مقایسه: 84 موج استعفا، 92 موج عزل روسای دانشگاه ها؟
یادداشت انصاف نیوز، امضا محفوظ: در تابستان سال 84 و به محض شروع به کار کابینه ی اول آقای احمدی نژاد، اکثر رؤسای دانشگاه های کشور که بسیاری از آنها منتخب اعضای هیات علمی دانشگاه ها بودند استعفای خود را به وزیر وقت علوم (دکتر زاهدی) تقدیم کردند. این کار هم به نوعی یک سنت جاری بود و هم نشانه ای از ادب و نزاکت تا وزیر جدید در انتصاب رؤسای مطلوب خود و دولت نهم دستش باز باشد. ضمناً از درایت آنها نیز ناشی می شد و شأن استادی آنها ایجاب می کرد تا با فرار به جلو و استعفای محترمانه از عزل خود که ممکن بود با بی احترامی همراه باشد جلوگیری کنند.
در روز بیستم شهریور، خبرگزاری آفتاب سخن از موج گسترده استعفای رؤسای دانشگاه داد. در همان زمان، اتفاقاً فرجی دانا ریاست دانشگاه تهران را بر عهده داشت. وی در پاسخ خبرنگاری در مورد دوره ریاستش گفت: من با انتخاب شورای دانشگاه، ریاست دانشگاه را پذیرفتم که طول دوره آن چهار ساله است و یک سال دیگر از این دوره باقی مانده است. یعنی وی اذعان کرد که تبعیت از یک روند عادی یک دوره ی ریاست چهار ساله را برای او به ارمغان داشت و نه بیشتر. به همین دلیل قانونی بود که دکتر ارشاد لنگرودی، رییس وقت دانشگاه شیراز نیز دلیل استعفای خود را به پایان رسیدن حکم ریاست چهارساله خود بیان کرد. همچنین دکتر سعید سمنانیان رییس دانشگاه تربیت مدرس در این باره گفت: هنوز استعفا ندادهام، اما باید دست وزیر جدید را برای انتخاب روسای دانشگاهها باز گذاشت.
در همان زمان، دکتر گودرز صادقی (رئیس وقت دانشگاه ارومیه) با صراحت بیشتری از دلایل استعفای خود سخن گفت. وی اشاره کرد که تنش ها، درگیری ها و فشارهایی در محیط دانشگاه وجود داشته که به پیش بینی وی در فضای جدید (در دولت نهم) ممکن بود حادتر شوند. دکتر محمد علی برخورداری (رییس مستعفی دانشگاه تربیت معلم تهران) نیز دلیل استعفای خود را میدان دادن به مدیران جدید عنوان کرد و توضیح بیشتری در اینباره ارایه نکرد. به ویژه اینکه مدیران اصلاح طلب دانشگاهها به دلایلی مشابه یا مختلف عرصه را به نفع برگزیدگان وزیر جدید علوم رها کردند و بدون شکوه و شکایتی به کار تدریس و تحقیق در دانشگاهها پرداختند.
اما چرا رؤسای بازمانده از دولت دهم استعفای خود را به وزیر تقدیم نمی کنند؟ احساس تکلیف یا کارشکنی یا عدم تمایل به از دست دادن منافع شخصی یا …؟ این موضوع ضمن اینکه یک نوع برخورد خاص و غیرعادی است در عمل منجر به بروز مشکل برای وزیر می شود. دکتر فرجی دانا یکی از وزرای اخلاق مدار در کابینه ی روحانی است و طبیعتاً عزل رؤسا همراه با نوعی فشار روحی برای خود وی خواهد بود. ناچار کردن او به عزل رؤسا به جای قبول استعفای آنها شاید در ذهن برخی این شائبه را ایجاد کند که بدون توجه به شرایط موجود و داشتن دلیل قاطع، وزیر رؤسا را از کار برکنار می کند و خود این اقدام متعارف و قانونی را بهانه ای برای طرح سؤال و احیاناً استیضاح وزیر در مجلس قرار دهند. به نظر می رسد آنچه رؤسای بازمانده از دولت دهم انجام می دهند کاری غیرطبیعی است نه آنچه وزیر را مجبور به انجامش می کنند. مقاومت هایی که برخی از رؤسا مانند رئیس سابق دانشگاه علامه (حجت الاسلام دکتر شریعتی) از خود بروز دادند چهره و سابقه ای منفی از آنها در ذهن اساتید به جای می گذارد و این شائبه را ایجاد می کند که مدیران اصلاح طلب در عین اصلاح طلبی، ارزشمدارتر نیز بوده اند و رعایت اخلاق اسلامی و تبعیت از شرایط و اقتضائات جمهوری اسلامی را در رأس امور خود قرار داده اند.
علی رغم آنچه گفته شد، موجی از درخواست های برکناری رؤسای دانشگاهها در تهران و شهرستانها آغاز شده است. وضعیت فعلی قطعاً به سود رؤسا نیست و ممکن است منجر به بروز تنش و مشکلاتی شود. در فصل خزان اصلاح طلبان تیتر خبرگزاری ها این بود: “موج گسترده ی استعفای رؤسا” و شاید به همین زودی و در فصل خزان اصولگرایان در تیتر خبرگزاری ها اینگونه عنوان شود: “موج گسترده ی عزل رؤسا”. کدامیک بهتر و زیبنده تر است؟ بد نیست به این دوستان گفته شود که آنچه را می توانید با لبخند پس بدهید نگذارید با گریه از شما بازستانند؟ والسلام
انتهای پیام