انقلاب ۵۷: اهداف رهبر اول، ارزیابی رهبر ثانی
ده ماه قبل آیت الله خامنهای در دیدار جمعی از دانشجویان بیان کردند که بسیاری از اهداف انقلاب هنوز تحقق نیافته است. این اهداف کدام است و دلایل محقق نشدن آن چه بوده است؟
برای یافتن پاسخ این سوال مرور اهداف انقلاب سال ۵۷ از نگاه بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران میتواند راهگشا باشد.
رهبر نخست نظام در سخنرانیها و مصاحبههای خود اندکی پیش و پس از پیروزی انقلاب مردم ایران در ۲۲ بهمن ۵۷ مواردی را به عنوان هدفگذاری این نهضت اعلام کردند که برخی از آنها در حوزههای سیاسی و اجتماعی به شرح زیر است:
- در جمهوری اسلامی مطبوعات در نشر همه حقایق و واقعیات آزادند.
- اقلیتهای مذهبی باید از حقوق طبیعی خودشان که خداوند برای همه ی انسانها قرار داده است، بهرهمند شوند. ما به بهترین وجه از آنها نگهداری میکنیم. در جمهوری اسلامی کمونیستها نیز در بیان عقاید خود آزادند.
- اگر کسی از شخص اول مملکت شکایتی داشته باشد، قاضی او را احضارش میکند و او هم در دادگاه حاضر میشود، این وظیفه است.
- حکومت اسلامی یعنی یک حکومت مبتنی بر عدل و دمکراسی و متکی بر قواعد و قوانین اسلام.
- اسلام هم حقوق بشر را محترم میشمارد، و هم عمل میکند. حق آزادی را از هیچ کس نمیگیرد. اجازه نمیدهد که کسانی بر او سلطه پیدا کنند که حق آزادی را به اسم آزادی از آنها سلب کند.
- زنها در حکومت اسلامی آزادند؛ حقوق آنها مثل حقوق مردهاست. اسلام زن را از قید اسارت مردها بیرون آورد و آنها را همردیف مردها قرار داده است.
- باید اختیار دست مردم باشد. این یک مسألهی عقلی است، هر عاقلی این مطلب را قبول دارد که مقدرات هرکسی باید دست خودش باشد.
- من نمیخواهم ریاست دولت را داشته باشم. و طرز حکومت، حکومت جمهوری است و تکیه به آرای ملت. روحانیون در حکومت، پستی را اشغال نمیکنیم. وظیفهی روحانیون ارشاد دولتهاست … نگفتهام که روحانیون متکفل حکومت خواهند شد. روحانیون شغلشان چیز دیگری است.
- همه دنیا که دنبال این هستند که ارتششان از امور سیاسی کنار باشد آنها یک چیزی می فهمند که میگویند این را؛ ما که می خواهیم که سپاه و ارتش جند الله باشند و دسته بندی نداشته باشند و جهات سیاسی را کنار بگذارند برای اینکه اگر جهات سیاسی و مناقشات سیاسی در سپاه رفت و در ارتش رفت، باید فاتحه این سپاه و ارتش را ما بخوانیم…سعی کنید جهات سیاسی در سپاه وارد نشود، که اگر افکار سیاسی وارد سپاه شود، جهات نظامی آن از بین میرود.
- اول چیزی که برای انسان هست آزادی در بیان است، آزادی در تعیین سرنوشت خودش است.
اینها بخشی از هدفگذاری بنیانگذار و رهبر نخست نظام بوده که ممکن است بخشی از آنها بنا بر ارزیابی رهبر دوم نظام محقق نشده باشد.
با نگاهی به سخنان دیگر رهبران انقلاب همچون آقایان بهشتی، مطهری، خامنهای، هاشمی، طالقانی و … میتوان دید که آنها نیز اهدافی مشابه همین موارد را مطرح کردهاند و آرمانشهر پسا ۵۷ در نگاه این گروه از انقلابیون آن زمان که بعدها از مسئولان ارشد نظام شدند مختصات تا حدودی یکسان داشته است.
البته روشن است که از نگاه رهبران انقلاب و مسئولان نظام بخشهایی از اهداف مورد نظرشان محقق شده و کشور نیز در مسیر تحقق برخی از اهداف وعده داده شده است اما با این وجود بخشی از اهداف و آرمانها تحقق نیافته است.
آیت الله خامنهای که از سال ۶۸ و با درگذشت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، رهبری این نظام را بر عهده گرفتند، ضمن پذیرش عدم تحقق بسیاری از اهداف انقلاب اسلامی سال ۵۷ البته بر این موضوع هم تاکید دارند که «درک واقعیات دیروز باید همواره مورد توجه باشد تا دربارهی امروز قضاوتی صحیح داشته باشیم»
رهبری فعلی نظام در سخنرانیهای سالهای اخیر خود با وجود تاکید بر تفاوتهای اساسی وضعیت کشور نسبت به رژیم سابق، عقبماندگی در تحقق برخی اهداف انقلاب همچون آزادی و عدالت را نیز مورد تاکید قرار دادهاند و پیگیری آن را خواستار شدهاند.
آیت الله خامنهای در آبان سال ۹۱ در نشستی با حضور جمعی از اندیشمندان و استادهای حوزه و دانشگاه دربارهی مسئلهی آزادی گفتند: امروز خلاءهای فراوانی در باب آزادی داريم كه بايد با تفكر و انديشهورزی و پاسخ دادن به همهی مسائل و سؤالات مطرح در مقولهی آزادی، به سمت منظومهسازی حركت كنيم.
رهبری دربارهی عقب ماندن نظام در تحقق عدالت بیان صریحتری دارند و میگویند: درمورد عدالت ما عقبمانده هستیم. در این تردیدی نیست. خودمان اعتراف میکنیم، اقرار میکنیم. در دههی پیشرفت و عدالت بایستی هم در پیشرفت موفق میشدیم، هم در عدالت.
آیت الله خامنهای ادامه میدهد: در پیشرفت به معنای واقعی کلمه موفق شدیم، واقعاً پیشرفت کردیم و در همهی زمینهها پیشرفت اتفاق افتاده است اما در زمینهی عدالت، باید تلاش کنیم، باید کار کنیم، باید از خدای متعال و از مردم عزیز عذرخواهی کنیم. درمورد عدالت مشکل داریم.
اما دربارهی چرایی شکاف میان اهداف اولیهی رهبران انقلاب و بعضی عملکردها دیدگاههای مختلفی در این سالها از سوی کارشناسان و تحلیلگران سیاسی مطرح شده که برخی از آنها به این شرح است:
تغییرات در زمینهی اجتماعی و اقتصادی: پس از وقوع انقلابها، شرایط اجتماعی و اقتصادی جدیدی به وجود میآید که گاهی منجر به تغییر اولویتها و ضرورتها میشود. مسئولان نظام سیاسی برآمده از یک انقلاب ممکن است مجبور شوند تا با توجه به این شرایط، برخی از اهداف اولیهی خود را تعدیل کنند.
نبود اجماع داخلی: یکی دیگر از دلایل شکاف میان اهداف اولیه و عملکردهای بعدی، عدم وجود اجماع کامل در میان گروههای مختلفی است که در وقوع یک انقلاب نقش داشتند. این اختلافات میتواند منجر به کشمکشها و تصمیمگیریهای متناقض در طول زمان شود.
چالشهای جهانی و فشارهای خارجی: در بسیاری از موارد، فشارهای بینالمللی و تحولات جهانی موجب میشوند که رهبران انقلاب برای حفظ امنیت ملی و منافع کشور خود، از اهداف اولیه خود فاصله بگیرند و سیاستهای متفاوتی را اتخاذ کنند.
تمرکز بر حفظ قدرت: در برخی مواقع، برای برخی مسئولان حفظ قدرت و کنترل بر منابع سیاسی و اقتصادی اولویت مییابد، که این خود میتواند منجر به انحراف از اصول و آرمانهای اولیهی انقلاب شود.
فرایند پیچیدهی تحول سیاسی: تحولات سیاسی و تغییرات در ساختار دولت و نهادها میتواند موجب ایجاد شکاف میان ایدئالهای اولیه و اقدامات عملی شود. حتی رهبران انقلاب ممکن است به مرور زمان متوجه شوند که برخی از آرمانهای اولیه غیرقابل دستیابی هستند یا نیاز به تغییراتی دارند.
تحولات بینالمللی و تحریمهای خارجی: ایران در دهههای اخیر همواره با چالشهای بینالمللی، تحریمها و فشارهای خارجی روبرو بوده است که میتواند بر روند تحقق عدالت به عنوان یکی از اهداف انقلاب تأثیر گذاشته باشد. به ویژه در سالهای اخیر که تحریمها اثرگذاری بیشتر و وسیعتری داشته و تحقق برخی از اهداف انقلاب در حوزههای اقتصادی را با موانع جدی روبرو کرده است.
اختلافات داخلی و سیاسی: تنشهای سیاسی و اختلافات بین جناحهای مختلف یکی دیگر از موانع تحقق اهداف انقلاب بوده است. برخی از گروهها ممکن است الویتهای مختلفی داشته باشند یا روشهای متفاوتی را برای دستیابی به اهداف انقلاب پیشنهاد دهند که در نتیجه به کندی یا عدم تحقق کامل این اهداف منجر شده است.
چالشهای اقتصادی: یکی از مشکلات مهم در تحقق اهداف انقلاب، مسائل اقتصادی بوده است. بیکاری، تورم، نابرابریهای اقتصادی و مشکلات در سیستم تولید و توزیع کالاها که همگی ذیل عدم تحقق عدالت قابل دستهبندی است از جمله مسائلی هستند که تأثیر زیادی بر زندگی مردم داشته و به تأخیر در تحقق اهداف اقتصادی و اجتماعی انقلاب انجامیدهاند.
تأثیرات فرهنگی و اجتماعی: تغییرات فرهنگی و اجتماعی نیز در تحقق برخی از اهداف انقلاب تأثیرگذار بوده است. نهادها و دستگاههای اجرایی که باید سیاستهای اجتماعی را پیاده کنند، به دلیل ضعف در کارکرد و هماهنگی، گاهی نتوانستهاند اهداف فرهنگی و اجتماعی انقلاب را به درستی پیاده کنند.
انتهای پیام