خرید تور تابستان

چالش باران کوثری با آنها که از انتخابات بریده‌اند

«باران کوثری» هنرمند، در یادداشتی تلگرمی نوشت:

رأى ندادن را نمى فهمم. چرا بايد اين حق شهروندى (شايد يكى از معدود حقوق به جاى مانده مان) را از دست بدهيم؟ هيچ كدام از كسانى كه رأى به تحريم مى دهند، راه حل كاربردى تر و بهترى جايگزين نمى كنند و از قهر يا غضب خودشان را عقب مى كشند و ميدان را خالى مى كنند براى نيروهاى هميشه در صحنه اى كه حداقلى رأى مى دهند و تصميم گيرنده هاى اكثريت را مشخص مى كنند.

سال ١٣٨٤ و قهر ما از انتخابات و اعتراضمان به نامزدهاى اصلاح طلبان و عدم حمايتمان از آيت الله رفسنجانى راه به كجا برد؟ به ياد آر …

رأى دادن ما هزينه دارد، نه فقط براى خودمان، بيشتر براى آنانى كه ترجيح مى دهند ما دلسرد و دلزده در خانه بنشينيم و رأى ندهيم. رأى دادن به ما حق مى دهد مطالباتمان را تكرار كنيم، به دنبال تحقق شان باشيم و درباره ى آرايمان ( با همه هزينه اش ) سؤال بپرسيم . به ياد آر …

من با همه ى نقدها و دلگيرى هايم در مسائل فرهنگى به دكتر روحانى رأى مى دهم . بى انصاف نيستم و در همين روزهاى دلخورى پيگيرى مى كردم كه چه اقتصادى تحويل گرفتند و چه اقتصادى تحويل دادند. از ايده آل و حتى آن چه راضى كننده باشد دوريم، درست، ولى آيا همچنان به گوجه فرنگى‌ها نگاه مى كنيم كه گران مى شوند يا “تك رقمى شدن نرخ تورم” را هم بررسى مى كنيم؟ از “افزايش قابل ملاحظه ى رشد اقتصادى ” چه قدر مى دانيم؟

آيا به همين راحتى مى گوييم : گرانى هنوز هم هست يا مقياسه مى كنيم ، با روند قهقهرايى اقتصاد دوره ى قبل ، چه قدر گرانى بيشتر و بيشتر مى شد؟ به ثبات قيمت ارز توجه كرده ايم و يادمان مانده اين همان ارزى است كه در دوره ى قبل هر روز بالا و پايين مى پريد و امكان هر سرمايه گذارى را به حداقل مى رساند؟ بحث دولت قبل نيست كه حتما هر دولتى در مقايسه با دولت پيشين، عملكرد بهترى دارد !!!

اما جمع كردن ويرانه ى اقتصادى سال هاى ٨٤ تا ٩٢ و كنترل وضعيت نا به سامان آن و دست آوردهاى اين چنينى قابل تقدير است .

براى رأى دادن يا ندادن به دولت روحانى مى توان به عملكرد اين چهار سال نگاه كرد و حداقل آن كه ، بعد از تجربه ى سال ٨٤ مى دانيم زمان شعارهاى پوپوليستى بعضا خنده دار و وعده هاى ناممكن اقتصادى و بازى با يارانه ها سرآمده . افزايش يارانه ؟!!! از عصبانيت خنده ام مى گيرد كه يك وعده ى نخ نما و امتحان پس داده با همه تبعات تلخ و جبران ناپذيرش ، هنوز به عنوان يك وعده انتخاباتى شعار داده مى شود .

به ياد آر …
ما كه فروهر به گردن مى اندازيم و به تاريخ و فرهنگ دو هزار و پانصد ساله مان مى باليم و از عزت ملى مى گوييم ،
حتما به ياد داريم كه در سال ١٣٩٠ سالن سازمان ملل به مناسبت سخنرانى رئيس جمهور وقت خالى شد . حتما شما هم مثل من ، آن روز با ديدن كسانى كه حتى وقت شنيدن حرف هاى نماينده كشورمان را نداشتند اشك ريختيد ، بحث نياز به شنونده ى خارجى نيست ( كه حتى هست ) اما وقتى حتى در سخنرانى هاى داخلى هم جز تكرار وعده هاى ناكارآمد و الفاظ توهين آميز مثل خس و خاشاك ( به ياد آر … ) حرف جديدى زده نمى شد ، دلت مى گرفت از شان و عزتى كه تا مرز از دست رفتن ، رفته بود . باز بحث دولت پيشين نيست كه هيچكس به گرد پايشان هم نمى رسد ، اما تنها دو سال بعد – تاكيد مى كنم فقط دو سال – با اعتماد سازى و به كارگيرى سياست خارجى درست و انتخاب نمايندگانى كاربلد ، خوش صحبت و مسلط به مسائل خارجى ، تبديل به كشورى با تمايلات صلح طلبانه مى شويم و عكس ” دولتى ها ” به عنوان چهره هاى صلح طلب مجلات و روزنامه هاى خارجى را پر مى كند . اصلا دست آورد كمى براى چهار سال نيست …

من پر از نقدم و دلخورى . در اين چهار سال بارها و بارها نقدهايم را عنوان كرده ام و به دنبال تحقق مطالباتم هستم . من به دولتى رأى مى دهم كه در آن بتوانم مطالباتم را فرياد بزنم و بابت نقد آن هزينه نپردازم . شمايى كه مى گوييد خواسته هاى ما در اختيارات دولت نيست و از دست رئيس جمهور كارى بر نمى آيد ، همين كه مى توانيم در جلسات سخنرانى رييس جمهور شعارهايى سر دهيم كه حتى نجوا كردنشان مى تواند دردسرساز باشد ، حركتى رو به جلوست . ممكن است تحققش در اختيارات دولت نباشد اما بيانش و مطالبه اش به گوش ها مى رسد . هستند كسانى كه شعارهاى ما به يادشان مى آورد ما فراموش نكرده ايم . به ياد آر …

و در آخر ، رأى من رأى كسانى است كه بيش از من و شما و براى من و شما هزينه پرداخته اند . رأى من به نشان اعتماد و احترام به داغى كه ديده اند ، به تهمت هايى كه شنيده اند ، به صبرى كه كرده اند ، به راهى كه رفته اند ، رأى آن هاست : بانو پروين فهيمى ، سيد محمد خاتمى ، بهاره هدايت ، مصطفى تاج زاده ، عبدالله مومنى ، محسن صفايى فراهانى . به ياد آر …

رأى من ، رأى اين هاست : دكتر روحانى.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. باران كوثری فقط یك بازیگر نیست، هنرمندی روشن و شجاع و حتی یك روشنفكر. با اینكه بارها بخاطر حمایت از آقای خاتمی و جنبش تحول خواهی مورد غضب قدرت و قدرتمندان قرار گرفتن اما ساكت و منزوی نشد. تبریك به خانم بنی اعتماد و آقای كوثری بخاطر چنین فرزندی.

    12
    4
  2. چرا وضع گرون شدن دوره احمدی نژاد رو با روحانی مقایسه میکنید؟
    من کاری به شخص احمدی نژاد ندارم
    اما اون دوره زمانی بود گه یارانه ها رو از کالاها برداشتند. وعده ای هم با توجه به عدم مشخص بودن قیمتها خودشون قیمتهای اجناس مغازه شون رو بالا میبردند.
    با توجه به برداشتن یارانه ها بالا رفتن قیمت اجناس طبیعی بود.
    اما این مردم نامرد بودن که از این فرصت سوء استفاده میکردن و خون همدیگر رو میخوردن.
    من از اون دولت هم راضی نیستم.
    اما فقط گرون شدن رو در نظر نگیریم.
    پولهایی که تو دولت روحانی به باد رفت رو هم ببینید.
    حلقه به گوش دیگران بودن اسمش صلح طلبی نیست.

    5
    12
    1. فاز دوم هدفمندی یارانه ها در دولت روحانی اجرا شد اما با تدبیر دولت منجر به تورم سرسام آور نشد. بلکه شیب کاهشی تورم حفظ شد. آن هم در شرایطی که نفت قیمت کاهشی داشت.

      7
      3
  3. ببین کار مملکت به کجا رسیده که ناشی ترین طبقه جمعیت سیاسی و البته الکی خوش ترین که نمی خواهند مبادا کوچکترین عیششان منغص گردد در جایگاه سیاستمداران و فعالان اجتماعی نشسته اند !!!!! خانم کوثری بنده به عنوان فردی که همه فیلمهای دهه شصت را در سینما انهم بعضا چند بار دیده ام به شما می گویم که حداقل بیست سال است که با افتخار پا به سالن سینما برای دیدن فیلمهای وطنی نگذاشته ام پس قطعا امثال شما محلی از اعراب برای امثال بنده ندارید که حرفها و صحبتهایتان بخواهد تاثیر گزار باشد اگر تاثیر منفی نداشته باشد که به کنار !!!! شما هم بهتر است به برپایی و شرکت در محافل شبانه تان مشغول باشید و ادا و ژست نگیرید!!!!!

    4
    13

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا