تریدینگ فایندر

شرط برکت مناظره!

نگاهی به فرامتن گفت‌وگوی آقایان سلیمانی و کاشانی

علی نیلی، انصاف نیوز: آن‌چه پس از مباحثه و مناظره حجت‌الاسلام سیلمانی اردستانی و حجت‌الاسلام حامد کاشانی در فضای عمومی کشور رخ داده، از جنس کنش‌های معمول و آشنای گفت‌وگوهای این‌چنینی نیست و بنابراین ارزش واکاوی و بررسی‌‌های بیشتر را دارد و شاید مجالی باشد برای تجدید نظر در کلیشه‌های جامعه‌شناختی اقشار مذهبی‌ای که هم‌دلی بیشتری با قرائت رسمی از مذهب دارند و گاه به تحقیر، «حکومتی» خوانده می‌شوند.

در مورد آن‌چه در متن این مناظره رخ داد، می‌توان پیروزی را از آن یکی از دو طرفش دانست کما این‌که  من با قرابت به مبانی فکری حجت‌الاسلام سلیمانی، باور دارم حجت‌الاسلام کاشانی در مجموع منطقی‌تر و موفق‌تر ظاهر شد. و در مقابل کسانی را هم می‌شناسم که در عین قرابت با جناب کاشانی، گفته‌های آقای سلیمانی را قابل اعتنا می‌دانند.

فراتر از باور به پیروزی یا شکست هر یک از طرفین اما فرامتن مناظره است.

نخست آن‌که اگر ادعا نکنیم اولین‌بار است، حتما می‌توانیم بگوییم این از معدود دفعاتی‌ست که طرف نزدیک به قرائت رسمی از مناسبات و مناسبت‌ها و مناسک مذهبی، با احساس پیروزی و سربلندی از کارزار گفت‌وگو خارج شده و همین حس، اعتماد به نفس بیشتر این اقشار را موجب شده است.

این حس خوشایند پیروزی چنان قوی بوده که در فاصله‌ای کوتاه، به متن اشعار و نوحه‌های حماسی راه پیدا کرد و در شب وفات حضرت ام‌البنین مجال بروز بیرونی یافت تا آن‌جا که در هیات‌های مشهور پایتخت، منبر و مداح به تجلیل از حامد کاشانی پرداختند.

دوم آن‌که گرچه شاهد تندترین تعابیر و زشت‌ترین نسبت‌ها به آقای سلیمانی اردستانی بوده‌ایم اما همان قرائت رسمی تریبون‌دار، با فهم درست و به موقع از موقعیت خود، باورمندان هم‌سو با خود را به رعایت اخلاق و آداب خواند.

برای نمونه محمدحسین طاهری در میان شور حماسی هیات، سینه‌زنانش را انذار داده است که با فحاشی، بازی برده را به شکست تبدیل نکنند.

به بیان دیگر، قرائت مذهبی رسمی، نه در بیان که در عمل، فحاشی به حجت‌الاسلام سلیمانی اردستانی را ناپسند دانسته و با فحاشان فاصله‌گذاری کرده است.

سوم این‌که برگزاری چنین گفت‌وگویی، ۱۰ سال پیش، در زمره محالات و غیرممکن‌ها بود.

نفس مناظره در موضوعی که یک طرفش آن را ناموسی می‌داند و با این‌همه تلاش می‌کند منطقش را اثبات کند و از جاده ادب و انصاف خارج نشود، دستاورد مهمی برای جامعه مدنی ایران است و ظرفیتی افزون‌شده به ظرفیت‌های جامعه.

چهارم این‌که دل‌زدگی و نارضایتی مردم از عملکرد اقتصاد ایران، نباید این واقعیت را قلب کند که بخشی از این جامعه بر باورهای مذهبی و اعتقادی خود استوار است و فارغ از مسیر و باور و موقعیت و عملکرد حاکمیت، بر سر ایمان خویش ایستلده است.

این قشر یا طبقه یا جامعه را نمی‌توان نادیده گرفت در حالی‌که در ماه‌های اخیر تلاش‌های آگاهانه یا ناآگاهانه و مغرضانه یا بی‌غرض گسترده‌ای صورت گرفته که حس نادیده‌گرفته‌شدن و بی‌اعتنایی به این قشر و باورهایش را القا کند.

بخشی از تبلیغات هدفمند رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور درباره آزادی پوشش و «رهایی زنان ایرانی» را فقط می‌توان در چارچوب فعال‌کردن گسل‌های اعتقادی جامعه ایرانی تحلیل کرد.

بخشی از کنش‌های گسترده در تجلیل از حجت‌الاسلام کاشانی را هم می‌توان در چارچوب همین حس طردشدگی یا بی‌اعتنایی فهم کرد.

پنجم این‌که یک‌بار دیگر معجزه گفت‌وگو را با تمام وجود حس کرده‌ایم. 

موضوعی به شدت حساس در شرایط اجتماعی و سیاسی به شدت حساس توسط دو فردی که هم خودشان حساسیت‌های خاصی دارند و هم حساسیت‌های خاصی نسبت به هر کدام‌شان وجود دارد، مورد بحث قرار می‌گیرد و نه تنها هیچ فاجعه‌ای رقم نمی‌خورد، بلکه بر ظرفیت رواداری و گفت‌وگوی جامعه ایرانی می‌افزاید.

به اعتبار همین دستاورد، می‌توان گفت‌وگو را به حوزه‌ سردرگمی چون توسعه یا موضوع پرحاشیه‌ای مانند قیمت بنزین نیز تسری داد.

مناظره آقایان سلیمانی و کاشانی حتی اگر به ظرفیت‌های جامعه مدنی نیفزوده باشد، در حداقلی‌ترین دستاورد ثابت کرد کسی از گفت‌وگو ضرر نمی‌کند. 

نظام تدبیر ملک در ایران همین یک درس را آموخته‌ باشد، این مناظره برکت کرده است!

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا