خرید تور تابستان

سناریوهای محتمل انتخاباتی: از کناره گیری‌ها تا انتخابات دو مرحله‌ای

«سمانه جعفرزاده» روزنامه نگار در تحلیلی انتخابات پیش رو که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:

پس از آنکه در واپسین دقایق روز پنجشنبه 31 فروردین ماه مطابق با زمان پنج روزه اول در بررسی تایید صلاحیت های داوطلبان دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری، نهایتا 6 کاندیدا توسط شورای نگهبان احراز صلاحیت شدند در همان ساعات اولیه گمانه زنی ها در محافل مختلف شروع شد تا تنور این دوره از انتخابات ریاست جمهوری ایران را گرم تر کند.

اما دو رویداد مهم در این دوره از انتخابات حایز اهمیت است که بدان اشاره می شود:

نخست عدم احراز صلاحیت «محمود احمدی نژاد»، رییس دولت های نهم و دهم به همراه یار شفیق و دوست دیروز و امروزش «حمید بقایی» است. احمدی نژاد پس از اتمام زمان ریاست جمهوری تلاش کرد تا از نزدیک ترین حلقه به تفکراتش یعنی «رحیم مشایی» را که توسط رسانه ها به پدر معنوی «مکتب انحرافی» یاد می شود روانه انتخابات کند اما اگر چه ناکام از تایید صلاحیت او مواجه شد اما این اتفاق باعث نشد دست از تلاش بردارد و طی 4 سال گذشته سفرهای تبلیغاتی زودهنگامی را از همان سال 92 شروع کرد تا به دوره دوازدهم رسید و این بار نیز به رغم توصیه ها و پیام هایی که به او داده شد بنا را بر حضور خود به همراه بقایی گذاشت تا به قول خودش یکی از این دو نفر تایید صلاحیت شوند و با قاطعیت هم در اولین روز ثبت نام گفت که «حتما بقایی تایید صلاحیت خواهد شد» اما عاقبت دیدیم شورای نگهبان نه تنها بقایی که خود او را نیز احراز صلاحیت نکرد و بدین صورت واکنش های زیادی را برانگیخت.

و اما در پی ثبت نام احمدی نژاد بسیاری شخصیت های سیاسی در ایران نسبت به این اقدام «شوک برانگیز» واکنش نشان دادند، غافل از اینکه احمدی نژاد در بیان مواضع و بیان دیدگاه های ضد و نقیضش همواره شوک برانگیزانه و ساختارشکنانه جلوه گری کرده است. برخی گفتند خوب است که تایید صلاحیت شود چرا که به پرشور کردن انتخابات کمک می کند و همچنین بسیاری از پرسش هایی که تا کنون از طرف او بی جواب مانده را نیز مجبور به پاسخگویی خواهد شد.

البته در این میان برخی هم معتقد بودند به دلیل صحبت های تند و تیزی که به زعم او نشان از شجاعت است و به زعم دیگران نشان از تندروی، می تواند منجر به واکنش هایی در سطح جامعه بشود و مردم را به پای صندوق های رای بکشاند و البته برخی هم بودند که حضور او را به علت تمام آنچه بدبختی بر ملت ایران می دانستد شایسته تایید صلاحیت تحت عنوان یک «رجل سیاسی» تلقی نکرده و خواهان رد صلاحیت احمدی نژاد شدند.

اما احمدی نژاد هر چه که بود و هر چه که در ادامه از او در یادها خواهد ماند با 8 سال حضور در قامت دومین فرد قدرتمند ایران، و به اذعان بسیاری دلسوزان دیروز و نادمان امروز؛ فرهنگی را در میان مردم رواج داد که می توان به عنوان «فرصت طلب ترین» چهره تاریخ پس از انقلاب یاد کرد. پدیده ای که روزی او را معجزه هزاره نامیدند اکنون منتقد و مخالف و دوست و رفیق دریافتند که چه اندازه چهره پوپولیسم بر تن ایرانِ متکثر می تواند؛ خطرآفرین، بحران زا و فرصت سوز شود و البته همه کسانی که به این پدیده عوام فریب نیم قرن اخیر، فرصت عرض اندام دادند نیز مقصرند.

دوم؛ شکست تندروها و افراط گرایانی بود که بسیار تلاش کردند نمایندگان سلایق و دیدگاه های متکثری که پایگاه و جایگاهی در بین مردم دارند کمتر بتوانند شانس حضور در این دوره را داشته باشند تا احتمال پیروزی یک کاندیدا یا جریانی خاص بالاتر برود که در نهایت با گزینش کاندیداها توسط شورای نگهبان و حضور تعدد نسبتا سلایق و دیدگاه ها این اقدام تندروها تا بدین جای کار با شکست مواجه شد.

با همه وجود می توان سناریوهای احتمالی قوی تری که امکان وقوع بیشتری نسبت به دیگر سناریوها دارد را برای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در نظر گرفت [ برای همه سناریوها حضور 60 درصدی مردم در نظر گرفته شده است]:

1- به نظر می رسد آقایان قالیباف و روحانی با توجه به سوابق اجرایی و مدیریتی در بین مردم چهره های شناخته تری نسبت به دیگر کاندیداها هستند و لذا پیش بینی می شود همانند دوره قبل رقابت اصلی میان این دو چهره باشد که چنانچه جهانگیری به نفع روحانی و رییسی هم به نفع قالیباف کناره گیری کند وزن آرای روحانی و قالیباف نسبت به دیگر کاندیداها بیشتر خواهد بود.

2- در صورتی که هیچ کدام از کاندیداها به نفع دیگری کنار نرود احتمال پخش شدن آرا بسیار زیاد است. در این سناریو پیش بینی می شود با توجه به پایگاهی که هر کدام از کاندیداها دارند هیچ کدام حایز اکثریت مطلق آرا نخواهد شد و انتخابات به دور دوم خواهد رفت که در دور دوم احتمال حضور زوج روحانی- قالیباف نسبت به روحانی – رییسی نیز بیشتر است.

3- در صورتی که رییسی به نفع قالیباف کنار برود و او بتواند با ایجاد جوی انتقادی علیه مواضع روحانی در حوزه های اقتصادی و برجام، بر دیگر رقبای اصول گرا و اعتدال گرا پیروز شود و در همان دور اول با اکتساب حدود 50 درصد آرا رییس جمهور بعدی ایران پس از سه دوره ناکامی شود.

4- در صورت کناره گیری قالیباف به نفع رییسی، رییسی با ایجاد دو قطبی «فقر و ثروت های برباد رفته» و موضع گیری هایی از جنس عوام گرایانه بتواند رقیب اصلی روحانی و در مصاف او به مهم ترین گزینه های کارزار انتخاباتی این دوره تبدیل بشود.

5- در صورت کناره گیری روحانی به نفع جهانگیری و اعلام برنامه هایی توسط او که نوید بخش اقتصادی بهتر را به جامعه بدهد و همچنین به واسطه ی نزدیکی اش به مواضع اصلاح طلبانه بتواند آرای خاموش و خاکستری را به صحنه بیاورد و به عنوان رقیب اصلی قالیباف و رییسی تبدیل شود اما احتمال اینکه پیروز میدان شود نسبت به دو کاندیدای رقیب و آن هم در دور اول کمی بعید به نظر می رسد.

در نهایت نگارنده معتقد است با توجه به شناختی که از شخصیت ها و مواضع آنها می رود احتمال وقوع گزینه اول و دوم نسبت به دیگر گزینه ها بیشتر باشد و شاید برای بار دیگر تجربه سال 84 که در آن انتخابات با تکثر کاندیداهایی که هیچ یک به تنهایی قادر به جلب موافقت حداکثری آرای مردمی نبودند مواجه باشیم که در آن صورت با شکل گیری دو قطبی اعتدال گرا – اصول گرا در دور دوم یکی از آن دو جریان پیروز نهایی شود.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا