اقتصاد رسانه در آستانه تهدیدی بزرگ
تابناک نوشت: طرح تبليغات رايگان كالا و خدمات ايراني در صدا و سيماي جمهوري اسلامي كه ظاهرا پروژه اي مفيد و رو به جلو به نظر مي رسد، در باطن خطري بزرگ براي آينده ي ميان مدت و بلند مدت اقتصاد اين رسانه خواهد بود. به گفته کارشناسان محورهای تاکیدی مقام معظم رهبری در این طرح هیچ جایگاهی ندارد.
به گزارش اکوتیتر، به راحتي مي توان حدس زد كه توجيه ارائه كنندگان طرح متمركز بر سه سرفصل از جمله: حمايت از كالا و خدمات ايراني در راستاي فرمايشات داهيانه ي مقام معظم رهبري، راهكاري براي كشف مشتريان جديد رسانه و علاقمند سازي انان به حضور مستمر در رسانه ملي بعد از پايان دوره رايگان و كمرنگ كردن و حذف نقش مشاوره ای آژانس هاي تبليغاتي و تنزل جایگاه آنان در حد یک تیزر ساز بوده است.
گفتنی است با نگاه خردمندانه بر مبناي تجربه موجود جهاني و بررسي و محاسبات علمي به راحتي مي توان فهميد كه هيچيك از موارد فوق الذكر در اين طرح قابل تحقق نيستند.
بر عكس آنچه که ازسوی طرفداران اين طرح ادعا ميشود مبني بر آنكه اين طرح ذاتا قابليت تبديل شدن به يك تله براي جذب مشتريان بيشتر و بالا بردن درآمد سازمان خواهد یود، با اطمينان مي توان ادعا کرد كه اين طرح يك تله مديريتي براي اداره كنندگان سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران است.
بر اساس این گزارش ، در شرايطي كه سازمان با بحران اقتصادي روبروست و اداره كل بازرگاني نتوانسته است اهداف قابل پيش بيني در زمينه جذب منابع مالي را محقق کند، انجام اين طرح كاملا به شكل توليد يك تله زمين سوخته از يك سو، قبول مسئوليت حوزه بازرگاني براي نفرات بعدي را غيرممكن خواهد ساخت و از سوي ديگر امواج سياسي و عاطفي قدرتمندي را در سطح لايه هاي اجتماعي، اقتصادي و مذهبي كشور در صورت بركناري مدير فعلي توليد خواهد كرد.
به عبارت ديگر فارغ از ويژگي هاي فني طرح، وقتي باكس هاي رسانه در بازار به صورت رايگان ارائه شدند و ارزشي كه در طول دهه ها به آن دست يافته بودند را از دست دادند، هيچ مدير توانمند ديگري حاضر نخواهد بود مسئوليت اين زمين سوخته را بپذيرد.
اگر كسي ريسك پذيرش اين مسئوليت را قبول کند شكست سنگيني را متحمل خواهد شد كه مايه آبروي مدير قبلي خواهد بود. و نيز دكوراسيون زيباي ارائه تبليغ رایگان به كالا و خدمات ايراني كه بيشتر شبيه يك شعار است، از يك سو هزينه بركناري مديريت فعلي بازرگاني را بسيار بالا خواهد برد و از سوي ديگر سكوي پرش اين مديريت براي مناصب بالاتر در صورت بركناري خواهد بود.
چه گروههایی مخاطبان خرید باکسهای تبلیغاتی اند
گفتنی است مخاطبين خريد باكس هاي تبليغات بازرگاني سازمان صدا و سيما در گروه هايی قابل تقسيم بندي هستند که عبارتند از : صاحبان سرمايه بزرگ و بنگاه هاي اقتصادي بزرگ كه از قبل سابقه و تمايل به همكاري با سازمان داشته اند، صاحبان بنگاه ها و سرمايه هاي بزرگ كه در گذشته سابقه و تمايل همكاري با سازمان نداشته اند و دسته سوم بنگاه هاي اقتصادي كوچك كه در گذشته توان يا تمايل همكاري با سازمان را نداشته اند.
فارغ از محاسبات پيچيده رفتار با جامعه مخاطب رسانه اي با نگاه گذرا به گروه هاي فوق الذكر به راحتي مي توان دريافت كه طرح مذكور امكان همكاري و جذب پول از طريق گروه الف را كاهش مي دهد ، بسياري از بنگاه هاي اقتصادي كه قصد خريد باكس هاي بازرگاني از سازمان را داشته اند اكنون مي توانند از يك دوره تبليغات رايگان استفاده كنند و اين به معاني از دست رفتن بخشي از منابع مالي كوتاه مدت سازمان خواهد بود.
این در حالی است که گروه ب بر فرض جذب شدن به سمت سازمان با دريافت باكس هاي رايگان حداقل در كوتاه مدت نيازي به خريد نخواهند داشت بنابراين حضور ايشان در سازمان حذف منابع گروه الف را جبران نخواهد کرد.
اما گروه ج كه بيشترين تمايل براي حضور در باكس هاي بازرگاني را از خود نشان مي دهند ( به دليل آنكه در شرايط عادي امكان تبليغ در تلويزيون را نداشته اند) نقطه اتصال خسارت كوتاه مدت به خسارت ميان مدت محسوب مي شوند. يعني پس از، از دست رفتن بخشي از منابع كوتاه مدت سازمان در مدت حضور گسترده و پرحجم بنگاه هاي كوچك چنان به وجهه و اثرگذاري باكس هاي تبليغ اسيب خواهد رساند كه بنگاه هاي گروه الف و ب با كاهش شديد انگيزه براي خريد اين باكس ها روبرو خواهند شد.
گفتنی است بزرگترين انگيزه ي يك بنگاه بزرگ براي حضور در يك رسانه گران قيمت توليد ارزش افزوده پرستيژي در نقطه اي است كه رقباي كوچكتر به آن دسترسي ندارند، مشاوران بنگاه هاي بزرگ در ميان مدت درخواهند يافت كه حضور در كنار بنگاه هاي كوچكتر و در مديايي كه ديگري از آن رايگان استفاده مي كنند، ارزش چنداني برايشان ندارد و گاهي ضد تبليغ محسوب خواهد شد.
تاثیرات معکوس طرح
بر اساس این گزارش، راهبردهاي ابلاغي از سوي مقام معظم رهبري در حوزه اقتصاد مقاومتي مبتني بر اقتصاد درون زاي برون گراست كه با تامل در مؤلفه هاي مورد توجه در اين راهبرد به راحتي مي توان فهميد هدف استراتژيك كشور حمايت از بنگاه هاي رقابتي ايراني است كه مي توانند با منابع و فن آوري و نيروي انساني ايراني در سطح منطقه اي و جهاني رقابت كنند و مرزهاي اقتصادي كشور را توسعه دهند.
در اين مسير توجه به فرآيند هاي موجود در WTO و پيمان هاي اقتصادي منطقه اي مانند شانگهاي و اكو به ما نشان مي دهد كه پيش قراولان توسعه ما بنگاه هاي چابك، دانش بنيان، قدرتمند و روزامدي هستند كه از بنيه ي اقتصادي و علمي مناسبي برخوردارند.
اين طرح با تقويت بنيه ي بنگاه هاي كوچك به عنوان رقباي بنگاه هاي بزرگتر، رقابت اقتصادي كشور را از زمين بين المللي به زمين رقابت داخلي انتقال خواهد داد و به لحاظ مناسباتي قابل إثبات است كه در ميان مدت بر عكس شعارهاي اعلام شده نه تنها عملكردي شتاب دهنده نخواهد داشت، اثري سرعت گير در مقابل بنگاه هاي بزرگ رقابتي كشور بر جاي خواهد گذاشت.
تله خطرناک طرح
گفتنی است در توضيحات فوق الذكر به نمايي اوليه دست يافتيم كه نشان مي داد اهدافي از قبيل عمل به منويات مقام معظم رهبري در حمايت از كالا و خدمات ايراني و نيز فتح بازارهاي جديد و كشف مشتريان تازه براي بازرگاني سازمان در اين طرح غير ممكن است. اما تله خطرناك اين طرح در نقطه سرمايه هاي انساني و معنوي سازمان بسيار اثرگذارتر است.
سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران در طول چهاردهه با فراز و نشيب هاي بسيار و هزينه هاي مادي و معنوي سنگين توانسته است ارتباطي نسبتا متعادل، مستمر، و عميق با آژانس هاي تبليغاتي و كارگزاراني پيدا كند كه با سرمايه گذاري هاي شخصي عمده ي بازاريابي بازرگاني اين سازمان را برعهده دارند.
موج بزرگ نارضايتي و عدم احساس امنيت كه بوسيله اين طرح در ميان شركا و همكاران بخش فروش رسانه سازمان توليد خواهد شد، اولا توجيه اقتصادي سرمايه گذاري در اين بخش را از بين مي برد و ثانيا گرايش اين بدنه بزرگ كه داراي توانمند ي هاي فني و اقتصادي بسياري هستند به سمت رسانه هاي ديگر افزايش خواهد داد. اين شرايط در نقطه اتصال برنامه ميان مدت به بلند مدت تير خلاصي خواهد بود براي ارزش هاي مادي و معنوي سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران.
صدا و سيما فقط اداره كل بازرگاني نيست صدا و سيما به عنوان رسانه ملي و به عنوان بزرگترين پايگاه رسانه اي نظام اسلامي، در شرايطي كه بر اثر تصميم استراتژيك غلط هم براي خود و هم براي بازار بحران ساز شود صدمات جبران ناپذيري براي وجهه كشور و توانمند ي هاي نظام ايجاد خواهد کرد.
در پایان باید گفت در دنياي امروز با اتكا به فن اوري هاي رفتار با جامعه مخاطب و طراحي سيستم هاي چند جانبه فروش رسانه امكان پياده سازي روش هايي فراهم شده است كه علاوه بر تحقق تمام اهداف مورد ادعاي اين طرح، داراي هيچكدام از مخاطرات احتمالي آن نيستند.
بومي سازي و اجراي طرح هاي روزآمد در اين حوزه مي تواند علاوه بر حمايت از توليد داخلي منافع و منابع مالي و ارزش افزوده معنوي رسانه ملي را به شكل چشمگيري افزايش داده و در تراز بين المللي قرار دهد.
انتهای پیام