فهرست محدودیتهای 8 ساله دانشگاه تهران با مدیران امنیتی
انصاف نیوز: انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران با صدور بیانیه ی مهمی خطاب به وزیرعلوم، ضمن ویرانه خواندن وضعیت کنونی دانشگاه ها، به فهرست «محدودیتهایی که در 8 سال گذشته به واسطه حضور مدیران امنیتی» در دانشگاه به وجود آمده اشاره کرده و خواستار بازسازی وضعیت پیش آمده شد. فرهاد رهبر، رییس دانشگاه تهران دارای سوابقی امنیتی بوده است.
به گزارش انصاف نیوز، متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کُنتُمْ تُوعَدُونَ
در حقیقت کسانى که گفتند پروردگار ما خداستسپس ایستادگى کردند فرشتگان بر آنان فرود مىآیند [و مىگویند] هان بیم مدارید و غمین مباشید و به بهشتى که وعده یافته بودید شاد باشید (فصلت- 30)
مقدمه
دانشگاه در سالهای گذشته همانند جامعه گرفتار دولتی بود که هر آنچه در تضاد با خود بود را حذف میکرد. رویکرد حذفی دولت در طول 8 سال از دانشگاه ویرانهای ساخت که بازسازی آن نیاز به زمان و تلاش بسیاری دارد. کنش جمعی شهروندان ایرانی در انتخابات 24 خرداد، ثمرهای امیدبخش به همراه داشت که روزنههای امید را در جامعه گشوده کرد و وجدان جمعی جریحهدار شده را تا حدی التیام بخشید.
فرایندی طولانی پس از بر سر کار آمدن دولت طی شد تا گزینهای به عنوان وزیر علوم انتخاب شود که هم مورد خواست دولت باشد و هم مجلس شورای اسلامی بهانهای برای رد کردنش نداشته باشد. رای اعتماد مجلس شورای اسلامی به رضا فرجی دانا، می تواند نقطه آغاز فرایند اصلاحات در دانشگاه باشد. مطالبه به حق دانشگاهیان از وزارت علوم تغییر روندهای ناصوابی است که دولت گذشته بنا نهاد و امروز بهانه مدیران دانشگاه برای تصمیمات غیرعرفی و غیر منطقیشان شده است.
در طول این سالها فشارهای دولت در زمینههای مختلف وضع نابسمانی را در دانشگاه ایجاد کرده است. مطالبه از وزیر علوم منتخب، بررسی دقیق وضعیت موجود دانشگاه و تلاش برای نیل به اهداف دانشگاهیان و ایجاد محیطی اخلاقی و به دور از محدودیتهای امنیتی در دانشگاه است. لازم است در این بررسیها تمام تغییراتی که در آئیننامهها و قوانین مرتبط با دانشگاه شده است بررسی شود و راهی برای احقاق حقوق مغفول مانده دانشگاهیان پیدا شود. در ادامه برخی از مهمترین محدودیتهایی که در 8 سال گذشته به واسطه حضور مدیران امنیتی در دانشگاه بوجود آمده است را ذکر میکنیم:
یکم: وضعیت عمومی دانشگاه
1- استقلال دانشگاه: مدیریت دانشگاه در سالهای گذشته با دخالتهای گاه و بیگاه نهادهای غیرمرتبط به دانشگاه همراه بوده است. این دخالتها زمانی آسیب عمیقتری به دانشگاه وارد میکرد که نهادی امنیتی با نگرش تنگنظرانه قصد ایجاد محدودیت در دانشگاه را داشت. وابستگی اقتصادی نهاد دانشگاه به دیگر نهادهای دولتی و حاکمیتی سبب دخالتهای افراد غیرمتخصص در دانشگاه شده است. تا زمانی که افرادی که تخصص ندارند و الزامات آکادمیک را درک نکردهاند برای دانشگاه در بیرون از فضای دانشگاهی تصمیم میگیرند، استقلال نهاد دانشگاه تامین نخواهد شد.
2- شیوه جذب دانشجو در مقاطع تحصیلی مختلف: برای جذب دانشجو در مقاطع تحصیلی مختلف نیاز است تا راهکاری متناسب با منطق آکادمیک بر اساس شایستگیهای علمیطراحی شود. در طول سالهای گذشته نگاهی جانبدارانه و ایدئولوژیک به مقوله علم و جذب دانشجویان در مقاطع تحصیلات تکمیلی سبب شده است تا افراد بسیاری که شایسته حضور در مقاطع تحصیلی بالاتر بودند، به علت داشتن تفکری متفاوت نسبت به مسئولان، از تحصیل محروم شوند. همین روند سبب شده است که روابط، جایگزین ضوابط شود و افرادی جذب مقاطع تحصیلات تکمیلی شوند که شایستگی حضور در دانشگاه را ندارند. در همین راستا در طول سالهای گذشته دفتری در وزارت علوم، برخی از قبولشدگان در مقاطع تحصیلات تکمیلی را بعد از کنکور مورد بازجویی قرار داده و در این فرایند برخی را از ادامه تحصیل محروم کرده اند.
3- سهمیهبندی و تفکیک جنسیتی در پذیرش دانشجویان:جای تاسف فروان است که سالهای گذشته سهمیهبندیهای جنسیتی و تفکیک جنسیتی در برخی از رشتهها و دانشگاهها موجب حذف و یا اعمال محدودیت های غیرعادلانه در پذیرش دختران در دانشگاه شده است. این روند که به اسم اسلامیسازی دانشگاه صورت گرفته است، نه اسلامی است و نه اخلاقی و انسانی، بلکه ظلم آشکاری است به دخترانی که قصد ورود به دانشگاه را دارند. این تصمیمات و همچنین روند ناصواب بومیگزینی در دانشگاهها که با سیاستگذاری برخی نهادهای کلان فرهنگی و علمی انجام میشود، سبب شده است که وجهۀ علمی نهاد آموزش عالی در کشور مخدوش شود.
4- کمیتههای انضباطی: برخوردهای امنیتی با دانشجویان در کمیتههای انضباطی و حتی در بیرون از دانشگاه توسط نهادهای امنیتی در طول سالهای گذشته مشکل اساسی دانشجویان شده و سکوتی مرگبار را بر فضای دانشگاه حاکم کرد. رفتار مسئولین کمیتههای انضباطی با دانشجویان، تغییرات غیرمنطقی آئیننامه کمیته انضباطی، محدود کردن حقوق دانشجویان در دفاع از خود و تصمیمگیری در غیاب دانشجویان در این سالها سبب شده است که ظلمی آشکار به دانشجویان وارد شود.
5- امکانات رفاهی دانشجویان: خوابگاه دانشجویی باید محیطی امن و آرام برای دانشجویان فراهم کند. دانشجو خوابگاه را خانه خود فرض میکند. محیط دانشگاه نیز باید امکانات لازم برای ارائه به دانشجویان را داشته باشد. اما در سالهای اخیر به بهانۀ کمبود بودجه وضعیت رفاهی دانشگاه روز به روز بدتر شده است.
6- امکان پژوهش در دانشگاه: در سالهای گذشته کم کردن بودجه پژوهشی در دانشگاه سبب شده است که دانشگاهیان امکان کمتری برای انجام پژوهشهای علمی داشته باشند. علاوه بر این محدودیت دسترسی به برخی از پایگاههای دادههای علمی و ممنوعیت ارتباط با برخی از مراکز علمی دنیا سبب ایجاد محدودیت در انجام پژوهش شده است. در برخی موارد برخوردهای امنیتی با پژوهشگران سبب کم شدن رغبت دانشجویان به انجام پژوهشهای علمی شده است.
7- رؤسای دانشگاه و معاونین آنها: روند انتخاب ریاست دانشگاه و دانشکدهها باید بر مبنای انتخابات عمومی و خرد جمعی اعضای هیئت علمی باشد. اما تغییراتی که در قانون ایجاد شده است و انتصابی کردن رؤسای دانشگاهها سبب شده است در موارد متعددی افرادی در مسئولیت قرار گیرند که مورد خواست اعضای هیئت علمی و دانشگاهیان نیستند. به سبب حضور این افراد در دانشگاه، معاونین آنها نیز از بین افرادی انتخاب میشوند که بیش از آنکه مدیرانی لایق باشند، مریدانی مطیع هستند که خواستههای مدیران بالادستی را تامین میکنند و عملکردشان در تضاد با خواست دانشگاهیان است. تصمیمات در دانشگاه به عنوان نهادی مدنی باید بر مبنای خرد جمعی و در فرایندی دمکراتیک اتخاذ شود.
8- خروج نخبگان: در حال حاضر تعداد زیادی از دانشجویان برای ادامه تحصیل و به دست آوردن موقعیتهای پژوهشی، کشور را ترک میکنند. اصلیترین عوامل خروج نخبگان از کشور کمبود امکانات و نیز ایجاد فضای امنیتی در دانشگاهها بوده است. لازم است شرایط به گونهای فراهم شود که دانشجویان در داخل کشور بتوانند فعالیت پژوهشی مورد نیاز خود را انجام دهند.
9- مبهم ماندن وضعیت پرونده کوی دانشگاه: تهاجم به خوابگاه دانشجویان دانشگاه تهران در سحرگاه 25 خرداد 88 که البته مسبوق به سابقه هم بود، از جمله رخدادهای دلخراش چند سال گذشته بوده است. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران از آن زمان تا کنون همواره پیگیر حقوق دانشجویان مظلوم و خواهان برخورد با مسببین واقعی این جنایت بدون مصلحتسنجیهای رایجو فارغ از دادگاههای تشریفاتی و برخوردهای رسانهایبوده است.اما این مهم در عمل محقق نگردید و در باب محاکمه عاملان، اطلاع رسانی دقیقی به مردم صورت نگرفت. دانشگاهیان هنوز منتظر شنیدن پاسخ های قانع کننده و اعلام رسمی محاکمه و برخورد با عاملان این جنایت هستند.
دوم: وضعیت اعضای هیئت علمی و اساتید
1- جذب و گزینش هیئت علمی دانشگاه: هجمه به دانشگاهیان و به ویژه اهالی علوم انسانی در سالهای اخیر زمینه اعمال محدودیت و رویههای غیرعلمی در پذیرش متقاضیانِ تدریس و گزینش هیئت علمی دانشگاهها را فراهم کرده است. بدبینی به دانشگاه، تحت لوای اسلامی کردن آن، موجب شده است تا شاخصهای غیرعلمی و انتسابهای جریانی مبنای ورود نیروهای جدید به دانشگاه گردد. این شیوه جدید جذب اعضای هیئت علمی با ابهاماتی جدی همراه است. ایجاد «امتیاز فرهنگی» به عنوان یکی از شاخصه های جذب و پذیرش اساتید، با فضای علمی دانشگاه همخوانی ندارد و اجبار اساتید به شرکت در برخی کلاس های فرهنگی، نوعی بی احترامی به اساتید فرهیخته کشورمان می باشد. در مورادی در طول این سالها مدیران دانشگاهی برای جذب برخی افراد در هیئت علمی، اقدام به تغییر قوانین دانشگاه کردهاند و یا با معیارهای سلیقه ای و سیاسیمانع ورود برخی از نخبگان به فضای علمی کشور شده اند.اگر سنجشی دقیق از سطح علمی اساتید دانشگاه در سال 84 و سال 92 صورت گیرد، قطعا کاهش سطح علمی اعضای هیئت علمی دانشگاه مشهود خواهد بود.
2- محدودیت، برخورد، حذف و بازنشستگی اجباری اساتید دانشگاه: برخوردهای امنیتی با نخبگان، روشنفکران و اساتید دانشگاه، روند غلطی است که در این سالها بارها تکرار شده است. در طول چهارسال گذشته نهادهای انضباطی درون دانشگاه با همکاری نهادهای امنیتی و قضایی بیرون دانشگاه سناریوی حذف برخی از اساتید از دانشگاه را پیش بردند. بسیاری از اساتید دانشگاه که فعال سیاسی و اجتماعی بودند، به دلیل فعالیتهای مستقل از فعالیت علمیشان هزینههای گزافی دادند و از کرسی های تدریس و تحقیق محروم شدند. این برخوردها در موارد متعددی به شکل بازنشستگیهای خودخواسته و اجباری بروز پیدا کرده است. حتی برخی اساتید به دلیل ایراد سخنرانی در برنامهای که مجوز مسئولین دانشگاه را نیز داشته است مورد مواخذه و حتی محاکمه قرار گرفتند.
لازم است که در وزارت علوم شرایطی فراهم شود تا اساتیدی که از کرسی تدریس و تحقیق حذف شدهاند به دانشگاه بازگردند تا فضای علمی دانشگاه بازیابی شود و وجهه علمی خدشهدار شده دانشگاه بازسازی شود.
3- نظارت بر اعضای هیئت علمی: با توجه به روند غیرعلمی و نامناسب جذب اعضای هیئت علمی در دانشگاهها در طول 8 سال گذشته و عدم توجه به صلاحیت علمی اساتید، نیاز است تا معیارهای مناسبی برای سنجش سطح علمی اعضای هیئت علمی لحاظ گردد تا ضمن پیشگیری از برخوردهای سلیقه ای، از افت وضعیت علمی دانشگاه نیز جلوگیری شود.
سوم: تشکلهای دانشجویی
1- محدودیت در فعالیت تشکلهای دانشجویی و فرهنگی: در سالهای اخیر فشارهای زیادی بر تشکلها و کانونهای دانشجویی نظیر شوراهای صنفی، انجمن های علمی و تشکلهای منتقدی چون انجمن اسلامی دانشجویان وارد شده است. به گونه ای که بسیاری از این انجمن ها و تشکل ها تعطیل گشته یا توسط نهادهای قدرت تغییر ماهیت پیدا کرده اند. ایجاد محدودیت و سنگ اندازی در برگزاری برنامههای علمی، فرهنگی و سیاسیِ دانشجویی و برخورد با متولیان برگزاری این برنامهها، فضای دانشگاه را به محیطی رخوت آلود بدل کرده و از پویایی فضای دانشگاه کاسته است.
امروز در دانشگاههای کشور تقریباً اثری از تشکلها و گروههای منتقد نمانده و تشکلهای موجود نه تنها بازنمود تکثر در دانشگاه نیستند، بلکه صرفاً گروههایی متعدد هستند که صدای واحدی از آنان به گوش میرسد. این در حالی است که جریان ها و سلایق دیگری هستند که به دلیل تحمل اندک مسئولان، امکان فعالیت قانونی و نظام مند در دانشگاه را نمییابند. میتوان گفت در چند سال گذشتهکه سخت ترین دوران برای فعالان دانشجویی بوده است، اوج زیر پاگذاشتن قوانین موضوعه و آرمانهای انقلاب اسلامی را شاهده بودهایم. به گونهای که تیغ نظارت و محدودیت، اعتراض تشکلهای همسو با قدرت را نیز در پی داشته است.
2- برخوردهای انضباطی و قضایی با فعالان دانشجویی: در سالهای اخیر به دلیل نگاه امنیتی و تنگنظرانه به دانشگاه و فعالیتهای دانشجویی، حضور در تشکلهای دانشجویی و فعالیت دانشجویی با هزینههای فراوانی همراه شده است. مقایسه فعالیتهای دانشجویی در دوره اصلاحات و سالهای 84 تا 92 نشاندهنده افزایش حیرتآور محدودیتها، تنگنظریها و نظارتهای بی ضابطه است. تعداد پروندههای قضایی تشکیل شده و تعداد بیشمار دانشجویان ستارهدار قابل مقایسه با دورههای پیشین نیست.
در وزارت علوم باید توجه ویژهای شود تا دانشجویانی که ناعادلانه از ادامه تحصیل بازماندهاند و یا «ستارهدار» نامیده شدهاند، به دانشگاه بازگردند و بتوانند ادامه تحصیل دهند.
موخره:
در اینجا تلاش کردیم گوشهای از دردهای دانشگاه در این سالها را بیان کنیم و بخشی از مطالبات دانشگاه از وزیر علوم منتخب را نشان دهیم. اما آن چیزی که اهمیت دارد، شکلگیری ارادهای در وزارت علوم است که بتواند این مطالبات را پیگیری کند و روندهای غیرعرفی و غیرمنطقیای که در دانشگاه حکفرما شده است را تغییر دهد.
«امید بذر هویت ماست؛ بذری که با نخستین باران شروع به روییدن میکند و جان هرکسی را که هنوز ایرانی باقیمانده است، به اهتزاز در میآورد، تا از نو خود را در سرنوشت این خاک شریک بداند». در طول این سالها امید به آینده و تغییر در وضع موجود سبب شده است که چراغ فعالیتهای دانشجویی خاموش نگردد و امروز پس از ایجاد تغییر در کشور این امید رنگ و بوی تازهای یافته است و دانشجویان در انتظار ایجاد تغییر در دانشگاه هستند.
والعاقبه للمتقین
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران
آبان 1392
انتهای پیام