خرید تور نوروزی

سرگردانی ۲۰۰ ساله ایرانیان میان شرق و غرب

علی مرادی مراغه ای، پژوهشگر تاریخ، در کانال تلگرامی خود نوشت: «فردا ۲۲ بهمن سالروز پیروزی انقلاب است، در مورد آن زیاد نوشته اند:

گروهی همچنان اوایل انقلاب، بر طبل ضدیت با غرب آمریکا میکوبند، گروهی چه بسا زمانی چریک بوده و با شاه می‌جنگیدند امروزه پشیمان شده میگویند آن زمان گل و بلبل بوده و حتی بسوی پهلوی بازگشته اند و گروهی در وسط آن دو گروه هستند اما در مقابل، اکثریت مردم بدنبال نان و تامین نیازهای اولیه هستند…!

اما من به عنوان اهل تاریخ که همه چیز را تاریخی می بیند ترجیح میدهم تمام این حرکتها را در چشم انداز تاریخ ۲۰۰ ساله بنگرم آن زمان که از روسها شکست خوردیم و پی به عقب ماندگی برده و در فکر انداختن طرحی نو برآمدیم.

ابتدا باید بگویم که به نظرم، هیچ سرمایه ای، گرانبهاتر از شکستها و خبط های پدرانمان نیست، فقط به شرطی که با عقلانیت و عبرت، تحلیل گردند در آنصورت، شکستهای بزرگ، سوالات بزرگ می آورد و پاسخ به آن سوالات، نجات دهنده و پیش برنده خواهد بود.

اما متاسفانه، شکستهای ما تحلیل عقلانی و به سوال بدل نمیگردد، بلکه بیشتر مایه اندوه، سوگ و سوگواری و پرخاش به گذشته گردیده!

بازگردم به عنوان اصلی این نوشت:
پس از شکست از روسیه و تحمیل ترکمنچای، رفته رفته دوگانگی و شکاف بین مردم و حاکمیت قاجاری افتاد، حاکمیت به روسها چسبید که براساس بند ۷ ترکمنچای روسها متعهد شدند از ولیعهدی عباس‌میرزا و اعقاب او در رسیدن به قدرت حمایت کنند.

اما در مقابل، مردم چنان از روسها نفرات داشتند که پیروزی ژاپن بر روسها در ۱۹۰۵م را جشن گرفتند و در انقلاب مشروطیت، ۱۴ هزار نفر در سفارت انگلستان متحصن شدند اما یک نفر به سفارت روسیه نرفت! حتی روسها حاضر بودند هر کس به سفارت آنها پناه ببرد یک تومان هم بدهند!

سرانجام نیز، پس از فتح تهران توسط مشروطه خواهان، این بار شاه قاجاری برخلاف مردم، به سفارت روسیه پناه برد! و روسها محمدعلی شاه را بردند و در کاخ ادسا نشاندند و برایش حقوق تعیین می کنند…
آن دوگانگی مردم و شاه را حتی در مکانِ تحصن شان ببینید!

اما انقلاب مشروطیت به خاطر علل عدیده و با سرازیری قوای روسی به تبریز و اعدام آزادیخواهان در خون نشست و بدنبال آن، دیکتاتوری و سلطانیسم نفتی پدر و پسرِ پهلوی رسید و این بار باز آن شکاف بود اما برعکس میگردد:
حکومت به غرب و آمریکا گراییده، مخالفان و چپ زدگان در نفرت از غرب و آمریکا، رو به شرق و شوروی و چین چرخیدند!

بنگرید جو دانشگاهها، تحصیلکردگان و کنفدراسیون…
عباس منظرپور خاطره جالبی از عضويتش در حزبی چپ دارد می نویسد در اوایل عضویت، روزی به دستشويی کلوپ حزب رفتم، یک مرتبه دیدم همه چپ چپ نگاه ميکنند یکی از آنها گفت ديگر اينجا به دستشويی نرو!
علتش را پرسیدم گفت کسی اینجا نمی رود، همه برای مخالفت با انگليسیها، پشت سفارت انگليس میروند… تازه فهمیدم چرا پشت سفارت انگليس لجن زاری شده!

رفقا در زمان رفتن به دسشویی می گفتند می رويم وينستون چرچيل! چون نخست وزير وقت انگلستان نیز با W C شروع میشد!

پس از مدتی اما ناگهان در حزب ما توطئه انگليسیها را کشف شد! انگليسیها خودشان عمدا میخواهستند مردم، آنجا روند تا از آمونياک موجود در ادرار ما، مواد شيميايی و جنگی بسازند!پس، بلافاصله دیگر آنجا دستشویی نرفتیم…!»
شکاف بین پهلوی و مردم رفته رفته اوج گرفت و انقلاب ۵۷ آمد انقلابیون بر غرب می تاختند اما زمان تبعید و این بار محمدرضاشاه برعکس محمدعلی شاه، بجای سفارت روسیه و اودسای روسیه به غرب رفت و…

اما با گذشت زمان و پس از نیم قرن زنده باد و مرده باد، اینک چرخشی سوم و این بار، حاکمیت بر ضد آمریکا و رو به شرق دارد و در مقابل، لشکری از روشنفکران، تحصیلکردگان، نخبگان المپیادها از انواع و اقسامش بر ضد شرق و در حسرت غرب و مهاجرت و چمدانهایش بسته…
و آن شکاف و گرایش به شرق و غرب، دوباره بر عکس گردیده!
و ما اکنون پس از ۲۰۰ سال کشمکش و چرخیدنها بسوی شرق و غرب و تعویض قبله ها و قبله نماها بقول اخوان، خسته و دلشکسته نشسته ایم و به مهتاب و شب می نگریم شب شط علیل…!

ایرانیان دو انقلاب کردند یکی رو به غرب و دیگری رو به شرق شد و این سرگردانی و کشمکشها و شکافها و زنده باد و مرده بادهای متضادِ ۲۰۰ ساله ملت و اهالی قدرت کی از بین می رود و پارالل و موازنه و تعادل بوجود می آید و فرصت زندگی و ظهور و نمود خود ایرانی و استعداد ایرانی و به رنگ ایرانی با رنگین کمانِ اقوامش؟!

برای فرزندانم و فرزندان این مرزو بوم، دنیایی را آرزو کنیم که روزی برسد و حکومتش و مردمش یک چیز و عین هم و مانند هم بخواهند و در آن قطب نمای شان نه شرق یا غرب بلکه منافع ملی و رستگاری و تضمین کننده ی آینده این مرز و بوم باشد…»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا