خرید تور نوروزی

چالش گفتگو با تحصن‌کنندگان حجاب

سرویس اجتماعی، انصاف نیوز: چند نفر از کسانی که خواستار اجرای قانون حجاب هستند، بیش از ۳۰ روز است که روبه‌روی مجلس تحصن کرده‌اند تا مصمم بودن خود را نشان دهند اما یکی از لیدرهای این تجمع بعد از شنیدن چند پرسش چالشی یک خبرنگار بهم ریخت.

جمعه شب کانال مربوط به تجمع کنندگان مقابل مجلس در پیام‌رسان ایتا از «دستگیری متحصنین مقابل مجلس (مطالبه‌گران اجرای قانون حجاب)» خبر داده و برای جمع شدن مردم در محل تحصن فراخوان داد. گزارش زیر، مربوط به مراجعه‌ی شش روز پیش خبرنگار انصاف نیوز به مقابل مجلس است.

آن کانال ایتایی درباره‌ی اتفاق جمعه شب و فراخوانی جدید آنها نوشته است: «فیلم‌های دستگیری متحصنین را برای جلوگیری از بازداشت غیرقانونی متحصنین پخش کنید.

باید کسی که حکم دستگیری متحصنین را صادر کرده است، مجازات کنند و ما با ماموران نیروی انتظامی که ضابط قوه قضاییه هستند کاری نداریم.

بازی بدی را با امت حزب الله شروع کردید و ما قطعا کوتاه نخواهیم آمد و هر روز بیشتر مقابل مجلس جمع خواهیم شد. از همه مومنین می‌خواهیم که هرچه سریع‌تر به محل تحصن برای تداوم تحصن تشریف بیاورند. هرچه دستگیر کردند دوباره محل قرار ما تحصن می‌باشد».

خبرنگار انصاف نیوز صبح روز یکشنبه سوم فروردین ۱۴۰۴ با چند نفر از تحصن‌کنندگان صحبت کرده است که گزارش آن را می‌خوانید.

آقای مُسنی بعد از اینکه شنید خبرنگار آمده است، قبول کرد صحبت کند. او گفت از یکی از شهرستان‌ها آمده است و حدود سی و پنج روز به شکل پیوسته حضور دارد.

حین گفت‌وگو دو خانم هم آمدند و پرسیدند «برای چه دارید صحبت‌های آقا را ضبط می‌کنید؟» خبرنگار خودش را معرفی می‌کند و می‌گوید این صوت صرفا برای پیاده کردن صحبت‌هاست و قرار نیست از آنها استفاده‌ی دیگری شود. آنها می‌گفتند باید اعلام کنید که صدا را ضبط می‌کنید.

خبرنگار می‌گوید «شما وسط صحبت آمده‌اید، هر زمان بخواهم با شما صحبت کنم، حتما ازتان اجازه می‌‌گیرم.» همان موقع خبرنگار به آقای مُسن می‌گوید «نمی‌دانم شاید اول صحبت‌ها نگفته باشم، اما الآن در جریان باشید که صدایتان را برای نوشتن ضبط می‌کنم.» او در این لحظه ابراز نارضایتی نمی‌کند و موافق مصاحبه و ضبط صدایش است.

رفتار توهین‌آمیز خانم بی‌حجاب با فرد محجبه در مترو

حالا خانم‌ها هم صحبت می‌کنند و اجازه می‌دهند صدایشان برای نوشتن گزارش ضبط شود. خبرنگار بیشترِ سوال‌های چالشی خود را می‌پرسد. خانم‌‌ها هم از سوال‌های چالشی ترسی ندارند و با استدلال‌‌های خودشان بی‌وقفه جواب می‌دهند.

حتی اگر پاسخ‌ها کمی دیرتر به ذهنشان برسد، در ادامه‌ی گفت‌وگو پاسخ سوال قبلی را می‌دهند. مثلا می‌گویند «این که گفتید رهبری مخالف دوقطبی‌سازی هستند، باید بگویم حق و باطل هم نوعی دوقطبی است و فرمایش حضرت آقا مربوط به موارد دیگری است و شامل مسئله‌ی حجاب نمی‌شود.» به‌هرحال سعی‌شان این است که سوال‌ها را جواب بدهند.

یکی‌شان گلایه می‌کند «چرا در مترو به خاطر اینکه اعتراض کردم آقایان وارد واگن خانم‌ها نشوند، یک خانم بی‌حجاب باید چادر من را پاره کند؟ این رفتارها برای چیست؟ چرا یکی‌شان من را هُل داد؟»

آنها بارها تکرار می‌کنند که مخالف «بی‌بند و باری، هرزگی و برهنگی» فعلی هستند.

روی یکی از پلاکاردهایشان نوشته شده است «ما پیرو اسلامیم/ گشت ارشاد می‌خواهیم.»

به گزارش انصاف نیوز، رئیس مجلس، روز ۲۸ اسفند ۱۴۰۳ در حساب توییتر خود درباره‌ی گشت ارشاد نوشته است:

انتقاد تحصن‌کنندگان از خبرنگارانِ دیگر برای انتشار گفته‌ها به شکل منقطع

هر دو خانم بارها می‌گویند از اینکه خبرنگارها صحبت‌های آنها را به شکل منقطع منتشر کرده‌اند، ناراحت هستند و از اینکه از همان صحبت‌ها علیه خودشان استفاده کرده‌اند، گلایه دارند.

نفر پنجم آقایی است که درخواست مصاحبه را می‌پذیرد و با ضبط مکالمه مشکلی ندارد و سعی می‌کند به سوال‌ها پاسخ دهد.

خبرنگار بعد از گذشت نیم ساعت صحبت، از خانم‌‌ها اجازه می‌گیرد از پلاکاردهایشان و فضای تحصن‌شان عکس بگیرد اما آنها می‌گویند «باید صبر کنید تا مسئولمان بیاید. الآن اجازه ندارید عکس بگیرید. سوال‌های بیشتری هم داشته باشید می‌توانید از او بپرسید که یک ربع دیگر می‌آید.»

پزشکیان «نظر شخصی» داده است | «قانون حجاب باید اجرا شود»

خانم‌ها و آقایان اصل حرفشان این است «بی‌حجاب‌ها از رسانه‌‌های معاند خط می‌گیرند. بعد از فتنه‌ی مهسا، ما با چشم خودمان شش خانم برهنه را دیده‌ایم. کل این سال‌ها دولت دست اصلاح‌طلبان بوده است و اشتباه کردیم سکوت کردیم. باید از همان زمان خاتمی جلوی این وضع را می‌گرفتیم. حجاب دستور خداست و همه باید رعایت کنیم.»

یکی از تحصن‌کنندگان می‌گوید «بی‌حجابی باعث گرانی‌ها شده است و وقتی این مشکل درست شود، گرانی هم حل می‌شود!»

به گفته‌ی آنها اینکه پزشکیان گفته جلوی مردم نمی‌ایستم، «نظر شخصی‌اش است و دلیلی ندارد که قانون اجرا نشود.»

آنها می‌گویند «وضعیت حجاب در خیابان‌ها افتضاح است و باید درست شود. چطور مردم برای قوانین کشورهای دیگر احترام قائل‌اند اما نمی‌خواهند قانون در کشور خودشان اجرا شود!»

آقای مُسن دیگری که از تحصن‌کنندگان است، می‌گوید سردبیر انصاف نیوز را می‌شناسد و او را با لقب «ضدانقلاب» می‌شناسد. ادعا می‌کند قبلا خبرنگار بوده است اما نامش را نمی‌گوید.

دو دختر دهه هشتادی: با چادری‌ها دوستی خیلی خوبی داریم

خبرنگار محل را ترک می‌کند و حدود یک ساعت دیگر مجدد برمی‌گردد. او در طول این مدت با چهار خانمی که روسری سرشان نیست، درباره‌ی صحبت‌های تحصن‌کنندگان می‌پرسد.

سوال این است: برخی تحصن‌کنندگان معتقدند طوری که شما به خیابان می‌آیید، بی‌بندوباری است. نظرتان چیست؟

آنها بدون آنکه عصبانی شوند یا موضع خاصی داشته باشند، می‌گویند «خب نظر آنهاست. ما این‌طور فکر نمی‌کنیم. هرچیزی روند طبیعی خودش را طی می‌کند.»

دو نفرشان دهه هشتادی هستند و می‌گویند «ما دوستان چادری هم داریم. اتفاقا خیلی هم با هم خوب هستیم. کاری هم به پوشش هم نداریم. مهم همان دوستی است.

چرا وقتی پوشش کسی به ما آسیب نمی‌زند، باید با او بگو مگو کنیم؟ به ما ربطی ندارد. بی‌بند و باری به پوشش نیست. خیلی از این بی‌بند و باری‌ها در فضاهای شخصی و خصوصی هستند. آنها را که نمی‌شود با این حرف‌ها درست کرد.»

خانمی‌ محجبه که ادعا می‌کند مسئول آن «تجمع مردمی» است، ابتدا می‌پذیرد با خبرنگار صحبت کند؛ اما تاکید می‌کند که خبرنگارهای دیگر حرف‌هایشان را به شکل منقطع منتشر کرده‌اند یا آن صحبت‌ها را برای «شبکه‌های معاند» فرستاده‌اند.

می‌گوید «البته شما به نظر خانم موقری هستید. منظورمان شما نیست. اما خب این کارها را هم کرده‌اند و چشم ما ترسیده است.»

خبرنگار تاکید می‌کند صحبت‌ها مثل سایر گزارش‌ها و مصاحبه‌ها در رسانه‌ی داخلی انصاف نیوز منتشر خواهند شد و ارتباطی با رسانه‌های خارج از ایران وجود ندارد.

وقتی سوال چالشی شد…

خبرنگار مثل یک ساعت قبل، سوال‌های چالشی را مطرح می‌کند. از خانم مسئول می‌پرسد نظرتان درباره‌ی این صحبت چیست: برخی از مردم در گزارش‌های میدانی ما گفته‌اند که «چند سال پیش حجاب مردم بیشتر بود اما این‌قدر «گیر» دادند که به وضع امروز رسیدیم.» همان موقع خانم مسئول بدون اینکه جواب این سوال و پرسش‌های چالشی دیگر را بدهد، از خبرنگار می‌خواهد کارتش را نشان دهد.

بعد از دیدن کارت خبرنگاری، می‌گوید «داری سوال‌های عجیبی می‌پرسی. باید شماره‌ات را بدهی تا استعلام بگیرم. بعد از آن جواب می‌دهم. ما این چند وقت از خبرنگاران آسیب دیدیم. حالا هم باید مطمئن شوم.»

«ما مردمیم | از خبرنگارها آسیب دیدیم»

خبرنگار می‌گوید «از کجا استعلام بگیرید؟ چرا وقتی از سوالم خوشتان نیامد، برخوردتان تغییر کرد؟ همان ابتدا می‌توانستید کارتم را ببینید. من هم که مخالفتی برای نشان دادن کارتم نشان ندادم. اما درخواست شماره را متوجه نمی‌شوم. لزومی ندارد شماره‌ام را به شما بدهم. من اصلا شما را نمی‌شناسم. اصلا شما کی هستید؟»

خانم مسئول با عصبانیت می‌گوید «ما که مردمیم. همه‌چیزمان مشخص است. ولی باید معلوم شود خودت کی هستی! ما درخواستمان هم روشن است: اجرای قانون، جمع کردن بی‌حجابی‌ها و رسیدگی‌ به گرانی. یک بار همین‌ها را گفتم.»

همان موقع آقای مُسنی که ادعا می‌کرد خبرنگار است، شروع می‌کند به عکس گرفتن. (او هیچ مدرکی برای اینکه نشان دهد خبرنگار است، نشان نمی‌دهد.)

خبرنگار انصاف نیوز می‌گوید «لزومی ندارد از من عکس بگیرید.» آنها اما می‌گویند «عکس لازم است. باید سوابق مشخص باشند. شما خبرنگار هستید و نباید از عکس ما بترسید. وقتی از ما سوال می‌کنید، عکستان را باید داشته باشیم. ما از خبرنگارها آسیب دیدیم. بعد حرف‌هایمان را می‌فرستید برای رسانه‌های معاند.»

خانم به‌ظاهر مسئول که لحنش تغییر کرده، به دیدن کارت اکتفا نمی‌کند و آن را می‌گیرد و می‌گوید «برای عکس نگران نباش. خبرنگاری و ما می‌توانیم از شما عکس بگیریم. جایی منتشر نمی‌شود. باید برویم پیش پلیس تا همه‌چیز روشن شود.»

همان موقع آقایی که قبلا مصاحبه کرده بود، با تعجب از خبرنگار می‌پرسد «اصلا شما که از اینجا رفته بودید. در طول این مدت کجا بودید که دوباره برگشتید؟» خبرنگار هم می‌گوید «مگر نگفتید برای صحبت با مسئولتان برگردم؟ یادتان رفته؟ من هم برگشتم تا با او مصاحبه کنم.» 

پشیمانی از مصاحبه

آنها که از صحبت کردن پشیمان شده‌اند، می‌گویند نمی‌خواهند صحبت‌هایشان منتشر شوند. «یکی‌شان می‌گوید ما از مسئول اجازه نداشتیم. اصلا مافوقمان گفته است نباید حرف می‌زدیم. وویس‌ها را پاک کنید.»

گاهی هم صدای آقا بلند می‌شود و بعد از درخواست خبرنگار که «لطفا آهسته صحبت کنید» آرام‌تر حرف می‌زند.

خبرنگار اعلام می‌کند این کار امکان‌پذیر نیست، زیرا آنها ابتدای صحبت پذیرفته‌اند که مصاحبه کنند. دو خانم همچنان به صحبت‌های اول با پیرمرد استناد می‌کنند که «بدون اجازه صدایش را ضبط کردی. ما از مدلی که گوشی‌ات را گرفته‌ بودید فهمیدیم. به او نگفتی داری ضبط می‌کنی. این کار درست نیست.»

خبرنگار برای بار چندم در حضور مسئولشان تاکید می‌کند «این صداها صرفا برای پیاده کردن است و از آن دو خانم اجازه گرفته‌ام. آن آقا هم بعد از چند دقیقه در جریان بود. از خودتان هم که اجازه گرفتم، اما حالا پشیمان شدید. پس موضوع ربطی به اجازه ندارد. بحثِ پشیمان شدن است و اینکه از سوال‌های چالشی خوشتان نیامد!»

«مافوقمان اجازه نداده است حرف بزنیم» | خبرنگار: مافوقتان کیست؟

خبرنگار که از رفتار خانم مسئول تعجب کرده است، می‌پرسد «مافوقتان کیست که با او صحبت کنم؟ چرا هربار حرف تازه‌ای می‌زنید؟ مگر خودتان قبول نکردید حرف بزنید؟»

او در نهایت وارد کانکس می‌شود و چند نفر از کسانی که مامور خدمات انتظامی هستند، حضور دارند. خانم مسئول می‌گوید «وویس ما را باید پاک کنید.»

خبرنگار نشان می‌دهد صدای نیم‌ساعته‌ای که مربوط به ساعت ۱۰/۵۴ دقیقه بوده را پاک کرده است. خانم دو فایل دیگر با نام حجاب را می‌بیند و قانع نمی‌شود که فایل صحبت‌هایشان پاک شده است! خبرنگار می‌گوید «ساعت وویس‌ها را ببینید. آن ساعت من اصلا اینجا نبودم! چرا بازهم بحث را ادامه می‌دهید؟»

با شنیدن توضیح هم قانع نشدند!

خبرنگار انصاف نیوز می‌گوید «این‌ها مربوط به صحبت‌های خانم‌هایی است که حجاب نداشتند. آن ساعت من اصلا اینجا نبودم. این‌ها صحبت‌های شما نیست و من این‌ها را پاک نمی‌کنم چون اصلا به شما ارتباطی ندارد. گوش کنید صدای شما نیست و از سوالم می‌توانید بفهمید با خانم‌های دیگری صحبت کردم.»

خانم مسئول گوشی خبرنگار را می‌گیرد و درحالی‌که پشتش را به خبرنگار کرده است، اجازه نمی‌دهد کسی به او نزدیک شود و حتی مقاومت خبرنگار را برای پس گرفتن گوشی‌اش نادیده می‌گیرد و فایل‌ها را گوش می‌کند.

او به گونه‌ای گوشی را محکم گرفته است، که دستِ خبرنگار برای پس گرفتن گوشی‌اش درد می‌گیرد. خبرنگار تاکید می‌کند «گوشی و کارتم نباید دست شما بماند. بدون اجازه آن را گرفته‌اید و پس نمی‌دهید! صدا را هم که گوش کردید، چرا گوشی را پس نمی‌دهید؟ این چه کاری است؟ کارتان قانونی نیست.»

خانم مسئول با لحنی عصبانی می‌گوید «کجا نوشته قانونی نیست؟ نشانم بده!»

خبرنگار خطاب به مسئول می‌گوید «می‌خواستم ازتان دعوت کنم بیایید دفتر انصاف نیوز صحبت کنید. اما این چه برخوردی است؟» یکی از همراهان خانم بابت رفتار مسئولشان عذرخواهی می‌کند.

به نظر می‌رسد یکی از مامورهای انتظامی هم از برخورد خانم ترسیده است و با اصرار چندباره می‌تواند گوشی را از مسئول تحصن‌کنندگان پس بگیرد و روی میز بگذارد!

خانم به‌ظاهر مسئول با لحنی عصبانی و تهدیدآمیز می‌گوید «باید صبر کنی تا پلیس بیاید. قبلا هم خبرنگاری آمده بود که از او شکایت کردم و حالا باید منتظر زندان رفتنش باشد!» معنی حرفش این است که یعنی حواست را جمع کن.

خبرنگار اما با تعجب می‌پرسد «گوشی و کارتم را بدون اجازه گرفتید و حالا هم تهدید می‌کنید! این کارها برای چیست؟»

تهدید به شکایت از خبرنگار

کسانی که مسئولیت دارند تا نظم و امنیت آن محدوده را حفظ کنند، به شکل جداگانه به صحبت‌های خانم‌ مسئول و خبرنگار گوش می‌کنند. خانم مسئول قبل از آن که به محوطه برود، خبرنگار را تهدید می‌کند «حواست باشد هرچیزی از امروز بنویسی، شاکی خصوصی‌ات من هستم.»

خبرنگار می‌پرسد «مگر شما چه کسی هستید که تهدید می‌کنید؟» که البته بی‌جواب می‌ماند.

خبرنگار برای اینکه به کسانی که صحبت کردند، احساس امنیت بدهد، به محوطه می‌رود و پیرمرد می‌گوید «من از شما اجازه نگرفتم؟ من که عرض کردم می‌خواهم برای سایت انصاف نیوز با شما مصاحبه کنم.»

پیرمرد می‌گوید «برای ضبط صدا اجازه نگرفتید. اصلا نمی‌خواهم حرف‌هایم منتشر شوند.»

خبرنگار ادامه می‌دهد «برای ضبط استثناً فراموش کردم ابتدا بگویم اما حواسم بود و می‌دانم باید برای ضبط صدا اجازه بگیرم، اما دقت کنید که بعدش اعلام کردم. چرا حرفتان را عوض می‌کنید؟

همگی می‌دانستید این یک مصاحبه است و دارم صدا را ضبط می‌کنم. از خانم‌ها و یک آقای دیگر اجازه گرفتم و جواب هم دادند اما حالا پشیمان شده‌اند!»

احتمال «درگیری» مردم با تحصن‌کنندگان

یکی از ماموران خدمات نظم‌دهی اطراف مجلس است، در محدوده‌ای دیگر، به خبرنگار می‌گوید «اینجا دو بیمارستان هست. گاهی روسری خود بیمار یا یکی از همراهانش از سرشان می‌افتد. پیش آمده که این افراد با آنها درگیر شده‌اند.

حواسشان نیست که طرف مریض است و فکرش پیش روسری‌اش نیست اما این‌ها که اینجا هستند اصلا این چیزها برایشان مهم نیست. عصبانی‌اند. نباید زیاد با آنها صحبت کنی. ممکن است بحثی پیش بیاید و یکهو یکی‌شان لگدی بزند.»

البته سوال خبرنگار برای دانستن اینکه «درگیری» چگونه و در چه قالبی بوده‌ است، بی‌جواب می‌ماند و دیگری هم می‌گوید «زیاد سوال می‌کنی و من هم حوصله ندارم جوابت را بدهم. فقط برو.»

خبرنگار بعد از این گفت‌وگو، گوشی و کارتش را تحویل می‌گیرد و محل را ترک می‌کند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. باسلام اینطوری که شما نوشتی اون های که بی حجاب و بی بندوبار بودند ایرانی و مردم ایران بودند عین ۱۴۰۱ که انصاف نیوز و رسانه‌هایی زنجیری مدام می گفتند اغتشاشگران مردم ایران هستند درصورتی که یک درصد از مردم عزیز ایران هم این هم نبودند ۹۰ درصد اون اغتشاشگران ببخشید انصاف نیوز اعتراضات یا کومله ضدانقلاب بودن یا خانواده منافقین و فراری‌های ضدانقلاب و الخصوص از جبهه اصلاحات و اینهایی که برای برپایی دین خدا و حجاب و نه به بی بندوباری جمع شدند ایرانی هم نبودند هیچ اگر این رواند بی حجابی بی بندوباری ادامه پیدا کند تا ۶ ماه آینده حکم تیرباران دینداران و با حجاب ها را شما اصلاح طلبان تندرو صادر میکنید کار به کجا رسیده خبرنگار انصاف نیوز با حالتی مسخره این گزارش را نوشته هرشبی پشت سرخودش صبح را دارد و هر سربالایی سرازیری را دارد و هر چهار سال تمام شدن را دارد انصاف نیوز عزیز این سه کلمه آخر بنده را بعنوان یادگاری داشته باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا