1400 پایان روحانی نیست به شرطی
«مسلم نادعلی زاده» عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در تحلیل پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری [لینک] نوشت:
انتخابات ریاست جمهوری سال 96، نقطهی عطفی است در تاریخ ایران اسلامی و انقلاب شکوهمند آن. نتایج این انتخابات، بسیاری از تحلیل گران سیاسی را – به ویژه در اردوگاه موسوم به اصولگرایی – به شگفتی وا داشت.
اصولگرايان با تمام توان و استعداد خود، در این انتخابات ظاهر شدند و برای پیروز شدن، هر چه در چنته داشتند، رو کردند. از وعدههای فریبنده گرفته تا دروغها و تهمتهای ناروا، پخش پول و آرد و نبات و…، ترساندن مردم از به خطر افتادن دین و مذهب و ارزشها در صورت رای آوردن رقیب، حمایت همه جانبهی صدا و سیما، لشکرکشیهای اتوبوسی و اکثریت نمایی، سوء استفاده از ارزشها و توسل به مقدسات و…. اما نتیجه چه شد؟ حضور پر شور مردمی و انتخاب رقیب. انصراف یکی از کاندیداها هم نتوانست کمکی به کاندیدای جریان اصولگرا کند، دست به دامن یک خوانندهی پر حاشیه شدن که بماند…
اما مردم نشان دادند که دورهی انحصار رسانهای گذشته و آنها میبینند و میفهمند و میسنجند و فریب نمیخورند…
دورهی وعدههای فریبنده گذشته است. دورهی تهمت زدن و دروغ پراکندن گذشته است. دورهی ارعاب و تهدید گذشته است. دیگر نمیتوان از مقدسات، استفادهی ابزاری کرد.
اکنون رییس جمهور منتخب، دو راه در پیش دارد:
یا باید به وعدههایی که داده است، وفادار بماند و در کنار بهبود وضعیت اقتصادی کشور، اوضاع اجتماعی و سیاسی را نیز بهبود ببخشد و تمام تلاش خود را برای آزادی سیاسیهای زندانی، رفع حصر و محدودیتهای اعمال شده در حق شخصیتهای محبوب مردم به کار بندد. در این صورت است که آقای روحانی میتواند جای خالی آیت الله هاشمی رفسنجانی را پر کند و بر محبوبیت خود نزد خدا و خلق بیفزاید. او میتواند در کنار سید اصلاحات و میر مظلوم، مرجع محبوب، مورد احترام و اعتماد مردم در آیندهی سیاسی کشور باشد.
یا آنکه وعدههای خود را فراموش کند و برای چند روز آسایش در زندگی دنیوی، به مطالبات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مردم بیاعتنا باشد. در این صورت، سرنوشتی بهتر از رییس دولت سابق پیدا نخواهد کرد که امروز نه در نظام سیاسی، جایگاهی دارد و نه در قلوب مردم…
اما من معتقدم که روحانی، راه نخست را که راه درست است، انتخاب میکند. او از ما خواست که باز هم به صحنه بياييم و به او اعتماد کنیم. ما هم دعوتش را اجابت کردیم و علی رغم همهی محدودیتها و بداخلاقیها ایستادیم و از او و دولتش حمایت کردیم تا در چهار سال دوم، قاطعانهتر، مطالبات ما را پیگیری کند و کشور را بهتر از گذشته، به سمت آزادی، آگاهی و صلاح رهنمون شود.
اگر او بر سر قرارش بماند، میلیونها حامی و پشتیبان او نیز بر سر قرارشان خواهند بود. راه و رمز موفقیت روحانی در چهار سال دوم، استفادهی او از حمایتهای مردمی و حضور جوانان پر شور در صحنه است.
1400 پایان روحانی نیست، به شرط آنکه او این فرصت طلایی چهار ساله را مغتنم بشمارد…
انتهای پیام
1400 پايان روحاني نيست؛ به شرطي كه او مديران معامله گر كه در همه دولتها حضور دارند را كنار بگذارد و از جوانان و طرفداران خود در پست هاي مديريتي استفاه كند تا سياست هاي اعلامي وي توسط مديران معتقد به آن سياستها اجرايي شوند
رمز موفقیت روحانی و تدام این مسیر در پاک دستی دولت،گشایش اقتصادی و سیاسی میباشد. این فرصت طلایی میتواند نقطه عطفی در تاریخ ایران باشد. باید از توانایی همه نیرو ها استفاده کردو همدلی بین همه ایرانیان را توسعه داد.اصلاح طلبان باید حافظه حرکت ختمی باشند. کوچکترین فساد در این دولت هزینه سنگینی بر اعتماد مردم به خاتمی خواهد داشت. همه اصلاح طلبان باید جدی ترین منتقد درست دولت باشند. از نیرو خای توانمند اصول گرا و اصلاح طلب در کنار هم باید استفاده شود.ما یک ملتیم و یک ایران داریم.
در باد برد و باخت های موقتی بودیم که امروزه روز یه اینجا رسیده ایم . با شرایطی که بر اوضاع حاکمه . تا زمانی که یزرگانی که مانده اند سر و سامانی به کادر سازی اصولی نکنند و بنشینیم و از کیسه خرج کنیم و مدام همدیگر را اماج تاخت و تاز قرار دهیم . ره به جائی نخواهیم برد ، متاسفانه قدر اندسته از بزرگانی که داشتیم ندانستیم و یکی پس از دیگری با کوله باری از تجربه رفتند . انان هم که هستند یا تردد شده اند یا خانه نشین یا وادار به سکوت و انگ شده اند . باید برای فردا از انان که دلبستگی به مردم و مملکت دارند یاری بطلبیم تا دیر نشده باید راهی عاقلانه پیدا کرد . چشم ها را باید واقعا شست و طور دیگر دید برای نجات مملکت . ما عادت به فرصت سوزی داریم . نگذاریم دیر شود . یزرگان ، یاران ، دلسوزان مددی استوانه ها را دوباره بسازید . اینده مملکت چشم براه نیت خیر شماست
دکترروحانی سخت به این ملت بدهکارونیزبه اصلاح طلبان عدالتخواه.زیرابه رغم کارکردضعیف مدیران بویژه دربخش اقتصادی وکهنه گرابودن بسیاری ازمسئولان اجرایی رده بالابازهم مردم لطف نمودند.ایجادتحول بنیانی درمدیریت وکارآمدنمودن آن ودوری ازهرپلشتی وفسادوزیاده خواهی خواسته ملت است ودراین بطوردائم عملکردمدیران ازصدرتاذیل ازدیدگاه مردم بویژه دانشگاهیان ارزیابی ودرصورت رضایت مردم بمانند.بایدگفت رای رییسی اینقدرنبودبلکه ضعف مدیران موجب شد!