صدای برخی مداحان چطور حزن آلود می شود؟
حسین زمان در نقد مداحی های مرسوم فعلی: شنیده ام برخی از آن ها با فریادهای نابجا به تارهای صوتی شان صدمه می زنند تا به قول خودشان صدای گرم تر و حزن آلود تری داشته باشند غافل از این که جز آلود گی صوتی نتیجه دیگری ندارد . من نه تنها این شیوه ها را نمی پسندم بلکه فکر می کنم بهتر است این دکان ها هرچه زودتر جمع شوند تا کمتر به حیثیت دین لطمه وارد شود.
به گزارش انصاف نیوز، وی می گوید: «کاری که این آقایان انجام می دهند هیچ ربطی به موسیقی آئینی ما ندارد ولی متاسفانه چهره دین و مقدسات را به سخره می گیرند و با بدعت گذاری ناپاک خود دامان شریعت را لکه دار می کنند . اسم این بدعت گذاری به روز شدن و تکنیک نیست . ای کاش حد اقل از صدایی خوش برخوردار بودند و درست می خواندند . اکثریت آن ها از صداهایی خشن و گوش خراش برخوردارند و با اصول خوانندگی آشنایی ندارند». متن کامل گفتگوی جماران با حسین زمان، خواننده در پی می آید:
اساسا مداحی و روضهخوانی ریشه در کدام فرهنگ غنایی سنتی ما دارد و آیا این حوزه از نظر موسیقایی در دستگاه خاصی از موسیقی ایرانی قرار دارد؟
به طور قطع عشق و علاقه دوستداران ائمه و معصومین(ع) به حد و اندازهای بوده است که غم از دست دادنشان در وجودشان نهادینه و این غم و اندوه نسل به نسل منتقل شده است. ذکر مصائب اهل بیت(ع) سینه به سینه مسیر تاریخ را طی کرده تا به زمان حال رسیده است. در واقع هدف اصلی از روضهخوانی و ذکر مصائب بزرگان به ویژه بزرگان دین و مدح و ستایش ایشان، زنده نگاه داشتن نام آنها در پیچ و خمهای تاریخ و در دورههای مختلفی بوده که دسایس و نیرنگهای فراوانی برای حذف این بزرگان از یاد و خاطره مردم در آن دوران صورت گرفته است. این عشق، علاقه و عواطف روحانی و این احساس مسئولیتها همان چیزهایی است که روضهخوانی و مداحی را جزئی از فرهنگ غنایی ما کرده است. متاسفانه به مرور زمان خرافه و بدعتگذاری از خلوص و صفا و صمیمیت موجود در این فرهنگ کاسته و امروز روضهخوانی و مداحی اهلبیت بیش از هر زمان دیگر به خرافهپردازی و مدح صاحبان قدرت تبدیل شده است. در گذشته مداحان بزرگی بودهاند که با آشنایی با دستگاههای موسیقی و با بهرهگیری از نواهای دلنشین بسیار مؤثرتر و گویاتر واقعیتهای موجود در مصائب تاریخی را بیان میکردند و این حوزه جایگاه ویژهای در موسیقی آیینی ما داشته است.
همگرایی بین ادبیات آئینی و موسیقی را به خصوص در دورههای اخیر که ما شاهد انواع موسیقیهای آیئنی و مذهبی بودیم چگونه ارزیابی میکنید؟
من شخصا معتقدم موسیقی برای فهم و درک بهتر وقایع اجتماعی میتواند به کار گرفته شود. ادبیات آئینی ما همانطور که میدانیم زاییده عواطف و احساسات فردی نویسندگان و شعرایی است که متاثر از باورها، اعتقادات و نگرششان نسبت به اطراف خود و دنیایی که در آن زندگی میکنند دست به قلم برده و اثری را خلق کردهاند و به مرور زمان موسیقی در جهت تبیین بهتر و گیراتر آن احساسات و عواطف به کمک آمده است. همراهی شعر و موسیقی اگر به درستی صورت بگیرد، حاصل کار، نفوذی به مراتب بیشتر در مخاطب خواهد گذاشت و پیام نهفته در کلام سوار بر معجزه موسیقی از جذابیتی بسیار بالا برخوردار میگردد. این احساس نیاز به نظر من دو طرفه است و در بسیاری مواقع موسیقی نیز در همراهی کلام میتواند خود را بهتر نشان دهد. با توجه به این احساس نیاز دو طرفه همگرایی بین ادبیات آئینی -البته نه ادبیات مدح و خرافه رایج- و موسیقی فاخر، امری بدیهی است.
آیا شیوههای جدید رایج در مداحی امروز، به سبک موسیقی غربی نزدیکتر نیست؟
به نظر من مداحی های غیرمتعارف و شیوه رایج به خصوص از نوع متداول در صدا و سیما اصولا مردود و از اساس با ادبیات آیینی و به طور کلی با فرهنگ ایرانی و اسلامی ما منافات دارد. طی چند سال گذشته مشاهده میشود اکثر مداحان برای جلب توجه، به شکل غیر متعارف و نا صحیح از قالبهای مختلف موسیقایی چه غربی و چه ایرانی استفاده میکنند و با به کارگیری ملودی ترانههای گوناگون از خوانندگان مورد علاقه مردم سعی در جذب مخاطب دارند که این خود نوعی بدعتگذاری زشت و ناشایست میباشد که متاسفانه رو به رشد است.
این موضوع را برای موسیقی آئینی یا مداحی، مخرب نمیدانید؟ با به روز شدن تکنیکهای مداحی با شیوههای رایج روز موافقید؟
کاری که این آقایان انجام میدهند هیچ ربطی به موسیقی آئینی ما ندارد ولی متاسفانه چهره دین و مقدسات را به سخره میگیرند و با بدعتگذاری ناپاک خود دامان شریعت را لکهدار میکنند. اسم این بدعتگذاری به روز شدن و تکنیک نیست. ای کاش حداقل از صدایی خوش برخوردار بودند و درست میخواندند. اکثریت آنها از صداهایی خشن و گوشخراش برخوردارند و با اصول خوانندگی آشنایی ندارند و شنیدهام برخی از آنها با فریادهای نابجا به تارهای صوتی شان صدمه میزنند تا به قول خودشان صدای گرمتر و حزن آلودتری داشته باشند غافل از اینکه جز آلودگی صوتی نتیجه دیگری ندارد. من نه تنها این شیوهها را نمیپسندم بلکه فکر میکنم بهتر است این دکانها هرچه زودتر جمع شوند تا کمتر به حیثیت دین لطمه وارد شود.
نقاط فراز و نشیب موسیقی آئینی در ادوار مختلف تاریخ ایران چگونه بوده است؟ اقبال مردم به این حوزه از گذشته تا کنون چطور بوده ؟
موسیقی آیینی بیش از هر چیز دیگر به باورها و اعتقادات ما وابسته است و در طول تاریخ هرگاه این باورها و اعتقادات تحت تاثیر وقایع تاریخی قرار گرفتهاند این نوع موسیقی نیز منفعل شده است. جنگها، شکستها، پیروزیها، بلایای طبیعی و حتی انقلابها چون به نوعی هرکدام بر باورها و اعتقادات ما تاثیر گذاشتهاند و به تبع آنها موسیقی آیینی ما را نیز به عکسالعمل واداشتهاند. در ایران نیز چنین بوده و آثار به وجود آمده در زمان مشروطیت، دوران انقلاب سال 57 و سالهای جنگ و شهادت همه نشان دهنده این فراز و نشیبها میباشند. مردم به لحاظ علاقه و وابستگی که به اعتقادات و باورهایشان دارند از آثار ارزشمند موسیقی آئینی همواره استقبال کردهاند.
آیا موسیقی آئینی تنها به مداحی و روضهخوانی ختم میشود یا شاخههای دیگری هم دارد؟
خیر، همانطور که اشاره کردم موسیقی آئینی مبتنی بر اعتقادات و باورهای یک جامعه است و باورهای ما در روضهخوانی و مداحی خلاصه نمیشود مخصوصا از نوع رایج آن که بیشتر خرافهگویی و مجیزگویی قدرت است.
چهرههای شاخص این حوزه غنایی به اعتقاد شما چه افرادی میباشند؟
در مناطق مختلف ایران مانند خراسان شمالی و جنوبی، گیلان، کرمانشاه، لرستان، بوشهر و سیستان و بلوچستان، بزرگانی در عرصه موسیقی آئینی حضور داشتهاند که چون ممکن است حضور ذهن نداشته باشم ترجیح میدهم نام نبرم.
انتهای پیام