میزگرد سرمایهگذاری خارجی | راهداری: در بهترین شرایط 100میلیارد دلار جذب میشود | سلاحورزی: امریکاییها بدون سفارت نمیآیند
| گزارش میزگرد چشمانداز رفع تحریم و ظرفیت جذب سرمایه خارجی در اقتصاد ایران |
سرویس اقتصادی، انصاف نیوز: سرمایهگذاری امریکاییها در ایران غیرممکن است در رقم ادعایی ۲ هزار میلیارد دلاری و ممکن است به شروطی… این جان کلام حسین سلاحورزی و مراد راهداری است درباره ظرفیت جذب سرمایه خارجی در چشمانداز رفع تحریم.
شاید برای نخستینبار در عصر جمهوری اسلامی است که سیاسیون و صاحبنظران و رسانهها میتوانند درباره سرمایهگذاری امریکاییها در ایران سخن بگویند بدون آنکه تکفیر شوند.
سلسلهجنبان این بحث، علی عبدالعلیزاده است که چند ماه پیش در انصاف نیوز از امکانپذیری بهرهمندی ایالات متحده از مواهب اقتصادی توافق با ایران سخن گفت. گفتههایی که واکنشهای جالبی هم در پی داشت؛ به جز روزنامه کیهان که زبان به لعن ونفرین گشود، دیگرانی هم مشاور ارشد رئیسجمهور پزشکیان را به سخره گرفتند اما همانان چند ماه بعد از امکان سرمایهگذاری هزار میلیارد دلاری امریکا در ایران حرف زدند!
پرسش اما این است که در چشمانداز رفع تحریم، آیا واقعا اقتصاد ایران میتواند میلیاردها دلار سرمایه مستقیم خارجی جذب کند؟ عملکرد گذشته ایران چگونه بوده و موانع ورود سرمایهگذاران خارجی به کشور چه بوده است؟ امکانات نرمافزاری و سختافزاری کشور، پذیرای سرمایهگذاری خارجی هست یا نه و… مراد راهداری، اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه پیام نور و حسین سلاحورزی، کارآفرین و رئیس سابق اتاق بازرگانی ایران به این پرسشها پاسخ گفتهاند.
ظرفیت محدود اقتصاد ایران برای جذب سرمایه خارجی
در پی آغاز مذاکرات غیرمستقیم بین ایران و ایالات متحده، اعداد عجیب و غریبی در مورد امکان سرمایهگذاری شرکتهای امریکایی در ایران مطرح شده است؛ آیا اقتصادی به مختصات و ابعاد اقتصاد ایران میتواند هر مقدار سرمایه خارجی را جذب کند؟ پیشنیاز جذب سرمایه خارجی چیست؟
راهداری: برای پاسخ به این سوال، باید مقدمهای عرض کنم؛ هر اقتصادی، یک ظرفیت بالقوه دارد به این معنا که اگر در آن مقطع زمانی، همه عوامل و منابع تولید را به کار بگیرد، میتواند فلان مقدار تولید ناخالص ملی داشته باشد. این یعنی هیچیک افراد در سن اشتغال، بیکار نباشند، همه کارخانجات در ظرفیت کامل کار کنند، زمینهای کشاورزی موجود هم در ظرفیت کامل مورد بهرهبرداری قرار بگیرد. این میشود رفیت بالقوه در این لحظه. آنچه اکنون توانایی به کار گرفتنش را داریم.
حالا ببینیم شرایط کشور چیست؟ الان ما حدود 23 میلیون نفر شاغل در کشور داریم در حالیکه تقریبا میتوانیم همین مقدار شغل جدید ایجاد کنیم. ضمن اینکه فرض کردهایم آن 23 میلیون نفر شاغل هم نه شغل کاذب دارند و نه بیکاری پنهان که میدانیم چنین نیست. ظرفیت اشتغال در کشور خیلی بیشتر از این 23 میلیون نفر است.
تعداد قابل توجهی از کارخانههای صنعتی کشور با ظرفیت بسیار کمتری از ظرفیت اسمی خودش کار میکند و بسیاری از زمینهای آماده هم زیر کشت نرفته است.
اقتصاد ایران یک ظرفیت بالقوه تولید ناخالص داخلی دارد که وقتی همه عوامل تولید را به کار میگیرد، ممکن است 70، 80 یا 90 درصد آن ظرفیت را کفاف دهد. اینجاست که بحث جذب سرمایه خارجی مطرح میشود. سرمایه خارجی برای آن مفید است که آن 10، 20 یا 30درصدی که عوامل تولید داخلی نتوانستهاند به تولید برسانند را پر کند.
200 همت یا 2 همد؟!
راهداری: بنابراین به فرض رفع مشکلات ناشی از تحریم، بخش بزرگی از ظرفیت تولید اقتصاد ایران باید از منابع داخلی کشور تامین شود. هر چقدر از این توان بالقوه را نتوانستیم از منابع داخلی تامین کنیم، میتوانیم با جذب سرمایه از خارج جبران کنیم.
اینکه میبینید کشورهای پیشرفته جهان جذب نیرو انسانی یا سرمایه خارجی دارند، به همین دلیل است؛ ژاپن مثلا در ظرفیت اشتغال کامل است اما برای اینکه از همه امکانات بالقوه اقتصادش استفاده کند، نیروی کار خارجی میپذیرد.
اقتصاد ایران مختصات مشخصی دارد؛ مثلا فرض کنید با 23 میلیون شاغل، 486 میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی و حدود 500 هزار میلیارد تومان درآمد ملی ایرانیان است. البته روی این اعداد هم میشود بحث کرد چون مهم است شما با چه نرخی دلار را به ریال تبدیل میکنید. به هر حال باید ببینیم سهم کل سرمایهگذاری شامل سرمایهگذاری دولتی و خصوصی از این GDP چقدر است؟
وقتی سهم سرمایهگذاری از تولید ناخالص ملی را میبینیم، به یک عدد مشخص میرسیم که ابعاد این اقتصاد را روشن میکند. اگر فرض کنیم GDP ما نصف ظرفیت بالقوه اقتصاد ایران است، کل سرمایه قابل جذب این اقتصاد میشود 200 همت که حالا چقدر از آن باید از منابع داخلی جذب شود، چه مقدار از سرمایهگذاری مستقیم خارجی، خودش جای بحث دارد. توان جذب اقتصاد ایران در بهترین شرایط 100 میلیارد دلار است که اگر خواستید محاسباتش را میگویم.
این یک مبنای عملی برای تشخیص ظرفیت جذب اقتصاد ایران است. البته به نظر من، ما کارشناسان کشور باید پویا بحث کنیم؛ یعنی با فرض حل مشکلات تحریم، اگر در اقتصاد ایران گشوده شود و بتوانیم ظرف دو سال فاصله بین ظرفیت بالفعل و بالقوه ایران را پر کنیم، برای سه چهار سال بعد چقدر میتوانیم ظرفیتهای این اقتصاد را افزایش دهیم.
ما متاسفانه بدون توجه به عامل زمان بحث و عمل میکنیم. پالایشگاه بیدبلند 2 را کلنگ میزنیم اما 15 سال عملیات اجراییاش طول کشیده است!
در دنیا چنین چیزی محال است؛ شما اگر بحث مطالعات و مجوزهای بیدبلند را هم در نظر بگیرید، میشود دو دهه زمان. در این فاصله اصلا تکنولوژی پالایش تغییر کرده است. بحثهای ایستا، آنهم برای حل مشکلات فعلی، آینده روشنی پیش روی کشور نمیگذارد.
یکسوم کل سرمایهگذاری خارجی امریکا در راه ایران!
به نظرم نگاهی به عملکرد اقتصاد ایران در جذب سرمایه خارجی هم در روشنکردن ابعاد بحث مفید باشد. ایران در موفقترین برهه، چقدر سرمایه مستقیم خارجی جذب کرده است که الان 2هزار میلیارد دلار سرمایهگذاری امریکاییها در ایران را امکانپذیر میدانیم؟
سلاحورزی: من هم از اینکه انصاف نیوز این موضوع را به بحث گذاشته تشکر میکنم. به نظرم فضایی که در پی طرح امکان سرمایهگذاری 2هزار میلیارد دلاری امریکاییها در ایران به وجود آمده، صرفا آثار اقتصادی ندارد و میتواند تبعات اجتماعی و حتی سیاسی داشته باشد و بر فضای مذاکرات هم تاثیر بگذارد.
سوال شما هوشمندانه و هدفمند بود؛ بالاخره ما یک پتانسیل سرمایهگذاری و یک توان مشخص برای جذب سرمایه خارجی داریم. حالا مهم این است که مقصود مطرحکنندگان بحث سرمایهگذاری 2هزار میلیارد دلاری امریکاییها در ایران چه بوده است. تصور من این است که موضوع جذب این مقدار سرمایه حتی در میانمدت هم در ایران تا حدودی غیرممکن است. بنابراین مقصود مطرحکنندگان این موضوع، معرفی فرصتهای سرمایهگذاری در ایران بوده است.
آقای دکتر راهداری از موضع اقتصاد کلان بحث کردند. من برای اینکه مقیاسی در دستمان باشد، نگاهی به آمارها را هم مفید میدانم.
ببینید؛ تمام سرمایهگذاری مستقیم امریکاییها در دنیا، 6هزار میلیارد دلار بوده است. یعنی ما داریم میگوییم یکسوم کل سرمایهگذاری امریکا در خارج، وارد اقتصاد ایران خواهد شد! در نمونه دیگر، رابطه مستحکم بین ایالات متحده و بریتانیا را در نظر بگیرید؛ این رابطه مستحکم و قوی به 850 میلیارد دلار سرمایهگذاری امریکا در انگلستان منجر شده است یا در ژاپن به عنوان یک متحد استراتژیک، کلا 730 میلیارد دلار سرمایهگذاری کردهاند.
راهداری: تازه زمان مهم است؛ ممکن است این رقم در طول 10 یا 20 سال تحقق پیدا کرده باشد.
نگاهی به جذب سرمایه خارجی در تجربه برجام
سلاحورزی: بله. وقتی ما در مورد اقتصاد 450 یا 480 میلیارد دلاری حرف میزنیم، ظرفیت جذب سرمایه خارجیاش هم مشخص میشود.
اشاره هم فرمودند نسبت سرمایهگذاری مستقیم خارجی (FDI) به تولید ناخالص داخلی (GDP) نسبت مهمی است. این نسبت برای اقتصاد ایران در بهترین شرایطش، یعنی سالهای دهه 1350 که هم فروش نفت در اوج بود و هم روابط خارجی کشور چالش خاصی نداشت و با امریکاییها هم خیلی صمیمی بودیم، از 1/5 درصد فراتر نرفته است.
شما چه پس از کودتای 28 مرداد که سرمایهگذاری قابل توجهی در صنعت نفت شد یا در دهه 1340 که دهه صنعتی شدن ایران است و تاسیس ذوب آهن را به عنوان بزرگترین سرمایهگذاری خارجی در کشور داشتیم، و همانطور که عرض کردم در دهه 1350، کارنامه مشخصی در سرمایهگذاری مستقیم خارجی دارید که هیچ سنخیتی با اعداد اعلامی هزار یا 2هزار میلیارد دلار ندارد.
آنکتاد گزارش در 2024 منتشر کرده و گفته ایران در شرایط بهینه شاید بتواند بین 30 تا 40 میلیارد دلار سرمایه مستقیم خارجی جذب کند. غیر از این تجربه برجام را هم پیش چشم داریم؛ پس از امضای توافقنامه برجام و با همه تلاشها و بروبیاها، حدود 80 میلیارددلار تفاهمنامه و قرارداد با طرفهای خارجی نوشته شد که فکر میکنم کمتر از 10 درصد آن اجرایی شد. یعنی پس از برجام در مجموع حدود 6 میلیارد دلار اجرایی شد.
سد ممنوعیت مالکیت خارجی، سد تورم، سد مقررات و صدها سد دیگر
غیر از ظرفیت جذب، چه موانع دیگری برای جذب سرمایه خارجی داریم؟
سلاحورزی: وقتی از سرمایهگذاری خارجی حرف میزنیم، بدیهی است مادامی که تحریمهای اولیه و ثانویه لغو نشده باشد، مادامی که از لیست سیاه افایتیاف بیرون نیامده باشیم و مادامی که ریسک رتبه اعتباری کشور بهبود پیدا نکرده باشد، عملا هیچ اتفاقی نمیافتد.
ضمن اینکه تصور اینکه بیزینسمنهای امریکایی بیایند به ایران و بروند بدون اینکه سفارتخانهشان در تهران بازگشایی شده باشد، به شوخی شبیه است.
اما همه اینها را هم که حلشده فرض کنیم، موانع ساختاری در جذب سرمایه خارجی داریم. به عبارت دیگر پیشنیاز جذب هر مقدار سرمایه خارجی، رفع مشکلات و موانع داخلی است.
در وهله اول، قانون اساسی ما محدودیتهای جدی برای سرمایهگذاران خارجی در نظر گرفته است. میدانید که به موجب قانون اساسی خارجیها امکان تملک اموال غیرمنقول را ندارند. حالا در قانون سرمایهگذاری خارجی مسیری را برای حل این مشکل باز کردهاند و گفتهاند از طریق سهامداری میتوانند تملک کنند اما غیر از این هم مشکلات زیادی داریم.
فرض کنید در مورد مالکیت معنوی، سرمایهگذار خارجی با ما مشکل جدی دارد. در حوزه قانون اعم از بیمه و مالیات مساله جدی داریم.
در قانون سرمایهگذاری خارجی گفتهایم اگر اختلافی بین سهامدار ایرانی و خارجی پیش آمد، باید به محاکم داخلی رجوع کنند. اینکه معنا ندارد.
ما هنوز در مورد احترام به حقوق مالکیت افراد مشکلات جدی داریم و خاطره خوشی از مصادرهها و ملیکردنها در ذهن سرمایهگذاران، حتی داخلیها هم به جا نگذاشتهایم.
یک سرمایهگذار خارجی واقعا این موضوعات را بررسی میکند؟
سلاحورزی: بله، همه اینها مهم است. ما در کشوری زندگی میکنیم که گاها 6 یا هفت نوع نرخ ارز داشته است. شما فرض کنید یک سرمایهگذار خارجی ابتدای سال 1403 از سازمان سرمایهگذاری ایران مجوز یک میلیارد دلار سرمایهگذاری مستقیم را در ایران میگیرد با این قید که هر وقت خواست بتواند پولش را از کشور خارج کند. این سرمایهگذار برای اینکه درگیر کسب و کارش در ایران شود، دلارش را باید به ریال تبدیل کند. میرود و با نرخ دلار 50هزار تومانی، 50 میلیارد تومان میگیرد و کارش را راه میاندازد. فرض کنید خیلی هم زرنگ و دقیق است و توانسته 30درصد در این یکسال سود کسب کند. حالا اول 1404 میخواهد به هر دلیلی از کشور خارج شود. 65 میلیارد تومانش را که تبدیل کند، نمیتواند همان سرمایهگذاری اولیهاش را جبران کند. تازه به او میگویند باید مالیات ناشی از تسعیر نرخ ارز را هم بدهی.
باید سود 100درصدی کند تا بتواند اصل پولش را خارج کند!
سلاحورزی: میخواهم بگویم با این نرخ تورم که اصلا امکان جذب سرمایه خارجی ندارید. این اصلا معنا ندارد.
راهداری: نمونه واقعیاش اتفاق افتاده است؛ عراقیها آمدند پولشان را به ریال تبدیل کردند تا از بانک 23 درصد سود بگیرند. بعد که آمده پولش را پس بگیرد، دیده نزدیک 30درصد ارزشش را از دست داده است.
معنای حرفتان این است که فردای رفع تحریم و خروج از لیست سیاه افایتیاف، باید بنشینیم و مسائل داخلیمان را حل کنیم، بعد برویم سراغ سرمایهگذار خارجی.
سلاحورزی: بله، ما در شاخص سهولت کسب و کار اصلا اوضاع خوبی نداریم. در شاخص ادراک فساد یکی از بدترینهای جهان هستیم. در بیمه و مالیات مشکلات جدی داریم. نرخ تورم 40 درصد و نرخ ارز چندگانه است. در این شرایط هیچکس سرمایهاش را نمیآورد در کشور شما.
راهداری: یک نکته هم من اضافه کنم. الان چشمانداز مثبت مذاکرات، نخستین آثارش را با تخلیه حبابهای قیمتی در بازارها نشان داده است. بهطور مشخص، حباب دلار و طلا تخلیه شد اما برای اقتصاد، سرنوشت حوزه تولید مهم است. در بخش صنعت و حتی خدمات، فقط آن بخشهایی میتوانند به سرعت وارد مدار تولید شوند که ظرفیتهای از قبل آماده داشتهاند اما آن ظرفیت و توان به دلیل بحران روابط خارجی و تحریم از کار افتاده است. اگر بنا باشد ظرفیتی از صفر ایجاد شود، طبیعتا زمانبر است. من تاکید دارم که اینجا باید حتما مطالعات آیندهشناسانه را مد نظر قرار دهیم. باید چشمانداز فناوری در 10 سال آینده را ببینیم.
بحث بر سر این است که تابع تولید ایران را چقدر میتوانیم به بالا حرکت دهیم؛ اعداد و ارقام مشخص است و محاسبه آن کار سختی نیست.
سلاحورزی: شما میدانید که الان رتبه اعتباری کشور در بدترین سطح قرار دارد. الان رتبه اعتباری ما و تنها چند کشور دنیا 7 است. ما در زمان برجام به رتبه 4 و حتی 3 رسیدیم. این رتبه اعتباری 7 که هیچ، اما سرمایهگذار خارجی به رتبه 3 یا 4 شما نگاه میکند چون این رتبه به معنای هزینه بیشتر یا کمتر تامین مالی جهانی برای اوست.
پایان بخش اول
انتهای پیام