واکنش یک جوان ایرانی به اظهارات رئیسی دربارهی تحریمها
یک جوان عضو تحریریهی انصاف نیوز در یادداشتی در قالب نامه یک جوان به هموطنان، دربارهی جملهای از «ابراهیم رئیسی» از کاندیداهای اصولگرای انتخابات ریاست جمهوری دربارهی فرصت خواندن تحریمها علیه ایران نوشت:
دوستان و همدردان، سلام؛
در میان سر و صداهای سیاسی نمیدانم آیا رسانهای در این کشور پیدا میشود که حرفهای مرا به شما برساند یا نه.
اگر نامهام به دست شما رسید به رسم همتباری آن را به یک دوست و همدرد دیگر هم برسانید تا شاید بتوانیم به کمک هم، قدمی برداریم، قدمی برای خودمان و برای آیندهمان.
امروز خواندم که یکی از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری به صراحت گفته تحریمها برای کشور فرصت است.
شما را نمیدانم اما دیدن این جمله تمام تن مرا لرزاند.
از این جمله بوی همان اندیشهای به مشام میرسد که تحریمها را کاغذ پاره خواند و آن روزهای تلخ را برای ما رغم زد.
آیا واقعا تحریم برای بیمارانی که درد وجودشان را میسوزاند اما دارویی پیدا نمیکردند فرصت بود؟
آیا پدر و مادرانی که کودکانشان دچار بیماری هموفیلی و … بودند هم آن تحریمهای سیاه را فرصت میدانند؟
آیا تحریم برای ما که به جای خوش بودن در روزهای نامزدی هر روز، اضطرابِ گران شدن مسکن و جهزیه را تجربه میکردیم فرصت بود؟
آیا تحریم برای ما فرزندان دهههای 60 و 70 که هر روز زندگیمان را با اضطراب و نگرانی از آینده گذراندهایم فرصت بوده است؟
آیا تحریم و سایه جنگ برای مادرانی که فرزندانشان را به خدمت سربازی میفرستادند فرصت بود؟
آیا تحریم برای خانوادههایی که استخوانهای حیاتشان در زیر بارِ تورم 40 درصد خُرد شد فرصت بود؟
نه؛ کسی که طعم تلخ فقر را چشیده باشد، کسی که برای پیدا کردن داروی فرزندش تمام داروخانههای شهر را زیرپا گذاشته باشد، کسی که سالها دختر جوانش به خاطر نداشتن جهزیه در خانه مانده باشد، کسی که پسر جوانش به خاطر نداشتن هزینههای ابتدایی زندگی لذت متعهل شدن را درک نکرده باشد و کسی که نگران آینده شغلی فرزندانش نباشد نمی داند تحریم فرصت است یا تهدید.
آنها که خود و فرزندانشان به برکت برخورداری از شرایط و منسبهای خاص روزهای سیاه تحریم را درک نکردهاند و آنها که از بیست سالگی بر مسند قدرت تکیه زدهاند نمیتوانند بگویند تحریم فرصت بود یا خانمان سوز.
تحریم برای مردم فرصت نبود بلکه برای کسانی فرصت بود که به بهانه دورزدن تحریمها کشتیهای نفت را از ایران خارج کردند و پولش را برنگرداندند؛ برای کسانی فرصت بود که کالاهای خود را در بازار سیاه به چند برابر قیمت به ما فروختند؛ برای سرمایهدارانی فرصت بود که با هر تحریم، چند برابر تلاش متعارفشان سود بردند.
تحریم برای ما فقط یک تلنگر بود.
تلنگری که یادمان باشد در زمان بهره مندی، به فکر استقلال بیشتر کشورمان باشد.
تلنگری بود که یادمان باشد مدیریت کشورمان را به دست افراد ماجراجویی که هنوز به معادلات و مفاهیم بین المللی آشنا نیستند نسپاریم.
دوستان و همدردان من!
تمام آنهایی که خود را از تبار درد و رنج میدانید! اگر مراقب نباشیم و اگر کوتاهی کنیم به تجربه دوباره آن روزهای سخت محکومیم.
انتهای پیام
دوست عزیز ، تن ما هم میلرزد وقتی که صدای پای احمدی نژادیسم بگوش میرسد ، درود بر شما که با آگاه سازی زنگ خطر را بصدا در می آورید.
برای پورشه سواران امروز و مشتریان بستنی 400 هزار تومانی و همبرگر 250 هزار تومانی و پدران بزرگوار آنان فرصت بود . در دهه چهل در تهران دانشچو بودم ، قیمت یک پرس چلوکباب کوبیده در میدان راه اهن و میدان تجریش 25 ریال بود و چلوکباب برگ 45 ریال ، منظور قیمت چلوکباب نیست ، یکنواخت بودن قیمت در سطح شهر است ، لابد آن روز هنوز دشمنان ملت ایران عنان اداره کشور را از دست مسئولان نربوده بودند !
احمدی نژاد یسم برای همیشه مرد چون خود احمدی نژاد هم در انتهای دولتش از اعمال ننگینش تبری جست واین دوره هم قصد جبران داشت که به خاطر ان عملکرد ننگین رد صلاحیت شد