تلاش برای تکرار جنگ سفارت ها
انصاف نیوز: محمد علی مهتدی، کارشناس مسائل خاورمیانه در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی به ابعاد حمله تروریستی به سفارت جمهوری اسلامی ایران در بیروت پرداخته است که متن آن در پی می آید:
درباره عملیات انفجار دوگانه ای که دیروز در نزدیکی سفارت جمهوری اسلامی ایران در بیروت صورت گرفت و طی آن 23 نفر شهید و حدود 150 نفر زخمی شدند و خرابی هایی نیز در ساختمانهای اطراف به بار آمد پرسش هایی مطرح است که در این یادداشت می کوشیم به آنها پاسخ دهیم.
نخست: چه کسی مسؤول طراحی واجرای این عملیات است؟ نحوه عملیات نشان می دهد که این کار توسط القاعده و اشخاص وگروه های وابسته به جریان های تکفیری به هدف منهدم کردن سفارت وقتل کارکنان انجام گرفته است. نخست مردی که مواد منفجره به خود بسته است به گیت آهنی سفارت نزدیک می شود وخود را منفجر می کند. بلافاصله یک انومبیل شاسی بلند از نوع ج.م.س. با شیشه های تیره که در آن نزدیکی در حالت انتظار بوده از جای خود حرکت می کند تا پس از عبور از گیت آهنی که تصور می کرده تخریب شده است وارد محوطه سفارت شود تا خود را در ساختمان اصلی منفجر کند. اما در این لحظه اتفاق عجیبی می افتد ویک وانت ویژه توزیع گالن های آب آشامیدنی در خیابان توقف می کند وراه بر خودرو انتحاری بسته می شود. محافظان سفارت که متوجه حرکت مشکوک خودرو انتحاری می شوند بدان شلیک می کنند وراننده که راه را بسته می بیند در همانجا خود وخودرو را منفجر می کند که تعداد زیادی از رهگذران وسرنشینان اتومبیل های عبوری به قتل می رسند وتخریب فراوانی در ساختمان های اطراف روی می دهد. به این ترتیب طرح انهدام سفارت وکشتار سفیر وکارکنان به شکست می انجامد.
ساعاتی بعد، روی شبکه اجتماعی تویتر، گروهی موسوم به “گردان های عبدالله عزّام، گروهان حسین ابن علی”! مسؤولیت این عملیات را برعهده می گیرد. شیخ عبدالله عزّام یک فلسطینی فارغ التحصیل دانشگاه ملک عبدالعزیز در جده است که در 1982 به افغانستان میرود وبه سازمان القاعدة می پیوندد وتشکیلاتی موسوم به ” دفتر خدمات” برای جذب “مجاهدین عرب” را در پیشاور پاکستان به راه می اندازد وخود پس از اختلاف نظر با اسامه بن لادن وایمن الظواهری، در 1989 ترور می شود. اما واقعیت این است که این عملیات از سوی برخی دستگاه های اطلاعاتی وامنیتی در منطقه هدایت می شود وربطی به افکار شیخ عبدالله عزام ندارد بلکه طراحان این عملیات نام گروه مسؤول را طوری دقیق انتخاب کرده اند که دارای بعد معنوی خاصی شود وبیشترین تأثیر معنوی را بر جوامع مشخصی در منطقه بگذارد. کوردلانی نیز که به طمع رفتن به بهشت این عملیات را اجرا می کنند نمی دانند که بازیچه دست محافل اطلاعاتی برای تحقق اهداف پست سیاسی قرار گرفته اند ودر این مورد وچگونگی نفوذ دستگاه های امنیتی وابسته به صهیونیست ها وبرخی کشور های عرب تحقیقات زیادی صورت گرفته است. از جمله نتایج این تحقیقات این است که اسرائیل وآمریکا وبسیاری دیگر از کشورهای عرب هر یک برای خود تشکیلاتی دارند که تحت نام القاعدة عملیات می کنند وجالب است که هیچ یک از گروه های موسوم به القاعده تا کنون حتی یک عملیات علیه اسرائیل که خاک فلسطین وقدس شریف را در اشغال خود دارد انجام نداده اند وحتی یک گلوله هم به سوی اسرائیل شلیک نکرده اند بلکه برعکس زخمی های آنها در سوریه از طریق جولان برای معالجه به بیمارستان های اسرائیل فرستاده می شوند.
در هر حال، بخش اطلاعات ارتش لبنان که تجربه گرانبهایی در کشف شبکه های جاسوسی اسرائیل در لبنان دارد تحقیق در زمینه کشف ابعاد این جنایت را برعهده گرفته، ضمن آنکه دوربین های مداربسته سفارت همه وقایع را بطور کامل ضبط کرده اند ولذا انتظار می رود که با تکمیل تحقیقات، عوامل طراحی واجرایی این عملیات کاملا شناخته واعلام شوند.
نکته دوم ومهم مربوط به زمان انجام این عملیات است. معمولا برای اجرای چنین عملیاتی و دست یافتن به نتایج سیاسی، زمان خاصی با توجه به تحولات جاری در نظر گرفته می شود. از این بُعد، باید گفت که این عملیات در شرایطی اجرا شده که دو تحول مهم در حال انجام است: نخست آغاز پیشروی ارتش سوریه به سمت شهر” قلمون” در نزدیکی مرز لبنان که پس از سقوط شهر “قاره” این پیشروی وارد مرحله حساسی شده وبزودی با آزادسازی قلمون، ارتش سوریه کلیه نقاط قاچاق اسلحه ومهمات وعبور ومرور تکفیری ها از لبنان به سوریه را در کنترل خود خواهد گرفت واین امر ضربه سختی بر جریان های تکفیری وکشورهای حامی آنها خواهد بود. تحول دوم آغاز دور دوم مذاکرات بین هیأت اعزامی جمهوری اسلامی ایران به ژنو با نمایندگان 1+5 است. بدون تردید طراحان این عملیات جنایتبار خواسته اند فضایی ایجاد کنند که طی آن براین دو تحول تأثیر بگذارند ومانع موفقیت سوریه وایران شوند. به همین دلیل آنها در اعلامیه خود تأکید کرده اند که ایران باید نیروهای حزب الله را از سوریه خارج کند. این در حالی است که نیروهای حزب الله هیچ نقشی در عملیات قلمون ندارند وارتش سوریه مستقلا این عملیات را پیگیری می کند وظاهرا تکفیری ها این را نمی دانند.
در مورد اول، اظهارنظر مسؤولان نظامی وغیرنظامی دولت سوریه حاکی ازآن است که این گونه عملیات تروریستی هیچ تأثیری بر عزم ارتش سوریه در پاکسازی مناطق از لوث وجود تکفیری ها ندارد واین عملیات طبق برنامه پیش خواهد رفت. اما در مورد مذاکرات ژنو، نظر اغلب کارشناسان وتحلیلگران این است که نتیجه ای عکس آنچه طراحان عملیات تروریستی می خواسته اند گرفته خواهد شد زیرا با موج گسترده ای از محکومیت وابراز انزجار از شخصیت ها ومحافل سیاسی در لبنان ومنطقه، آشکار می شود که جمهوری اسلامی ایران نه فقط قربانی تروریسم است بلکه با گروه های تکفیری وتروریستی القاعده روبروست وهرگونه فشاری روی مذاکره کنندگان ایرانی از سوی غربی ها در ژنو به معنی حمایت آنها از القاعده وتروریسم بین المللی خواهد بود. در این مورد جالب است بدانیم درکنار موج محکومیت از سوی شخصیت ها واحزاب لبنانی، سفیر آمریکا در لبنان نیز برای اولین بار طی اعلامیه ای حمله تروریستی به سفارت جمهوری اسلامی ایران را محکوم کرده است وبه نظر می رسد که سفیر آمریکا خواسته است با این اقدام حساب کشور متبوع خود را از دیگر کشورهای حامی تروریسم در این مورد بخصوص، جدا کند وبنوعی برساند که این رخداد ربطی به آمریکا ندارد.
نکته پایانی اینکه: هر چند در سوریه، طبق مصاحبه های انجام شده توسط شبکه های ماهواره ای، اغلب مردم حمله به سفارت ایران در بیروت را به هدف ضربه زدن به محور مقاومت دانسته اند اما در لبنان اغلب شخصیت های سیاسی گفته اند که هدف، ضربه زدن به آرامش و ثبات لبنان و درگیر کردن این کشور در نا امنی و کشمکش های فرقه ای بوده است. می توان تصور کرد که طراحان این حمله نافرجام، با اطمینان از موفقیت آن انتظار داشته اند که پس از انهدام ساختمان سفارت و کشتار سفیر و کارکنان، موجی هیستریک از حمله به سفارتخانه ها، همانند جنگ سفارت ها در دهه ی هشتاد قرن گذشته در بیروت به راه خواهد افتاد و شرایط حمله ی اسرائیل به لبنان فراهم خواهد شد، غافل از آنکه محور مقاومت هرگز از چارچوب شرافت انسانی خارج نخواهد شد و در صدد انتقام گیری های وحشیانه ی قبیله ای برنخواهد آمد و پاسخ این گونه جنایات را در مبارزات شرافتمندانه در صحنه ی کارزار نظامی و سیاسی خواهد داد.
انتهای پیام