خرید تور نوروزی

مدیریت حج ایران در شرف تکرار یک خطای استراتژیک!

علیرضا بهرامی در ایسنا نوشت: اطلاعات موثق گویای آن است که مدیریت حج کشورمان در شرف تکرار یک خطای استراتژیک است که دو سال پیش در جریان فاجعه‌ی منا بسیار خودنمایی کرد. این یادداشت بر آن است که مدیریت کاروان حج جمهوری اسلامی ایران را از این خطا پرهیز دهد.

در سال‌های گذشته، به‌طور سنتی، گزارشگران صداوسیما همواره در ایام حج در کاروان کشورمان حضور ثابت داشته، به ثبت و تبلیغ مناسک می‌پرداختند. از چند سال پیش، هر ساله تعدادی از خبرنگاران سایر رسانه‌ها هم اضافه شدند و به‌علاوه‌ی گروهی که نشریه‌ای موسمی را برای کاروان ایران در سرزمین عربستان منتشر می‌کردند، به اطلاع‌رسانی با اهداف مختلف، ازجمله آگاهی‌افزایی و نیز هدایت زائران و حاجیان ایرانی و نیز خانواده‌ها و دیگر هموطنان در داخل کشور می‌پرداختند.

از چند سال پیش اما با توجه به کاهش یافتن سهمیه‌ی حجاج تمامی کشورها و به تبع، سهمیه‌ی جمهوری اسلامی ایران، با نظر مدیریت کاروان حج کشورمان، از تعداد خبرنگاران و عکاسان خبرگزاری‌ها به‌مرور کاسته شد تا به صفر مطلق رسید. تعداد گزارشگران صداوسیما نیز به‌شکل محسوسی کاهش یافت. در همان زمان، کارشناسان و عالمان حوزه‌ی رسانه نسبت به پیامدهای بالقوه‌ی این تصمیم هشدار دادند که البته متاسفانه مورد توجه واقع نشد. درنتیجه در زمان وقوع فاجعه‌ی منا، آن‌جا که مدیریت کاروان حج کشورمان تقریبا به استیصال رسیده بود و «خبرنگاری بحران»، نقش قابل توجهی می‌توانست ایفا کند، جای خالی اصحاب رسانه در کاروان پرشمار از نظر زائر و لجستیک ایران، به‌شدت به چشم آمد. جالب آن‌که در همان موقع هم رییس وقت سازمان حج و زیارت، با مدد گرفتن فراوان از رسانه‌های عمومی کشور بود که در زمینه‌ی کاهش تبعات و نیز ایجاد آرامش و گسترش اطلاعات درست، برای التیام فضای موجود تلاش می‌کرد. رسانه‌های محروم از حضور نیز با نوعی بزرگواری و احساس مسؤولیت ملی، انصافا در این زمینه کم نگذاشتند.

در همان زمان نیز در رسانه‌ها نوشته شد که بخشی از تقصیر سرپرستی حجاج ایرانی که در دوره‌های آتی باید اصلاح شود، بحث آرایش کاروان ایران از نظر بخش‌هایی در زمینه‌های مدیریت و اجرایی، بویژه پدافند خبری و اطلاع‌رسانی است. درواقع یادآوری شد که از چند سال پیش، سرپرستی حجاج ایرانی، بویژه پس از کاهش سهمیه‌ی حج کشور به‌خاطر طرح نوسازی حرمین شریفین، رفته رفته تیم خبری چندنفره را که هر سال با کاروان چندده‌هزار نفری ایران همراه می‌شد، آن‌قدر تقلیل داد که تقریبا به هیچ رسید. ابتدا تعداد خبرنگاران خبرگزاری‌ها از حدود 10 نفر به 2 نفر و سپس به «صفر» نفر کاهش یافت. بعد درحالی که وهابیون هر روزه روزنامه‌ی فارسی‌زبان منتشر و توزیع می‌کنند، روزنامه‌ی «زائر» را برای زائران و حاجیان ایرانی، ابتدا دیجیتالی و از طریق دورکاری از تهران منتشر کرد، بعد هم انتشار آن‌را متوقف کرد. درنهایت نیز مطالب سایت اطلاع‌رسانی خود را از طریق دورکاری و از تهران تهیه و منتشر کرد. چرا؟ برای آن‌که بخشی از کاهش سهمیه را از این طریق جبران کرده باشد.

اساسا سواد و بینش رسانه‌ای یعنی این‌که شما یک استراتژی و آرایش موفق در حوزه‌ی اطلاع‌رسانی داشته باشید؛ تا علاوه بر موارد پیش‌گیرانه، در مواقع خاص، ازجمله بحران‌ها، به‌عنوان بازوی کارآمدی بتواند عمل کنند که درنتیجه، از خستگی و ناکارآمدی تیم اجرایی شما نیز بکاهند. اما حذف تیم خبری که هر سال با کاروان پرشمار کشور همراه می‌شد، آن‌هم درحالی‌که ازسوی تصمیم‌گیرندگان این حذف، بسیاری افراد با کاروان رسمی کشور همراه می‌شدند که بعضا کمترین کارکرد یا کارایی را در عملکردهای محوله داشتند، یا کاری که انجام می‌دادند، آن‌چنان فرعی و حاشیه‌ای بود که توجیه منطقی برای حضور معمولا چندین‌باره‌شان در سفر حج نمی‌توانست باشد، دست ما را برای روز مبادایی خالی گذاشت که متاسفانه بلافاصله، به ناگوارترین شکل فرا رسید. در نتیجه‌ی این سیاست نادرست، نه‌تنها ما به‌شکل منفعلانه و بدون سیاست اطلاع‌رسانی مشخصی عمل کردیم، بلکه اگر از لاک خود بیرون می‌آمدیم، می‌دیدیم که در بُعد بین‌المللی موضوع، قافیه را عملا باختیم. این درحالی است که طرف مقابل، قطعا با مشاورانی احتمالا خارجی که داشت، حتی برای شبکه‌های اجتماعی نیز برنامه طراحی و اجرا کرد. کافی بود از فضایی که صداوسیما در حوزه‌ی داخلی برای ما شکل داده بود، کمی فاصله می‌گرفتیم تا ببینیم مثلا هشتگی که به‌شکل وقیحانه و غیرمنصفانه‌ای، ایرانی‌ها را قاتل حجاج معرفی می‌کرد، در چه سطح وسیعی در فضاهایی چون توئیتر منتشر شد، تصورهایی غیرواقعی در سطح بین‌المللی ایجاد کرده بود. به این‌ها اضافه کنید انیمیشن‌های تولیدی سعودی‌ها و سعی در ایجاد نوعی اقناع بین‌المللی در رسانه‌های جهانی را در این زمینه که در حرکتی دو میلیون نفری، این میزان کشته دادن عجیب نیست!

با این اوصاف، با پذیرش و فراموش نکردن تقصیری که متاسفانه مجددا از جانب خودی‌ها به ما تحمیل شد، دست‌کم برای کمتر کردن هزینه‌های احتمالی آتی در موقعیت‌های مشابه، اصلاح خطای گذشته، واجب است که صورت گیرد؛ امری که به نظر می‌رسد در نوعی بی‌توجهی مفرط، به وضعیت تکرار خطا رسیده است؛ خطایی که هزینه‌های عینی و احتمالی آن، قطعا بار شرعی و مسؤولیت عمومی هم دارد.

انتهای پیام

بانک صادرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا