آفات و خطرات درونی اصلاحات
«افشين علا» شاعر و فعال سیاسی در یادداشتی تلگرامی با عنوان «آفات و خطرات درونی اصلاحات» نوشت:
اصلاح طلبی در ایران بیست ساله شد. نهالی که در دوم خرداد 76 با دست پرمهر باغبان اصلاحات کاشته شد، اکنون به درختی تناور و سایه گستر تبدیل شده است. درختی که حوادث و تندبادهای گوناگون، دیگر نمی تواند آن را از پا بیندازد. اکنون این درخت به قدری در دل و اندیشه ملت ایران ریشه دوانده است که اصلاحات میتواند سرنوشت هر انتخاباتی را تغییر دهد. این دستاورد برای اصلاح طلبان توفیق کمی نیست، آن هم در شرایطی که سران این جناح با تضییقات و محدودیتهای بسیار دست به گریبانند. اما در هر حال از آفات و خطرات هم نباید غافل بود. از جمله آفات درونی و ضعف و خطاهای خود اصلاح طلبان.
انتخابات به خوشی گذشت. اکنون باید دید توفیق کسب شده مدیون بدنه اصلاحات و در رأس آن شورای عالی اصلاح طلبان بود یا سید محمد خاتمی؟ پاسخ واضح است. همان طور که تأیید خاتمی بود که باعث پیروزی روحانی در سال 92 شد، نه کناره گیری آقای عارف! همان طور که رأی قاطع پایتخت در دو انتخابات مجلس و شورا به فهرست امید، به دلیل محبوبیت خاتمی بود نه شورای عالی اصلاح طلبان.
فرض کنیم در سال 92 آقای عارف به توصیه سران اصلاحات تمکین نمیکرد و کنار نمیرفت. با چنین فرضی قطعا در اردوگاه اصلاح طلبان تشتت و شکاف بزرگی پدید میآمد. اما برای پیروزی آقای روحانی آیا کافی نبود که رئیس دولت اصلاحات پیام کوتاهی به مردم می دادند؟ در آن صورت، آیا جناب دکترعارف رأی قابل توجهی داشت؟
به فهرست امید مجلس در سال 94 بپردازیم. همه میدانند که با رد صلاحیت گسترده افراد نزدیک به رییس دولت اصلاحات، امیدی جز به همان فهرست امید باقی نمانده بود. این در حالی بود که مردم بسیاری از اعضای آن فهرست را نمی شناختند. اما آیا رأی قاطع به همه آنها به دلیل محبوبیت اصلاح طلبان بود یا نتیجه آن “تکرار می کنم” معروف؟ هرچند در آن سال، افکار عمومی به دلیل جفای آشکار به نامزدهای رد صلاحیت شده، بر نحوه گزینش افراد فهرست خرده ای نگرفتند و وضعیت اصلاح طلبان را درک کردند.
اما در انتخابات شورای شهر 96 وضع به کلی فرق می کرد. دیگر خبری از رد صلاحیت گسترده افراد شناخته شده و شناسنامه دار اصلاح طلب نبود. آقای خاتمی نیز به رغم شیوه همیشگی خود یعنی عدم دخالت در سازوکار فهرست ها، بارها بر استفاده از چهره های شناخته شده و امتحان پس داده اصرار کرده بودند. افکار عمومی نیز منتظر اعلام فهرستی از اصلاح طلبانی بودند که سالها امکان ورود به عرصه از آنان سلب شده بود. اما شورای عالی اصلاح طلبان چه کرد؟ نمی خواهم وارد جزئیات و مصادیق بشوم. قصد آن را هم ندارم که لیاقت و توانمندی هیچیک از اعضای فهرست امید را زیر سؤال ببرم. اما اتفاقی که افتاد درست شبیه سال 94 بود. با این تفاوت که این بار خود اصلاح طلبان بودند که نیروهای وفادار به خود و مورد تأیید آقای خاتمی را رد صلاحیت کردند! متأسفانه این رویکرد شورای عالی اصلاح طلبان پیامدهای منفی فراوانی داشت که عرض می کنم.
اول، علنی شدن بی مهری آشکار این شورا به شخص آقای خاتمی! یعنی کسی که شورا مشروعیت خود را از جانب ایشان کسب کرده است.
نکته تلخ دیگر انتشار فهرست قبل از تأیید نهایی آقای خاتمی بود. دوستان با این کار در واقع ایشان را در مقابل عمل انجام شده قرار دادند. البته آقای خاتمی برای حفظ وحدت و پرهیز از تشتت آرا با به کار بردن عبارات معنی داری آن فهرست را تأیید کردند.
نکته تلخ دیگر ابراز مخالفت و اعتراض شدید برخی نامزدهای اصلاح طلب به رویه شورای عالی و حتی دلخوری از شخص آقای خاتمی بود. این عزیزان و غالب افکار عمومی از آقای خاتمی توقع داشتند در برابر تصمیم عجیب شورای عالی با قاطعیت بیشتری رفتار کنند.
اتفاق تلخ دیگر تمکین نکردن بسیاری از نامزدهای شاخص اصلاحات در برابر نظر نهایی آقای خاتمی بود. اگرچه عده ای از نامزدها قبل و بعد از اعلام نظر ایشان انصراف خود را اعلام کردند. ولی عده نه چندان کم شماری به ارائه لیست های موازی پرداختند و جبهه اصلاح طلبان عملا دوپاره و چندپاره شد.
خوشبختانه مردم در نهایت بار دیگر به نظر آقای خاتمی احترام گذاشتند و فهرست امید پیروز مطلق شورای شهر شد. اما آیا این به معنی رضایت از عملکرد شورای عالی اصلاح طلبان بود؟ هرگز!
شورای عالی اصلاح طلبان و چهره های سرشناس دیگری که در برابر انتقادهای مستدل، به دفاع از عملکرد خود بسنده کردند و گاه حتی با نخوت اعلام کردند همین است که هست و هر کس تمکین نکند خودش ضرر می کند! باید متوجه این نکته باشند که اعتماد بدنه اصلاح طلبان و عموم شهروندان به چهره های تصمیم ساز اصلاحات، مستقیما در محبوبیت شخص سید محمد خاتمی ریشه دارد، نه هیچ کس ديگر. درخت سایه گستر اصلاحات، هنوز استحکام خود را مدیون همان باغبان خسته و جفادیده است و دیگران هر قدر هم که اسم و رسمی داشته باشند، نمی توانند مدعی محبوبیت نزد افکار عمومی باشند.
در واقع اصلاح طلبان سالهاست که از اعتبار آقای خاتمی به نفع خود خرج می کنند و متأسفانه گاه حتی حاضر به پرداخت هزینه ای برای حفظ اعتبار ایشان نیستند.
البته به فضل الهی مهر سید بزرگوار در دل آحاد ملت روز به روز بیشتر می شود. اما این سرمایه الهی نباید باعث بی عملی، غرور و اشتباه محاسباتي اصلاح طلبان شود.
از جناب آقای خاتمی هم انتظار می رود ضمن حفظ حرمت و جایگاه شوراي عالي اصلاح طلبان به عنوان چهره هايي که سالهاست در رکاب ایشانند وصد البته دشواری های فراوان به جان خریده اند، به وسعت بخشیدن دایره تصمیم سازان نیز بیندیشند. جناب ایشان بیش از هر کس دیگری می دانند که اقتضائات دوم خرداد 96 با دوم خرداد 76 تفاوت بسیار دارد.آیا اکتفا کردن به آرشیو محدودی از اسامی سرشناس و باسابقه اصلاحات برای ادامه این مسیر دشوار و رویارویی با شرایط جدید کافی است؟
متأسفانه به دلیل محدودیت های وضع شده، امکان ارتباط قاطبه اصلاح طلبان بویژه جوانان شهرستانی با جناب آقای خاتمی وجود ندارد. اما این حرفها درد دل اغلب جوانان اصلاح طلب شهرستان ها نیز هست. آنها به برخی انحصارها در تصمیم گیری و شنیده نشدن صدایشان انتقادات بسیار دارند. اما همچون ما بنا به عهدی که با سید بزرگوار بسته اند، به ادامه راه امیدوارند و تلخی ها را به جان می خرند.
سخن آخر این که هیچ درخت پرباری از گزند آفات مصون نیست. توفیقات پی در پی اصلاحات نیز نباید باعث غرور اصلاح طلبان شود و آنان را از ضرورت اتخاذ تصمیمات تازه و شیوه های نوین غافل سازد.
انتهای پیام
حضور افراد شایسته ، پاک و شجاع مثل اکبر اعلمی در حلقه اول همراهان آقای خاتمی به سلامت و خود پالایش جبهه اصلاحات کمک میکند . انصاف نیوز لطفا با آقای اعلمی مصاحبه کنید تا بگن که کدوم حلقه باعث شده چند بار همراهی ایشون با
اقای خاتمی شکل نگیره