خرید تور تابستان

عطا و لقای انتخابات

«رضا بابایی» پژوهشگر فرهنگی در یادداشتی تلگرامی درباره ی انتخابات پیش رو در حمایت از حسن روحانی نوشت:

این روزها صحنۀ سیاست در ایران چنان پیچیده و دل‌به‌هم‌زن شده است که پیگیری اخبار، اعصاب فولادین می‌خواهد. از همه بدتر این است که در دعواهای سیاسی، به آنچه اشاره نمی‌شود، ریشه‌ها و پس‌زمینه‌ها است. در چنین وضع و حالی، اگر شهروندی به فاجعه‌بارترین گزینه رأی دهد، یا عطای انتخابات را به لقای آن ببخشد و عزلت گزیند، سزاوار سرزنش نیست. وقتی سیاست‌، شعبده‌بازی و تردستی می‌شود، با چشم‌ مسلح هم نمی‌توان راه را از چاه تمییز داد.

به‌رغم همۀ کاستی‌ها و ناراستی‌های دولت یازدهم، من باز به آقای روحانی رأی خواهم داد؛ اما می‌دانم که جنس مشکلات و مسائل کشور، آن گونه نیست که دولت‌ها از عهدۀ حل و فصل نهایی آن برآیند؛ آن هم در کوتاه‌مدت. انتخابات، فرصتی است برای خریدن زمان و پریدن از ورطه‌های خطرناک. تصمیم‌گیری دربارۀ سیاست‌‌‌های کلان کشوری بر عهدۀ دولت‌ها نیست؛ اما همان سیاست‌های کلان با نظرداشت جنس دولت‌ها شدت و ضعف و حتی تغییر می‌یابد.

دولت یازدهم، آهسته اما قاعده‌مند عمل کرد؛ به‌ویژه در بخش صنعت، بهداشت و روابط بین‌الملل که آثار آن در درازمدت آشکار می‌شود. دولت‌هایی که نیم‌نگاهی نیز به فرداهای دور دارند و برای آن روزگاران سرمایه‌گذاری می‌کنند، معمولا در برابر مردم‌فریبان و شارلاتانیسم کم می‌آورند. در سال 1363 که مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی خطبۀ مترو را در نمازجمعۀ تهران خواند و برای نمازگزاران از فواید مترو سخن گفت، در یکی از روزنامه‌ها، نویسنده‌ای چندین دلیل بر استعماری بودن این پروژه اقامه کرد و نتیجه گرفت که مترو، ریل‌گذاری غرب برای حضور در خیابان‌های تهران است. من آن خطبۀ هاشمی و بحث‌های آن روز را کم‌وبیش به یاد دارم. هاشمی(ره) خود در مصاحبه‌ای می‌گوید: «تونل مترو [پیش از انقلاب] به صورت روباز از خیابان میرداماد تا حوالی عباس‌آباد حفاری شده بود. اما بعد از انقلاب بخشی از نیروهای انقلابی گفتند این کار لوکس است و وابستگی غربی می‌آورد. شرکت را منحل کردند… در نمازجمعه یک خطبه خواندم که معروف به خطبۀ مترو شد؛ اما خیلی‌ها مخالفت ‌کردند.»(صراحت‌نامه، مصاحبۀ سال 91) امروز دیگر کسی مترو را استعماری و لوکس نمی‌داند و فردا هم کسی خرید هواپیماهای بوئینگ را باج دادن دولت روحانی به آمریکا نمی‌خواند.

دولت یازدهم اگر هیچ خدمتی نکرد جز اینکه تابوی مذاکره را شکست و تورم را از قطار سریع‌السیر پیاده کرد و مانع تبدیل ایران به کشوری مانند ونزوئلا شد و مسئلۀ اقتصاد و معاش را جایگزین مسالۀ هسته‌ای کرد و جلو دسترسی مردم را به شبکه‌های اجتماعی نگرفت و شش قطع‌نامۀ تحریمی را از کار انداخت، سزاوار استمرار است. کسی منکر ضعف‌ها و ناکامی‌های این دولت نیست؛ اما جایگزین‌های محتمل برنامه‌هایی دیگر در سر دارند. کسانی که می‌خواهند بدانند همین برجام ناقص و نارس و گرفتار ده‌ها مانع قدرت‌مند داخلی و خارجی، تاکنون چه گره‌هایی را گشوده است، باید مدتی چشم از صداوسیما و گوش از سخنرانی‌های بولتن‌محور ببندند و بروند با کارخانه‌داران و مدیران صنایع بزرگ و بازرگانان گفت‌وگو کنند. در گفت‌وگو با دست‌اندرکاران صنعت و تجارت، این کلمات را بسیار خواهند شنید: پیش از تحریم، پس از تحریم، پیش از برجام، پس از برجام.

صندوق‌های رأی معجزه نمی‌کنند، ولی ما را در مسیری کم‌هزینه‌تر، مطمئن و نتیجه‌بخش می‌اندازند. کدام راه دیگر را می‌شناسید که هم کم‌وبیش نتیجه‌بخش باشد و هم کم‌هزینه و هم توافق ملی بر سر آن، ممکن‌تر از راه‌های دیگر باشد؟

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا