انجمن تهران: دانشجویان بازداشتی سریعتر آزاد شوند | به پروندهسازی پایان دهید

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران در بارهی وضعیت اقتصادی کشور بیانیهای صادر کرده است که متن آن در پی میآید:
بسم الله الرحمن الرحیم
اقتصاد ایران امروز در وضعیت «بیتصمیمی ساختاری» قرار دارد؛ وضعیتی که نه حاصل فقدان دانش اقتصادی، بلکه نتیجهی حذف آگاهانهی عقلانیت از فرآیند تصمیمگیری است. مسئله اصلی نه کمبود منابع، نه فقدان نیروی انسانی و نه ناتوانی فنی، بلکه ناتوانی [سیستم مدیریتی] در پذیرش اشتباهات و پاسخگویی عمومی است.
آنچه به نام بحران معیشت تجربه میشود، در واقع صورت اجتماعیِ یک بنبست سیاسی است. اقتصادی که در آن نرخ تورم به متغیری مزمن بدل شده، ارزش پول ملی پیوسته فرسایش مییابد، و افق سرمایهگذاری در مه غلیظ نااطمینانی گم شده، محصول ساختاری است که ثبات را نه از مسیر اعتماد، بلکه از طریق کنترل و تعلیق مطالبات جستوجو میکند.
هنگامی که هزینههای ناکارآمدی، ناترازی و تصمیمات پرریسک، بهصورت مستمر به شهروندان منتقل میشود، کشور از مسیر توسعهای خود خارج و به سازوکاری برای تخلیه فشارهای انباشتهی حکمرانی تبدیل میشود. در این وضعیت، معیشت نه اولویت سیاست، بلکه متغیر قابل مصرف آن است.
مسئله آنجا پیچیدهتر میشود که حتی در همین شرایط محدود، منابع به سمت فعالیتهای غیرمولد، انحصارها و شبکههای بسته هدایت میشوند. نتیجه آن است که تولید تضعیف، رقابت خنثی و کار مولد به انتخابی پرهزینه بدل میشود.
انزوای ساختاری و تحمیلی به مردم، بدون توجه به خواست و نظر اکثریت، صرفا به رکود اقتصادی ختم نمیشود؛ رکود در افقهای ذهنی جامعه است. وقتی نسل جوان، آیندهای قابل برنامهریزی نمیبیند، وقتی تحصیل به امنیت شغلی منتهی نمیشود و وقتی تلاش فردی نسبت معناداری با بهبود زندگی ندارد، جامعه وارد مرحلهای از فرسایش خاموش میشود که آثار آن دیرتر، اما عمیقتر بروز میکند.
زمانی که مردم و علیالخصوص نیروی انسانی جوان، [نگاه رسمی] را در سرکوب و کنترل سادهترین حقوق اولیه و انتخابهای شخصی موفق؛ اما در تامین نیازهای روزانه ناموفق بداند، بیاعتمادی و بیثباتی، ابتداییترین معلول است. مهاجرت گسترده نیروی انسانی را باید بهعنوان شاخصی کلان فهم کرد، نه روایتهای فردی. خروج نخبگان، کارآفرینان و نیروی کار ماهر، نشانهی شکست در ایجاد حداقل اطمینان نهادی است. جامعهای که امکان ماندن معنادار در آن از بین میرود، ناگزیر به خروج سرمایه انسانی رأی میدهد؛ رأیی که نه هیجانی، بلکه حسابشده است.
در چنین شرایطی، دعوت مداوم جامعه به صبر، بدون ارائه مسیر روشن، بیش از آنکه امیدبخش باشد، نشانهی شکاف ادراکی میان [دولت] و مردم است. صبر زمانی معنا دارد که چشماندازی وجود داشته باشد؛ وقتی افق مسدود است، صبر به تعلیق زندگی تبدیل میشود.
تجربهی تاریخی نشان داده است که انباشت مسائل حلنشده، با انکار از میان نمیرود. وقتی سازوکارهای رسمی انتخاب بیاثر میشوند، جامعه راههای دیگری برای بیان نارضایتی مییابد. هیچ نظمی نمیتواند بهطور نامحدود، هزینهی تداوم را از آینده و از زندگی روزمرهی مردم تأمین کند. ثباتی که بر فرسایش معیشت، بیاعتمادی عمومی و مهاجرت گسترده بنا شود، در بهترین حالت تعلیقی موقت است.
نشانهها روشناند: اقتصاد در حال تحلیل رفتن است، جامعه در حال فاصلهگرفتن و زمان در حال از دست رفتن.
تاریخ نشان داده است که نادیدهگرفتن واقعیتهای معیشتی و کرامت انسانی، هیچگاه به پایداری منتهی نشده است.
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران همچنین در واکنش به اعتراضات ۹ دیماه دانشگاه تهران هم بیانیهی دیگری صادر کرد که در پی میآید:
بسم الله الرحمن الرحیم
نهم دیماه در دانشگاه تهران، در واکنش به بحرانهای متعددی که کشور را با مخاطره مواجه کرده است، اعتراضاتی شکل گرفت؛ بحرانهایی که در عرصههای مختلف بروز یافته و عینیترین نمود آنها، معضلات اقتصادی و معیشتی کنونی است.
اعتراض دانشجویان حدود چهار ساعت به طول انجامید و فضای دانشگاه بهجای آنکه بستری برای شنیدهشدن صدای دانشجویان باشد، به سمت تنش و درگیری سوق داده شد. اعتراض، حق بدیهی و غیرقابل انکار دانشجویان است، آنچه در این تجمع رخ داد بار دیگر نشان داد که این حق بهجای بهرسمیتشناختهشدن، با رویکردی امنیتی پاسخ داده میشود؛ رویکردی که عملاً امکان گفتوگو و حل مسئله را از بین میبرد.
دانشگاه باید محل تضارب آرا، نقد آزادانه و بیان بیواسطه مطالبات باشد. با این حال، امنیتی شدن فضای دانشگاه و تبدیل آن به محیطی ملتهب، در تضاد آشکار با رسالت دانشگاه و شأن دانشجو قرار دارد و این وضعیت نمیتواند بهعنوان یک روند عادی پذیرفته شود.
در تشدید تنشهای رخداده، حضور سازمانیافته افراد و نهادهای غیردانشگاهی نقشی جدی و تعیینکننده داشته است. ورود افرادی که هیچ نسبت مستقیمی با بدنه دانشجویی ندارند، از جمله فعالان و ادوار تشکلهای شبهدانشجویی از دانشگاههای دیگر، فضای دانشگاه را از یک اعتراض دانشجویی به عرصهای برای مداخله، تنشزایی و درگیری تبدیل کرد. همچنین حضور نیروهای حراست دانشگاه بدون هرگونه لیبل و اتیکت مشخص، موجب سردرگمی، ناامنی و تشدید التهاب در میان دانشجویان میشود. این موارد از جمله نقدهای جدی به مدیریت دانشگاه است که مسئولیت مستقیم جلوگیری و کنترل آن را بر عهده دارد.
در جریان این اعتراضات، تعدادی از دانشجویان مورد ضرب و شتم قرار گرفتند؛ اتفاقی که بهطور قاطع محکوم است. این برخوردها نتیجه فضایی ملتهب و تنشزا بود که در اثر مداخلات بیرونی و حضور سازمانیافته جریانهایی شکل گرفت که سالهاست نسبت به نقش تنشزای آنها در دانشگاه هشدار داده میشود. امنیت جانی و روانی دانشجویان خط قرمزی است که نباید قربانی چنین روندهایی شود.
در این میان، انتظار میرود ریاست دانشگاه تهران نقش فعالتر و مسئولانهتری در مواجهه با اعتراضات دانشجویی ایفا کند. تجربه دورههای پیشین نشان داده است که حضور مستقیم رئیس دانشگاه در میان دانشجویان [همانگونه که در دوره سرپرستی پیشین دانشگاه تهران، دکتر حسینی، در جریان اعتراضات به قتل امیرمحمد خالقی، شاهد آن بودیم] میتواند نقش مؤثری در کاهش تنش، باز کردن مسیر گفتوگو و جلوگیری از بحرانآفرینی داشته باشد. غیبت مدیریت عالی دانشگاه در چنین بزنگاههایی، عملاً میدان را برای امنیتیسازی فضا و مداخلات غیرمسئولانه باز میگذارد. انتظار میرود ریاست دانشگاه با حضور در جمع دانشجویان، ضمن فراهمسازی بستر گفتوگوی مستقیم، امکان دریافت، انتقال و پیگیری مطالبات دانشجویان از مسیر نهادهای بالادستی را فراهم سازد.
در چنین شرایطی، بازداشت تنی چند از دانشجویان معترض را شاهد بودیم؛ این برخورد امنیتی، نهتنها راهحل نیست، بلکه پاک کردن صورتمسئله و افزودن بر بحران موجود است. برخوردهای انضباطی و پروندهسازی، تجربهشده و شکستخوردهاند و تنها به افزایش بیاعتمادی، تشدید خشم و عمیقتر شدن شکافها منجر میشوند. تکرار سیاستهای غلط گذشته و اتکا به ابزارهای قهری، دانشگاه را بیش از پیش به سمت دوقطبیسازی و رادیکالشدن سوق خواهد داد.
ما خواستار و پیگیر آزادی هرچه سریعتر دانشجویان بازداشتی و پایان دادن به هرگونه پروندهسازی و اتهام زنی هستیم. اعتراض، حق مسلم شهروندی و قانونی دانشجویان است و دانشگاه باید مأمنی امن برای مطالبهگری باشد.
انتهای پیام




