حضور اعضای یک ائتلاف در انتخابات کار بدی است؟
«سیاوش خوشدل» عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی درباره ی ائتلافها در انتخابات نوشت:
در جریان نخستین مناظره، آقای قالیباف کوشید حضور اسحاق جهانگیری در عرصۀ انتخابات را پدیدهای عجیب معرّفی کند. این پدیده از این قرار است که شخص رییس دولت و جناح حامی او برای استفاده از فرصتهای تبلیغات و بهویژه مناظرات، به این نتیجه میرسند که فرد دیگری در کنار رئیس دولت نامزد انتخابات باشد. گزینههای نزدیک به دولت و جریان اصلاحات ردّ صلاحیت شدند و این امکان تنها برای اسحاق جهانگیری پیدا شد. این بدان معناست که ثبتنام این عضو دولت، با توجّه به فقدان گزینهای با کارکرد مشابه، تدبیر و اقدامی لازم و ناگزیر بوده است.
امّا تعجّب آقای قالیباف از این کنش سیاسی، خود پدیدهای عجیب است. چرا که در سال 92 آقای قالیباف به همراه آقایان حدّادعادل و ولایتی ائتلافی شکل دادند و قرار بر این بود که بر اساس نظرسنجیها فرد دارای بیشترین رأی از میان این سه گزینه، به عنوان گزینۀ نهایی در عرصۀ انتخابات بماند. کنارهگیری آقای حدّادعادل در هفتۀ پایانی انتخابات نمود عینی این ائتلاف انتخاباتی بود. هرچند با عدم کنارهگیری آقای ولایتی، به شکست انجامید.
امسال نیز در سازوکاری جدید و پرطمطراق با نام «جمنا»، قرار بود پنج نامزد انتخاباتی از فرصت تبلیغات و مناظرات استفاده کنند و در هفتۀ پایانی نامزد پیشرو در عرصه بماند. امّا گزینههای دیگر مطرحشده در سازوکار جمنا نیز اسم نوشتند و دست آخر دو نفر از آنها احراز صلاحیت شدند. میتوان گفت هدفگذاری رسانهای و تبلیغاتی جمنا با شکست مواجه شد. احتمالاً اگر به جای آقایان زاکانی و بذرپاش، آقایان رضایی و ضرغامی را انتخاب کرده بودند، اکنون آرایش نامزدهای انتخاباتی، همان بود که می خواستند.
به هر روی، بی شک بخشی از دلایل حضور اسحاق جهانگیری، واکنش و تدافعی در برابر این آرایش سیاسی بوده است. چگونه میتوان عضوی از آن دو سازوکار بود و از واکنش رقیب با عنوان «پدیدۀ عجیب» یاد کرد؟