از انتخاب خود چه میدانید؟ | هادی سروش
حجت الاسلام «هادی سروش» مدرس حوزه در یادداشتی با عنوان «از انتخاب خود چه میدانید؟» نوشت:
تاریخ روحانیت تاریخ عجیبی است. امروز ما در مقابل دو تفکر در روحانیت قرار گرفتهایم که این تقابل دارای سابقه طولانی است،سابقه ای به قدمت حوزه های علمیه و روحانیت.
در یک تفکر سخن از رشد و تعالی علمی، حتا بهرمند شدن از علومی که در نزد کافران و یا منافقان باشد، میشود.
اما در مقابل، تفکری را میبینیم دائما بر طبل “حرام است، حرام است” میکوبد تا جایی که بسیاری از علوم اسلامی مانند فلسفه و عرفان را “کفر و انحرافی” دانسته و طلاب را بر حذر میدارد.
خوب، روشن است که این اندیشه خشک، بخش مهمی از علوم هنری مانند فیلم و تئاتر و موسیقی را، «عندِحرام» بداند!
در یک تفکر ؛ در میان روحانیان ما ، استفاده از صنعت و ره آورد دانشمندان فنی در بخش نرم افزار و سخت افزار ، احترام میشود ، وسخن در ترویج و تبلیغ در جهت استفاده از همه ی امکانات علمی و فنی و صنعتی و رایانه ای میشود .
اما در مقابل ،اندیشه ای وجود دارد که با هر وسیله و امکانات نو ظهور ، بنا به مخالفت گذاشته میشود.
مانند آن روزگارانی که سخن در بلندگو گفتن را ، حرام و وسیله کار شیطان دانسته می شد .
صدها نمونه و مصداق دیگر…
به اعتقاد این قلم ، اگر عالمان روشن ضمیر ما نبودند معلوم نبود امروز چه “داعش شیعی” ساخته و پرداخته میشد و زمام حکم و فتوا را، بدست میگرفت و بر سر اسلام مظلوم چه ها که نمی آمد !
در اینجا اجازه دهید ؛ مدیون رشادت ها و شهامت های امام راحل نشوم که اگر فتواهای او مانند حق کارگر و حقوق عامه شهروندی و….تا جریان حکم به عدم حرمت بازی با شطرنج در صورت بازی فکری بودن، نبود ، خدا میداند چه حکومتی داشتیم ؟!
این تقابل امروز آن رنگ قدیمی خود را به رنگ و مسائل جدی و جدیدی داده، ولی با حفظ همان اصول متحجرانه و خشک .
امروز میبینیم ؛
در یک اندیشه ؛ اقتصاد و رشد آن ، قابل تطبیق بر عقود اسلامی نبوده و ربا و حرام است و خروج از فقه اعلام میشود ، ولی در نگاه و منظر مقابل ، ارتقاء دانش اقتصادی و تحقق آن تا رسیدن به مرزهای اقتصاد نوین جهانی و استفاده بهینه و به روز از قواعد و عقود اسلامی ، عین فقاهت شمرده میشود.
و یا در مورد ؛ هنر و ورزش ، سالن و استادیوم ، کتاب و مجله و روزنامه ، تا تلگرام و اینستاگرام و… مهر “حرام است ” به بخش مهمی از این حقوق قطعی شهروندان میخورد و فریاد رعایت جنسیتی و یا شیوع بی دینی و لاابالی گری بلند میشود. و نظام را متهم به بی دینی ، و توبیخ به عدم رعایت دستورات فیلترینگ میکنند.
در حالیکه در تفکر مقابل ، تا آنجا که حریم قطعی و حدود قطعی دین (نه ظنی و اجتهادی شخصی) شکسته نشود ، هر نوآوری و استفاده و ورود به عرصه های اجتماعی و بین المللی، علمی و ورزشی و نیز رسانه ای جایز شمرده میشود .
ویا در مورد زندگی مسالمت آمیز و روابط بین الملل ، عینک بدبینی به چشم داشته و در نهان سودای درگیری در سر می پروراند و احیانا گاه بی گاهی سر به سر برخی قدرتها میگذارد . ولی در مقابل تفکری دیگری سخن از اسلام رحمانی و روابط حسنه با دنیا داشته و جهاد را برای دشمن واقعی میداند و نه دشمن فرضی ، در عین اینکه به همه اصول دفاعی سخت باور دارد و خود را نیز مجهز مینماید.
ویا بین مومنین ، در جامعه اسلامی که همگان به نظام و ارکان آن معتقد یا لااقل پای بند هستند مرزبندی میشود بگونه ای که مثلا ؛ مسجد جای یک گروه و جناح و حزب خاص است. لیک ، رفت و آمد دیگرانی که چیز دیگری در اندیشه سیاسی و اجتماعی شان می باشد ، در خانه خدا امکان حضور و ارائه نظر و تبلیغ و… متاسفانه ندارند !
کلام طولانی شد، همه سخن در این است؛
امروز و این انتخابات، مانند دیروز و آن انتخابات، و احیانا مانند فرداها و انتخاباتهای در پیش، این دو تفکر از نهاد حوزه و روحانیت در مقابل هم قرار گرفته و خود را عرضه نموده.
شما خود، با عقل و انصاف خویشتن ملاحظه فرمایید کدامیک باعث رونق دنیای مردم و نیز عزت کشور و اسلام عزیز میشود و کدامیک بالعکس.
و این موضوع، نه به من و شما بی ارتباط است، و نه میتوانیم خود را از آن جدا سازیم.
پس ما هستیم و انتخابمان، که فرمود: «انا هدیناه السبیل …»
“ندهد هوشمند روشن رای
به فرومایه کارهای خطیر
بوریاباف اگرچه بافنده است
نبرندش به کارگاه حریر”
انتهای پیام