چرا با رشد گرایشهای سلطنتطلبانه مواجه هستیم؟
مهران صولتی، جامعهشناس، در کانال تلگرامی خود نوشت: «لحظات تحویل سال ۱۴۰۴ در آرامگاههای خیام و حافظ، و تخت جمشید با شعارهایی در حمایت از خاندان پهلوی همراه بود که از سوی تعدادی از حاضران در این تجمعات فریاد شد.
پرسهزنیهای مجازی هم به روشنی یادآوری میکنند که ما اکنون با رشد فراینده گرایش به سلطنت در میان بخشهایی از ایرانیان و بهویژه جوانان روبرو هستیم. از همین رو به عنوان یک جمهوریخواه مایلام در این یادداشت به برخی از علل گسترش این ایده در ایران امروز بپردازم:
نوستالژی دوران پهلوی: در سالهای اخیر رسانههای جذابی همچون تلویزیون manoto نقش مهمی در ایدهآلیزه کردن دوران پهلوی دوم و ایجاد یک نوستالژی عمیق در میان ایرانیان ایفا نمودهاند.
این در حالیاست که اگر دهه چهل و پنجاه خورشیدی را به ترتیب واجد توسعه تکنوکراتیک و توسعه نفتی در نظر بگیریم اتفاقا کژکارکردیهای افزایش ناگهانی قیمت نفت در سال ۵۳ را میتوان برباددهنده دستاوردهای درخشان دهه چهل و عامل مهمی در ایجاد نارضایتیهای منجر به انقلاب ۵۷ دانست. نارساییهای سالهای واپسین حکومت پهلوی دوم اما در بازنماییهای رسانهای کاملا پنهان مانده است.
تجربه ناکام جمهوریت: جمهوری اسلامی به رغم آنکه در آغاز نوید پایان استبداد ۲۵۰۰ ساله و جلب مشارکت فزاینده مردم در تعیین سرنوشت خود را میداد تنها پس از دو دهه از وقوع خود در دام اندکسالاری افتاد و مشارکت مردمی شمایلی تزئینی یافت.
به موازات تنگناهای سیاسی، جمهوری اسلامی حتی نتوانست با تمهید بسترهایی برای فعالیت موثر بخش خصوصی موجبات شکلگیری توسعه اقتصادی را فراهم آورد. حاصل آنکه ناکامی تجربه جمهوریت به دلیل بحران دستاوردهای سیاسی – اقتصادی در چهاردهه گذشته در اقبال قشرهایی از مردم به ایده سلطنت کاملا موثر بوده است.
پیامدهای یک درماندهگی تاریخی: ایرانیان به دنبال دو سده آشنایی جدی با غرب همچنان از تغییر جدی در آیین حکمرانی خود بازماندهاند. این در حالیاست که کشورهایی با تاریخ کوتاهتر در منطقه و آسیا توانستهاند گامهای بسیار بلندی در مسیر توسعهیافتگی بردارند.
شاید گرفتار آمدن در وضعیت تردمیلی بتواند توصیف مناسبی برای تلاشهای ناکام ولی پرهزینه ما در دو قرن اخیر محسوب شود. در اینمیان آگاهی یافتن نسبت به پیشرفتهای شگرف کشورهای همسایه در کنار ناکامی فضاحتگونه در تحقق آرزوهای سند چشمانداز ۲۰ ساله کشور هم در دمیدن روح یک درماندگی تاریخی در میان مردم بسیار موثر بوده است.
تجربه تلخ ارادهگرایی: اینکه بهندرت میتوان کشوری را یافت که طی کمتر از یکصد سال سه نهضت و انقلاب را در ابعادی جهانی تجربه کرده باشد، نشانی از خواست عظیم تحولخواهی در وجدان جمعی ملتی است که مترصد جوشش و فوران در بزنگاههای مناسب تاریخی بوده است.
در همه این رویدادها ساکنان این سرزمین تصور میکردهاند که صرف اراده ایجاد تغییر میتواند برای آنها ترقی، پیشرفت، و بهروزی به ارمغان آورد. اما تاریخ نشان داد آنها که بدون توجه به زمینههای جدی بازتولید استبداد در این دیار خود را فاتح نبرد ارادهها دانسته بودند زودتر از بقیه در زمره ناکامان جای گرفتهاند.
نکته پایانی: بخشی از مردمی که خود را بازندگان یک تاریخ دویست ساله در نیل به وضعیت بهتر یافتهاند اکنون دیگر توش و توانی در خویش برای ساختن راهی جدید نمییابند، لذا به روی ایده سلطنت آغوش گشودهاند تا شاید این دوران حسرت و ناکامی در چشمبرهمزدنی به برخورداری و کامیابی تبدیل شود. برای داوری در مورد نتیجهبخش بودن این تحول تاریخی باید به انتظار نشست!»
انتهای پیام
افساد طلب = سلطنت طلب
سلطنت طلبی نتیجه جهل نسبت به استبداد است .
افکار کله پوک خودتون رو بجای نظر ملت ایران جانزنین
معلومه سرت بد جوری توآخور اپوزسیون مفلوک اونجوری هست
اگر پادشاه دیکتاتوری کند ، قابل تحمل است. …
خیلی عالی ولی این مطلب نیاز به واکاوی دقیق تری داره ای کاش تیترها را با توضیحات بیشتری کامل می کردید. بحث جالبی رو باز کردید
مثل … دروغ می گویید
فقط القا دروغ
احسنت
از امثال خودتون بپرسین که این روزها یه خط در میون عکس و خبر پهلویهای فراری رو منتشر میکنین. تحت عنوان سفر در زمان، فرح در حال نون پختن، ثریا در حال دوچرخه سواری، فوزیه در حال گریه، اشرف در حال غلط کردن، شمس در حال ….خوردن، شاه در پیست اسکی. خجالت بکشین.
پول و قدرت همیشه فساد میاره شما هم که شل و ول ضعف پول و قدرت دارید
تا کور شود هر آن که نتواند دید
چون یکی میخوردن یکی به ملت میدادن. رانت و اختلاس نبود
به دلیل خدمت وصداقت وانسانیت وملی گرایی ووطن پرستی..ووووووکه شمابویی ازش نبردید
رسانه منوتو فقط برای […] است
مطلب درست و گویا ولی نویسنده گرامی به نظرم تاریخ پر افتخار این مردم رو استبداد نام نهادن کاملا اشتباست گاهی باید گذشته را درست مطالعه کرد تا چراغی برای آینده باشد
واقعیت تلخه عزیزم
من نوعی فقط به خاطر نبودن عدالت اجتماعی و اقتصاد ضعیف و فساد وضعف مدیران تا این لحظه برای داشتن آینده ای بهتر کاملا نا امید هستم