علت قلب شدن موضوع مناظره
«محمد توکلی» عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یاداشتی درباره ی مناظره اول کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری نوشت:
موضوع مناظرهی اول مطابق آن چه از سوی مسوولان و مجریان برنامه اعلام شده حوزه های فرهنگی و اجتماعی بود و آن چه در صحنهی عمل شاهدش بودیم سوالاتی در بارهی مسکن، فقر، تبعیض اقتصادی، اشتغال و … بود. بامزهتر از بیارتباط بودن سوالات با موضوع برنامه پاسخهای نامزدهایی بود که هر کدام در خود صلاحیت و شایستگی قرار گرفتن در جایگاه ریاست جمهوری را دیدهاند. پاسخهایی که از بابک زنجانی و حمله به سفارت سعودی تا میزان احداث مترو و تولید برق از زباله را شامل میشد. خلاصهاش آن که نه پرسشها و نه پاسخهای آن پرسشها و نه اصلا حال و هوایی که حضرات در زمان مناظره در سر داشتند نسبتی با مقولهی فرهنگ و موضوعات مرتبط با حوزهی اجتماعی برقرار نمیکرد. علت این امر را باید در کجا جستجو کرد؟ به واقع موضوعات مرتبط با حوزه فرهنگ جذابیت کافی برای مطرح شدن در این مناظره را نداشته است؟
آیا نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در موضوعی مانند سانسور در حوزههای مختلف فرهنگی که هنوز هم پس از گذشته چهار دهه از انقلاب 57 مردم ایران به شکل سلیقهای اعمال میشود و هر مدیری به معنای واقعی کلمه «ساز خود را می زند» برنامه مدون و اجرایی دارند؟
دربارهی نوع مراودهی فرهنگی با سایر کشورها حداقل در همین حوزه تمدنی فلات ایران و کشورهای اسلامی چه برنامهای دارند و اساسا قائل به تعامل فرهنگی هستند یا به تهاجم فرهنگی باور دارند؟
آیا در حوزهی نشر، سینما، رسانه و… قائل به واگذاری امور به انجمنها و اصناف تخصصی هستند و یا بر این اعتقادند که هنوز هم می بایست مانند دههی بسته شصت تمامی موضوعات مرتبط با فرهنگ در ید قدرت دولت باشد؟
آیا به واقع سیاسیونی که وارد کارزار انتخابات شده اند فرصتی برای فکر کردن به این موضوعات دارند و برنامه ای برای آن تدارک دیدهاند یا همهاش حرف است و حرف؟ البته این بار که نام مناظرهی فرهنگی و اجتماعی بود حتی از حرف هم خبری نبود.
شاید بتوان علت بی توجهی به حوزه فرهنگ در این مناظره را بی اهمیتی این حوزه برای تصمیم گیران کشور و سیاستمدارانی دانست که فهم دقیقی از این مقولهی مهم ندارند و به جای آن که سیاست و اقتصاد را ذیل فرهنگ تعریف کنند، فرهنگ را ذیل آن ها میدانند.
اما چه شد که موضوعات اجتماعی هم تا حدود بسیاری به فراموشی سپرده شد؟ به واقع حیرت انگیز است در شرایطی که وضعیت در این حوزه به آن اندازه بحرانی شده است که جلساتی مستمر در سطح رهبری نظام برای بررسی این موضوع و چاره جویی برای آسیبهای اجتماعی برگزار میشود تصمیم گیران همچنان از مطرح کردن موضوعات حوزه اجتماعی واهمه دارند و هنوز در توهمشان چنین تصور می کنند که بیان واقعیت ها در این حوزه باعث سوء استفاده دشمنان و سیاه نمایی علیه نظام سیاسی مستقر خواهد شد.
همین تصور کودکانه در این حوزه باعث شده است که در یک دههی اخیر آسیبهای اجتماعی تبدیل به فاجعهای بزرگ شود که دیگر به گوش همه رسیده است. موضوع مناظره را اجتماعی بدانیم اما در پرسشهایمان خبری از آسیبهای اجتماعی نباشد، خبری از پایین آمدن نگران کنندهی سن فحشا نباشد، خبری از اعتیاد که دیگر کمتر خانواده ای پیدا می شود که به شکل مستقیم یا غیر مستقیم درگیر آن نباشد نیست، از نوزاد فروشی در کلان شهر تهران که قرار بود الگویی برای جهان اسلام باشد حرفی نزنیم، از هرندیها و شوشها و … حرفی به میان نیاوریم. چنین مناظره ای آن هم با ادعای اجتماعی بودن، مضحک نیست؟ حتی در سوالات مناظره شهامت بیان بحران آب که در همین نزدیکی است را هم نداشتهاند.
با هم شوخی نکنیم؛ اگر واقعا توان یا ظرفیت کافی برای مناظرهای جدی در حوزههای فرهنگی و اجتماعی را نداریم چه اصراری است به برگزاری مناظرهی در این حوزه؟ آقایان نامزدها بیایند در موضوعات سیاسی به هم پرخاش کنند و اقتصاد را هم با بهانه قرار دادن اصطلاحات غیر علمی از جنس اینکه برای مردم ملموس نیست به بازی بگیرند و بروند دنبال رای جمع کردنشان.
انتهای پیام
وارد شدن به موضوعات اجتماعی دل شیر میخواهد و نباید از نامزد ریاست جمهوری چنین انتظاری داشت ، تکفیر نشوی انگ نفوذی حتمی است !