خرید تور تابستان

اقتصاد، دانش است نه خواهش

به گزارش انصاف نیوز، «رضا بابایی» پژوهشگر فرهنگی در یادداشتی تلگرامی با عنوان «اقتصاد، دانش است نه خواهش» نوشت:

سخت‌‌‌ترین کار اصلاح‌طلب‌ها همیشه این بوده است که مردم ایران را به این باور برسانند که اقتصاد فرزند خلف سیاست است؛ یعنی مشکلات اقتصادی، نتیجۀ نارسایی‌های ساختاری و برخی رویکردهای سیاسی کشور در مسائل کلان داخلی و خارجی است و اصلاح یکی بدون دیگری امکان ندارد. توضیح این نکتۀ مهم و پیچیده، برای مردم آسان نیست؛ زیرا بیشتر مردم تنها گرانی و تورم را می‌بینند و برای حل مسائل اقتصادی‌شان به کوتاه‌ترین و ساده‌ترین راه‌ها دل می‌بندند. پوپولیسم از همین‌جا سر برمی‌آورد. اگر امروز کسی سخن از اصلاح برخی رویکردهای سیاسی کشور بگوید، او را به حاشیه‌سازی و غفلت از معیشت مردم متهم می‌کنند؛ اما به‌واقع او به ریشۀ ناکامی‌ها اشاره کرده است؛ ریشه‌ای که رسالت پوپولیسم، پوشاندن آن است.

اقتصاد، دانش پیچیده‌ای است. آگاهی‌های مردم از فیزیک و شیمی، بیشتر از آشنایی‌ آنان با دانش اقتصاد است. اگر امروز کسی بگوید من می‌خواهم اقتصاد کشور را از راهی نجات دهم که بیرون از همۀ نظریه‌ها و واقعیت‌های اقتصادی جهان است و تا امروز به عقل هیچ اقتصاددانی نرسیده است، چندان تمسخر نمی‌شود که بگوید من می‌خواهم همۀ قانون‌های نیوتن را نقض و رد کنم.

متأسفانه لشکر واقعیت‌ها، سنگدل‌تر و زورمندتر از آن است که به ملت‌ها رحم کند یا منتظر بنشیند که آنها بر سر عقل آیند. هیچ نبردی نیست که پیروز نهایی آن، واقعیت‌های علمی نباشد و هیچ‌گاه زبان خواهش و آرزو، بنیان هیچ دانشی را برنینداخته است. من و بسیاری از کسانی که قصد داریم به آقای روحانی رأی بدهیم، به‌واقع رأی به گفتمانی می‌دهیم که پایبندی آن به نظریه‌های علمی و جهانی اقتصاد، بیشتر از رقبای آن است. اگر دولتی در مسیری درست باشد، همۀ ضعف‌ها و کاستی‌های او را می‌توان نادیده گرفت؛ به‌ویژه اگر رقیبانش، روی به سوی ناکجاآباد داشته باشند.

افزون بر آن، حل مسالۀ هسته‌ای است که این روزها دیگر کسی از آن سخن نمی‌گوید. چون دولت یازدهم آن را حل کرده است یا به جایی رسانده است که دیگر مسئلۀ اصلی کشور نیست. درست است که توافق هسته‌ای، تصمیم نهایی نظام بود، اما فقط کسی با ویژگی‌های روحانی و تیم دیپلماسی او می‌توانست برجام را به سرانجام برساند. رئیس جمهور دوازدهم هم هر کس باشد، از برجام محافظت خواهد کرد؛ چون راه دیگری وجود ندارد. اما مسئله این است که آیا هر روش و تفکر و تیمی می‌تواند برجام را حفظ کند.

اهمیت برجام تنها در آزادسازی بخشی از تجارت ایران نبود. مهم‌تر از آن بیرون آمدن ایران از بند هفت منشور سازمان ملل بود که سایۀ جنگ قریب الوقوع را بر سر ایران انداخته بود. از سوی دیگر، اقتصاد ایران، درآمدی جز نفت و گاز ندارد و صادرات نفت در سال‌های تحریم به زیر یک میلیون بشکه رسیده بود و پول آن نیز به دست ایران نمی‌رسید.

در اینکه برجام عقب‌نشینی ایران از پروژۀ هسته‌ای‌اش بود، تردیدی نیست. کمتر دولتی هم حاضر بود خفت این عقب‌نشینی را بر گردن بگیرد؛ اما دولت یازدهم پذیرفت؛ تا ایران به سرنوشتی دچار نشود که این روزها در ونزوئلا می‌بینیم. اکنون که ایران آن گردنۀ سخت و مهلک را پشت سر گذاشته است و نهال برجام اندک‌اندک قد می‌کشد و ثمر می‌دهد، بوی کباب به مشام عده‌ای رسیده است. دولت یازدهم با همۀ خطاها و گرفتاری‌هایی که داشت، ایران را به جایی رسانده است که امروز نامزدهای ریاست جمهوری می‌توانند وعدۀ یارانۀ 250 هزار تومانی و رشد 25 درصدی بدهند! فراموش کرده‌اند که اقتصاد ایران چه حال و روزی داشت و ما برای خرید ضروری‌ترین کالاهای زندگی مردم، باید به چندین غارتگر بین‌المللی باج‌های نجومی می‌دادیم. به یاد بیاوریم که در سال 91 و 92، سخن از مهار تورم 45 درصدی بود و اکنون سخن از رشد 25 درصدی اقتصاد! اگر نامزدهای ریاست جمهوری سال 96، بیشترین وعده‌ای که می‌دهند حل مسئلۀ اشتغال و افزایش یارانه است، در سال 92، وعدۀ اصلی نامزدها حل مسئلۀ تورم بود. حالا که روحانی تورم را حل کرده و بخشی از سرمایه‌های کشور را بازگردانده است، به جای قدردانی و یادآوری واقعیت‌های کشور، روی ناکامی‌های دولت در بخش‌های دیگر انگشت گذاشته‌اند؛ ناکامی‌هایی که از دولت محبوبشان به ارث رسیده است.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا