چه افراد و جوامعی در آینده موفقترند؟ | هادی صمدی
هادی صمدی، مدرس فلسفه در کانال تلگرامی خود (تکامل و فلسفه) نوشت:
«فرض کنید چند جمعیت مشابه از گونهای از موجودات زنده داریم. محیط برای همهی آنها در حال تغییر است. اما همهی جمعیتها به یک میزان با شرایط جدید تطابق پیدا نمیکنند و بنابراین بخت بقاء ندارند.
برخی از این جمعیتها قابلیت بالاتری برای بقاء دارند و بهاصطلاح تکاملپذیری بیشتری دارند. تکاملپذیری توانایی جمعیتی از موجودات است که نه تنها تنوع ژنتیکی ایجاد میکنند، بلکه تنوع ژنتیکی سازگاریبخش ایجاد میکنند و در نتیجه از طریق انتخاب طبیعی تکامل پیدا میکنند.
پژوهش جدیدی نشان میدهد که در تکاملپذیری سرعت تغییرات محیطی نقش مهمی دارد. اگر محیط خیلی آهسته تغییر کند (مثلاً هر ۳۰۰ نسل)، موجودات به محیط ثابت عادت میکنند و تکاملپذیری کم میشود.
اگر محیط خیلی سریع تغییر کند (مثلاً هر ۳ نسل)، اصلاً فرصتی برای سازگاری وجود ندارد. حالت بینابینی جالبتر است: تغییرات با سرعت متوسط (مثلاً هر ۳۰ نسل)، بهترین شرایط برای تکامل در دو مسیر تکاملپذیری است.
در پژوهش جدیدی با استفاده از برنامههای کامپیوتری، که در آن یک شبیهسازی از موجودات طی فرایندهای تکراری در حال تکامل بود، متوجه شدند که دو مسیر افزایش تکاملپذیری بهطور همزمان پدیدار میشوند و بهطور مشخص به سازگاری کمک میکنند.
یک مسیر امکان انطباق سریع با محیطهای قبلی را فراهم میکند، در حالی که مسیر دیگر (نرخ جهش بالاتر) امکان انطباق سریع با محیطهای کاملاً جدید را فراهم میکند. این تصویر چندوجهی از تکامل به ما کمک میکند تا بفهمیم که چگونه موجودات زنده با شرایط در حال تغییر برخورد میکنند و فرصتهای طبیعی برای نوآوری را سریع کشف میکنند.
مثالی ساده:
فرض کنید کلونی باکتریها در معرضِ دورهایِ آنتیبیوتیک قرار میگیرد. اگر این دورههای مواجهه، با فاصلهی مناسب تکرار شوند، باکتریها همزمان دو استراتژی را یاد میگیرند: در گام اول ژنهای مقاومت به آنتیبیوتیکهای شناختهشده را حفظ میکنند؛ در گام دوم با افزایش نرخ جهش، آمادهی مقابله با آنتیبیوتیکهای کاملاً جدید میشوند.
موجودات در فضای ژنتیکی خود به مرز بین دو ویژگیِ سازگاریبخشِ به ظاهر متعارض (مثلاً مقاومت به گرما و سرما) نزدیک میشوند. این موقعیت به آنها اجازه میدهد با کمترین جهش، بین ویژگیهای مختلف جابهجا شوند؛ شبیه به ایستادن بر سر چهارراهی که به چند مسیر مختلف دسترسی دارد و بلافاصله با گرفتن نشانههایی از محیط مسیر مناسب انتخاب شود.
کاربست این داده در پیشبینی آیندهی تکاملی انسان
در هیچ دورانی از تاریخ تکاملی انسان تا این حد با شرایط غیرقابلپیشبینی مواجه نبودهایم. ابهام در جهان پیش رو، به سان ایستادن بر سر چهارراهی مهگرفته است. چه جوامعی و چه افرادی موفقتر مسیرهای بهینه را گزینش میکنند؟
دو استراتژی اصلی تکاملپذیری، دو پاسخ ظاهراً متعارض اما در واقع مکمل را برای این پرسش فراهم میکنند. یک. جوامع و افرادی که راهحلهای موفق گذشته را حفظ کردهاند. (زیرا جهان هر چقدر هم که بدیع باشد عناصر مهمی از گذشته را در خود حفظ میکند.) دو. جوامع و افرادی که با افزایش میزان تنوع، امکان راهحلهای بدیع را افزایش میدهند.
در سطح اجتماعی معنای این سخن آن است که جوامع که از یکسو میراث گذشته را حفظ کنند و از سوی دیگر تنوع نظرات را در سطح اجتماعی روا دارند موفقترند.
در سطح فردی، کسی در مسیر شکوفایی است که همانند گذشتگان ارتباطات جمعی و همگامی با طبیعت را حفظ کند، و همزمان، انعطاف شناختی خود را افزایش دهد.
نکتهی مهمی که باید به آن توجه شود این است که هر چه سرعت تغییرات بیشتر شود باید بر استراتژی دوم یعنی مجاز دانستن تنوع و افزایش انعطاف شناختی تأکید کرد.
در جهان چندصد سال پیش نرخ تغییرات پایین بود و بنابراین سنت به تنهایی راهحلهای مواجهه با مسائل را داشت. در جهان کنونی، راه مانند گذشته روشن نیست و هم فرد و هم جامعه به نحوی مستمر بر سر چهارراههایی برای انتخاب مسیر قرار میگیرند.
توصیههایی برای والدین و معلمان
تأکید اصلی را باید بر افزایش انعطاف شناختی گذاشت.
مطابق این پژوهش خطر اصلی آنجاست که وقتی سرعت تغییرات به شدت بالا میرود دیگر هیچکدام از دو استراتژی کارساز نیستند. بنابراین گام نخست کاستن از سرعت تغییرات است.
بازگشت به برخی از شیوههای زیست گذشته، به ویژه افزایش ارتباط با دیگران در گروههای واقعی، و افزایش ارتباط با طبیعت میتواند جلوی سرایت سرعت بالای تغییرات تکنولوژیکی به سبک زندگی را بگیرد. سبک زندگی نسلهای بعدی تغییر خواهد کرد؛ اما اگر با سرعتی مهارشده موفق به ایجاد تغییرات مدیریتشده شویم احتمال سازگاری جوامع و افراد را افزایش میدهیم.
بازیهای گروهی در محیطهای طبیعی سادهترین راهکار پیش رو است. به دنبال راهکارهای عجیب نباشیم.»
انتهای پیام