتر میشوند و امید به زندگی در بیماران مبتلا افزایش مییابد. فقط میزان درمانپذیری بعضی سرطانها بسیار پایین است.
وضعمان در مقایسه با دیگر کشورها چگونه است؟
میزان بهبودیافتگی یا درمان بیماران مبتلا به سرطان در ایران پایینتر از ۶۰درصد است. عمده دلایل این موضوع هم این است که تشخیص زودهنگام نداریم. ضمن اینکه امکانات درمانی ما گسترش افقی و عمومی پیدا نکرده است، بنابراین وقتی سطح دسترسی مردم به خدمات، پایین باشد، نتایج تلاشها هم پایینتر خواهد بود.
البته بیتردید با همه این شرایط ،ایران در درمان بیماری سرطان پیشرفت خوبی داشته و اگر امکانات و زمینه بهتری فراهم شود به رقم ۶۰درصد در درمان بیماری سرطان میرسیم.
این الزامات و امکانات دقیقاً شامل چه مواردی است؟
نخست اینکه باید بخشهای درمانی ما در سطح افقی توسعه پیدا کند، یعنی امکانات درمانی به جای کلانشهرهای کشور در تمام شهرها گسترش یابد و مردم بتوانند از آنها بهرهمند شوند.
علاوه بر این، نیروهای درمانی در سطح کشور به شکل متناسب توزیع شوند. از سوی دیگر باید دستگاههای رادیوتراپی افزایش پیدا کند. البته در این مورد چون نیاز به سرمایهگذاری سنگین است و بخشها تقریباً حالت نیمهمتمرکز میگیرند، بنابراین علاوه بر کلانشهرها دستکم شهرهای بزرگ کشور باید مجهز به دستگاههای رادیوتراپی شوند تا اینگونه، شاهد توسعه نسبی در کل کشور باشیم.
بخش خصوصی میتواند در این زمینه کمک کند؟
ببینید، ایجاد مراکز پیشرفته برای درمان سرطان برای بخش خصوصی در ایران به دلایلی مثل نامناسب بودن شرایط کلان اقتصادی، تحریمها و پایین بودن سرانه بیمه در کشور چندان صرفه اقتصادی ندارد، به همین دلیل باید سرمایهگذاری بیشتر توسط بخش دولتی انجام شود.
آمارهایی که مسئولان کشور ارائه میدهند از افزایش ابتلا به سرطان و مرگومیر ناشی از آن در کشور حکایت دارد؛ چرا با وجود پیشرفتهای پزشکی شاهد این روند هستیم؟
یکی از دلایل اصلی این موضوع به افزایش دسترسی مردم به تشخیص بیماری سرطان در کشور در سالهای اخیر به نسبت ۵۰-۴۰ سال پیش برمیگردد. علاوه بر این، جمعیت کشور بیشتر شده و سن امید به زندگی در ایران بالا رفته است، بهطوری که سن امید به زندگی در زنان به ۷۸ و در مردان به ۷۵ رسیده، در حالی که در چند دهه پیش این رقم مثلاً در مردان، ۵۰سال بوده است.
نبود سبک زندگی سالم و اجرا نشدن درست سیاستهای پیشگیرانه و کمبود امکانات مناسب درمانی هم از دیگر عوامل بالا بودن ابتلا به سرطان و مرگومیر ناشی از آن در کشور است. تا پیش از انقلاب اسلامی زندگی اجتماعی ما بیشتر روستایی بوده است؛ یعنی ۷۰درصد جمعیت در روستاها و بقیه در شهرها زندگی میکردند، اما الان این موضوع کاملاً برعکس شده است.
خب زندگی شهری هم یعنی آلودگی هوا، فشار و استرس، تغذیه بد یا فستفودی و… که تمام اینها در بروز سرطانها نقش دارند. مثلاً تأثیر تغییر الگوی تغذیه در سرطان کولورکتال یا سرطان روده بسیار زیاد است. برپایه آمارهای ما این نوع سرطان در ۳۰ یا ۴۰ سال پیش در ردیفهای هفتم یا هشتم جدول بودند، اما الان پس از سرطان سینه در بانوان و سرطان پروستات در مردان، دومین سرطان شایع کشور شده است.
چرا هزینههای درمان سرطان در کشور بهقدری بالاست که تأمین آن از توان بسیاری از خانوادهها خارج است؟ چطور میتوان این بار سنگین را از دوش خانوادهها برداشت؟
این موضوع بیشتر به اقتصاد خانوادهها و در سطح بالاتر به اقتصاد کشور مربوط میشود. وقتی حداقل حقوق ماهیانه کارگر ۸ یا ۹ میلیون تومان است ولی قیمت یک آمپول یا دارو ۱۰ تا ۵۰ میلیون تومان، خب بیمار یا نمیتواند آن را تهیه کند و یا اگر به ناچار چنین کند، حتی اگر وضعیت مالی مناسبی هم داشته باشد پس از مدتی دچار مشکل و فقر میشود. بنابراین تا زمانی که مسئله بیمههای ما حل و سرانه بیمه درست نشود این مورد هم حل نخواهد شد.
البته هزینه بیماران برای انجام شیمیدرمانی و همچنین داروهای شیمیدرمانی در سیستم دولتی چندان بالا نیست و حتی رایگان تمام میشود، یا در رادیوتراپی، براساس استانداردهای قدیم و یا به روش سه بُعدی تقریباً تحت پوشش بیمهها هستند و رایگان تمام میشوند.
اما وقتی برای درمان سرطان به سمت فناوریهای پیشرفته و یا داروهای جدید حرکت کنیم موضوع کاملاً متفاوت میشود، چون تأمین و واردات آنها مباحث ارزی دارد که برای بخشهای دولتی و خصوصی ناتوانی شدیدی ایجاد میکند و حتی بیمهها هم نمیتوانند این داروها را پوشش دهند.
برای مثال یک دستگاه رادیوتراپی معمولی که بتواند براساس استانداردها حداقل نیاز ما را برآورده کند، حدود ۲میلیون دلار قیمت دارد. البته دستگاههای پیشرفتهای هم وجود دارد که قیمتشان در حد ۳۵میلیون دلار است که هنوز برخی از آنها وارد کشور هم نشدهاند.
درخصوص پوشش بیمهای داروها هم وضعیت کم و بیش اینگونه است، بهطوری که برخی داروها تا ۹۰درصد زیرپوشش بیمهها هستند اما بسیاری از داروها و روشهای جدید درمان هنوز وارد سیستم فارماکوپه ایران نشدهاند و زیرپوشش بیمهای نیستند، چرا که تأمین آنها هزینه بسیار زیادی را متوجه دولت و بیمهها میکند و ارز زیادی میبرد. تأمین آنها زمانی ممکن میشود که مشکل بیمهها و اقتصاد کشور برطرف شود.»
انتهای پیام