شکایتی به خدا | دل نوشتهای برای مردم
«سیدحسن حسینی» در یادداشت ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «شکایتی به خدا»، نوشت:
ماده 73 – مقامات اجرایی و نظارت انتخابات حق تبلیغ له یا علیه هیچیک از داوطلبان انتخاباتی را نخواهند داشت. تخلف از این قانون جرم محسوب میشود.
بند فوق به این آدرس [لینک] از قانون انتخابات ریاست جمهوری از صفحه وب سایت شورای نگهبان برداشته شده است.
همان طور که مشخص است بر اساس این ماده از قانون انتخابات ریاست جمهوری، مقامات اجرایی و نظارت انتخابات حق تبلیغ له یا علیه هیچ یک از داوطلبان انتخاباتی را نخواهند داشت.
بر این اساس فعالیتهای تبلیغی ایشان منع شده است. آن چه محل تأمل و توجه است این است که در فرایند تبلیغات انتخاباتی گروهها و اشخاص و احزاب و دستهجات اظهار نظر انتخاباتی مینکنند. اگر این گروهها و اشخاص ممنوعیت قانونی نداشته باشند، عملکرد ایشان سبب گرمی فضای انتخاباتی و تبادل نظر و آراء و در نهایت برگزاری انتخاباتی پرشور خواهد شد. اما در مواردی که به تصریح قانون ممنوعیت وجود دارد، مفسدهای در این اظهار نظر و طرفداری وجود داشته است.
مثلاً استفاده از اموال و اماکن بیت المال و عمومی ممنوع شده است. روشن است که مصرف اموال و اماکن بیت المال و عمومی به نفع یا علیه یکی از کاندیداها چه ضررهایی را به دنبال خواهد داشت.
همین طور است ماده فوق الذکر که برگزارکنندگان و داوران را از اظهار نظر به نفع یا علیه داوطلبان ممنوع کرده است. مفسده چنین حمایتی توسط مجری یا داور یک رویداد مهم بر هر انسان صاحب عقل سلیم روشن است. جایی که انسان باید مجری یا داور باشد باید بیطرفی را در نظر و عمل رعایت کند و از شائبهای در این خصوص پیراسته باشد.
حال میرسیم به این روزها:
یکی از فقیهان محترم شورای نگهبان در جلسهی انتخاباتی تشکلی دینی و در سخنرانی یکی از داوطلبان حضور به هم میرساند. البته پیشتر این تشکل دینی با امضای وی و برخی دیگر از فقیهان حمایت خود را از آن داوطلب اعلام کرده است.
چه بسا نام برخی از ایشان در میان امضاکنندگان نامهی نمایندگان مجلس خبرگان در دعوت از همان داوطلب برای حضور در انتخابات هم بوده باشد.
اشکال روشن چنین اظهارنظری در انتخابات سال 88 به وضوح دیده شد. یکی از حرفهای معترضین در انتخابات سال 88 که حاضر نبودند به مرجع قانونی نظارت بر انتخابات یعنی شورای نگهبان شکایت ببرند این بود که اعضای شورای نگهبان به طور رسمی و غیر رسمی از داوطلبی حمایت کردهاند و بیطرفی نقض شده و بنابراین به داوری که بیطرف نیست، شکایت نخواهیم برد.
آیا آن تجربهی تلخ که هزینههای بسیاری را بر کشور و نظام تحمیل کرد کافی نبود؟
اگرچه بسیاری از معترضین آن انتخابات هزینههای اعتراض خود را پرداخت کردند، اما در طرف مقابل این بزرگواران هزینهای به خاطر این رفتار که به تصریح قانون جرم بوده است، پرداخت نکردند.
به تصریح ماده قانون انتخابات تخلف مقامات اجرایی و نظارتی از قانون جرم محسوب میشود و احتمالاً جایی هم باید برای رسیدگی به این جرم وجود داشته باشد. همچنین میدانیم که شرط تصدی مسوولیت فقیهان در مناصب فقاهتی عدالت ایشان است و طبیعتاً فقیهی که جرم مرتکب شده است از عدالت نیز ساقط شده است و طبعاً یا باید برکنار شود یا استعفاء دهد.
چه بسا اگر پیشتر به این تخلفات رسیدگی میشد دیگر شاهد تکرار آن نبودیم.
نکته دیگر آن است که این دسته از فقیهان در بیانات خود به عمل به فرمایشات و منویات مقام معظم رهبری بسیار تاکید و سفارش دارند. رهبری معظم چندی قبل سفارش کرده بودند که در برگزاری انتخابات عمل به مرّ قانون باید صورت پذیرد. مرّ قانون که در فوق ذکر شد و تخلف از مرّ قانون محرز شد. حال پرسش این است که نسبت این دسته از بزرگواران با فرمایشات رهبری معظم چیست؟ چرا باید ایشان به مخالفت با فرمایش صریح رهبری بپردازند و با این حال خود را تابع ایشان بدانند.
تا چه وقت باید این رفتارها ادامه داشته باشد و مرجعی برای بررسی و احقاق حق مشخص نشود و این رفتارها هزینههایی را بر کشور تحمیل کند.
سوگمندانه باید گفت نه قانون و نه تجربهی تلخ سال 88 و نه فرمایشات رهبری نتوانسته است جلوی این رفتار خلاف را بگیرد.
انتهای پیام
فقیهی که جرم مرتکب شده است از عدالت نیز ساقط شده است و طبعاً یا باید برکنار شود یا استعفاء دهد.
فراقانونی ها مشکل این کشورند
نه قاضی، نه سردار / دولت قانون مدار
اگر با دين نورانى اسلام اينچنين بى پروا و ظالمانه بازى نميشد قطعا دين گريزى که متاسفانه در جامعه رواج يافته اتفاق نمى افتاد.
خدا رحمت كند امام خمينى را كه اينگونه موارد را اصلاً تحمل نميكرد.اگر اشتباه نكنم زمان انتخابات مجلس دوم بود كه يكى از فقهاء محترم – مرحوم خزعلى – آقاى سلامتي نامزد انتخابى مجلس را كمونيست خطاب كرده بود، مرحوم امام فوراً واكنش نشون داد و ايشون رو توبيخ كرد. خدايش بيامرزد
رئیسی اومد تو میدون خداحافظ فریدون
شما حرف از عدالت آیت الله یزدی و مقام معظم رهبری نزنید.
شما اصلا معنی سقوط از عدالت را نمی فهمید. عدالت اجتماعی را با عدالت فردی اشتباه گرفته اید. مقام معظم رهبری خود این فقها را منصوب کرده اند و به عدالت ایشان واقفند. هر چند مطمئنم در دلتان ذره ای اعتقاد به رهبر معظم ندارید. (طلبه حوزه علمیه هستم امیدوارم منتشرکنید)
طلبه اي که حسب ادعاي خود درس خارج ميخوانيد! لطفا اندکي از لباس و پوشش جناحي خارج شده و (در اين موضوع) عريان و بدون هيچ پوشش جناحي به دقت به اعمال و رفتار فقها و علما بنگريد وسپس رفتار غالب کل غالب را اگر مطالعه اي در اين باره داشته ايد، مجسم کنيد (گرچه اين قياس مع الفارق است و اهانتي عظيم به آن يگانه خلقت، منتها براي درکتان چاره اي جز اين ظاهرا نيست) مطمئنا سراسر رفتار عاري از ذره اي عدالت خواهيد يافت!
عدالت نیز مانند مناصبی که احراز کرده اند ظاهرا ارثیه پدری است !