روحانی رأی آورد یا پیروز شد؟
عبدالله گنجی مدیر مسوول اصولگرای روزنامهی «جوان» در یادداشتی تلگرامی با عنوان «روحانی رأی آورد یا پیروز شد؟» نوشت:
سازمان مجاهدين انقلاب در تاريخ 18/3/1388- يعني چهار روز مانده به انتخابات رياست جمهوري – طي نامهاي به رئيس جمهور وقت، انتخابات 1384 را نيز زير سؤال برد و خطاب به ايشان نوشت: «سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي از آنجا كه انتخاب شما را، انتخابي ناسالم و بر اساس دوپينگهاي خلاف قانون ميدانست و بنابر دلايل ديگري كه ذكر آن را در اين نامه ضروري نميداند، طي چهار سال كه پست رياست جمهوري را به ناحق! تصاحب كردهايد هرگز شما را مستقيماً مخاطب قرار نداده و از شما به عنوان رئيس جمهور نيز نام نبرده است.» گيرنده اين نامه چهار روز بعد با 25 ميليون رأي دوباره رئيس جمهور شد اما مدعيان انحصاري دموكراسي نه او را رئيسجمهور دانستند و نه رأي را سالم قلمداد كردند.
قطعاً نيروهاي مؤمن به انقلاب اسلامي از اين الگو براي روحاني استفاده نميكنند؛ هم او را رئيس جمهور ميدانند و هم به رأي مردم تمكين خواهند كرد. اما به واسطه آنچه در ادامه خواهد آمد و مبتني بر «شالاتانيزم محاورهاي» و مواجههاي كه روحاني در انتخابات با نظام داشت، ما از الگوي آقاي نوبخت استفاده ميكنيم كه در برنامه شناسنامه گفت: «ما هيچ موقع دلمان با رئيسجمهور سابق صاف نشد»، روحاني رأي آورد و رئيسجمهور است اما پيروز نشد. در فرهنگ ايراني – اسلامي هيچ آوردهاي پيروزي قلمداد نخواهد شد مگر با اخلاق، يكرنگي، صداقت و تواضع همراه باشد.
بنابراين روحاني پيروز اين صحنه نبود، پيروز كسي است كه وقتي پايههاي رأي را لرزان ميبيند به هر دستگيرهاي براي نجات دست نيندازد و هدف وسيله را توجيه نكند. قطعاً روحاني در اين چهار سال از كنش نفس لوامه عذاب خواهد كشيد و اين عذاب زماني برافروخته خواهد شد كه لباس پيامبر را در تن خود حس ميكند. علاوه بر آن تفاوت رأي امسال روحاني با رأي 1392 بيش از 6 درصد يا حدود 5 ميليون نفر است. براي اين پنج درصد چهها كه نكرد. او وقتي مشاهده كرد كه عمل چهار ساله رأي را به 51 درصد قبلي هم نميرسد از برائت از اعدام منافقين تا به كارگيري بيت امام، از بيبيسي فارسي تا آمدنيوز، از ظريف تا خاتمي و از تدليس تا حمله به نهادهاي ديگر، از چنگاندازي به صورت نظام تا تهديد وحدت ملي، از توليد دهها مسئله حقوق بشري براي تشديد تحريمهاي غيرهستهاي تا بيرون كشيدن هاشمي از قبر و… در دستور كار قرار داد.
روحاني واقعاً يك هنرمند بزرگ است. زماني كه در بدو ورود به قدرت در سال 1392 اعلام كرد:«هنر ارزشي و غير ارزشي نداريم» نميدانستم كه خود نيز به همين الگو پايبند است و اين هنر را از زماني كه احساس كرد رأي به سختي در حال رشد است به كار گرفت و موفق شد. او الگوي خوبي براي رقابت ارائه كرد اما نه در چارچوب مردمسالاري ديني كه در قالب دموكراسي غربي قابل بازنمايي است. اما منطق اينكه روحاني را هنرمندي چيرهدست ميدانيم چيست؟ اسناد اين هنرمندي را چگونه بايد رؤيت كرد.
– اين هنر روحاني است كه هم پرچمدار آزادي است و همزمان در همين انتخابات، دولت او دهها شكايت از رسانهها را به دادگاه فرستاد.
– اين هنر روحاني است كه در عين شعار:«تحريمهاي غيرهستهاي را هم ميبردارم» به عنوان مقام عاليرتبه كشور دهها مسئله حقوق بشري براي تشديد تحريمهاي غيرهستهاي توليد كرد كه ميتوان از آن به آزاد نبودن جوانان، دانشگاهها، زنان و اعدام و زندان نام برد.
– اين هنر روحاني است كه با حملات به صدا و سيما، قوهقضائيه و نيروهاي مسلح كلاه گشادي را بر سر رأيدهندگان گذاشت و آنان را از پرونده خالي و برنامه آينده دور كرد. اما اگر آن مجموعهها هر اشكالي هم داشته باشند در فرداي انتخابات ارتباطي به رئيسجمهور پيدا نخواهد كرد و كسي مطالبهاي از او نميكند و قانون نيز وظيفهاي براي رئيسجمهور در اينباره مشخص نكرده است.
– اين هنر روحاني است كه هر آنچه خود انجام ميداد همزمان به رقيب نسبت ميداد يا به رقيب درباره آن اعتراض ميكرد.
– اين هنر روحاني است كه همزمان با اتصال يارانه ميليونها نفري كه قبلاً قطع كرده بود و افزايش يارانه سه برابري 10 ميليون نفر، در چشم رقيب زل ميزد و ميگفت: از كجا ميخواهيد يارانه بدهيد؟ منابع از كجا ميآوريد؟
– اين هنر روحاني است كه بهرغم به كارگيري همه مديريت و منابع كشور به رقيب ميگويد اتوبوس از كجا ميآوري؟
– اين هنر روحاني است كه 49 ساعت از وقت صدا و سيما را اختصاصاً به خود و معاون پوششياش اختصاص داده است (به جز اخبار) و شهر به شهر رفت و به صدا و سيما حمله كرد.
– اين هنر روحاني است كه به عنوان رئيس شوراي عالي امنيت ملي روي گسلهاي قومي و مذهبي كشور براي رأي حركت كرد و حاضر شد وحدت ملي را فداي رأي كند.ادامه داردد….
– اين هنر روحاني است كه همه رسانههاي فارسيزبان غرب و اپوزيسيون و ضد انقلاب از او حمايت كنند اما او داخل نظام محسوب شود. امثال آمدنيوز صدها تهمت و افترا به رهبري ببينند و از روحاني حمايت كنند.
– اين هنر روحاني است كه همزمان با حملات به بسيج و سپاه، وزير خارجه و ديپلماتها را كه در شرايط مشابه نيروهاي مسلح هستند در انتخابات به كارگيري شوند.
– اين هنر روحاني است كه بگويد «امام رضا را برايمان بگذاريد» اما در يك اقدام بيسابقه بيت امام را به كار گيرد.
– اين هنر روحاني است كه نظام امام و حكم امام در اعدام منافقين را مورد حمله قرار دهد و همكار احمد منتظري شود اما بيت امام با وي همراهي و احمد منتظري هم از ايشان اعلام حمايت كند و جذب رأي منافقين و خانواده آنها را بر 17 هزار شهيد ترور مقدم دارد.
– اين هنر روحاني است كه ابلاغيه تفكيك زن و مرد در نهادها و ادارات توسط دولت ايشان ابلاغ شود اما با صراحت اعلام كند «با تفكيك جنسيتي مخالفيم» و رقيب را به ديواركشي بين زن و مرد متهم كند.
– اين هنر روحاني است كه در عين چرخش كليپ مشاجره وي با شهيد چمران در مجلس درباره تقاضاي اعدام در نمازجمعه و همچنين تهديد بدحجابان، نظام را متهم به 38 سال اعدام و ممانعت از آزاديهاي اجتماعي كند.
– اين هنر روحاني است كه طراحان فتنه 1388 اتاق عمليات رواني وي را هدايت ميكردند اما به كساني كه جرمشان فقط وزير دولت سابق است، حمله كند.
اين هنر روحاني است كه جرم فريدون، ابلاغ حقوقهاي نجومي، صندوق ذخيره فرهنگيان را با نبات امام رضا (ع) ميپوشاند.
– اين هنر روحاني است كه بهرغم آنچه در سطور قبل آمد ميتواند در اولين ديدار در چشمان رهبري نگاه كند و لبخند بزند.
روحاني واقعاً هنرمند است. او اثبات كرد هدف وسيله را توجيه ميكند. اما كاش اين كار را با لباس پيامبر نميكرد. او اكنون رئيس جمهور ماست اما با شاخصهاي دموكراسي رأي آورد نه مردمسالاري ديني.
نيروهاي انقلاب بر خلاف سازمان مجاهدين و ديگر اصلاحطلبان به رأي ملت تمكين ميكنند و مسئولانه ميپذيرند اما منبعد روحاني را با الفاظي همچون «جناب روحاني»، «آقاي روحاني» و «دكتر روحاني» خطاب خواهند كرد و احتياطاً لفظ «حجتالاسلام» را ديگر استفاده نخواهد كرد. مهمترين شاخه اجتماعي علماي شيعه، دوري از زخارف دنيا و آميختگي زبان و عمل به اخلاق و دوري از خصايصي است كه به قدرت اصالت ميدهد. اما او تا گاو و ماهي تاخت و تا آنجا پيش رفت كه مورد اعتراض اصلاحطلبان معتقد به نظام و خبرگان قرار گرفت. او رأي آورد اما پيروز نشد. اگر او را پيروز بدانيم دموكراسي غربي را جايگزين مردمسالاري ديني كردهايم.
انتهای پیام
خب دیگه یه مشت آدم علاف صب تا شب خزعبلاتشون را بخورد مردم می دند و مردم حسابی به بیخ گوششون می کوبند و هنوز هم رو دارند
انصاف جان، هر وقت دلمان برای خزعبلات تنگ شد می دانیم در کدام سایتها یا جراید دنبالش بگردیم. شما مطالب خودت را بزن نه نقل قول های آنها را . ممنون میشیم
انتشار دیدگاه های مختلف وظیفه ی رسانه است
ما رقیب روحانی را از اول هم حجت الاسلام خطاب نکردیم. به قول آقای یزدی خودتان و کیهان، اجتهاد حوزوی با اجتهاد مسوولیتی فرق می کند. مگه نه؟؟؟ همونطور که ایشان اجتهاد علمی حوزوی را به درد خور برای مسئولیت حکومتی نمی دونستند ما هم اجتهاد مسئولیتی را به درد خور برای امور دینی نمی دونیم. والسلام علی عباد الله الصالحین