آسیب شناسی لیست اصولگرایان در انتخابات شوراها
به گزارش انصاف نیوز، «سیدمرتضی محمودی»، اصولگرا، در یادداشتی در سایت رجانیوز – یکی از رسانههای اصولگرایان – که در انتخابات اخیر حامی ابراهیم رئیسی بود، نوشت:
عملکرد جریان موسوم به اصولگرا در انتخابات شورای شهر تهران را میتوان در ادامه ناکامیهای آنهادرانتخابات ۹۲ و ۹۴ برشمرد.
پدر سالاران این جریان حتی از تجربه موفق رقیب خود نیز درس نگرفته و همچنان با تکیه بر روشهای قدیمی ، شکست دیگری را نصیب اردوگاه انقلابیون کردند.
درحالیکه لیست” امید” مانند انتخابات مجلس با ترکیبی از چهره های جوان و جدید بسته شد اما اصولگرایان با تکیه برمدل شرکت سهامی و براساس منافع تصمیم گیرندگان، لیستی تکراری و غیر اقناعی با عنوان “خدمت” را به مردم معرفی کردند.
لیستی که لیدرهایش، هم خود تصمیم گیرنده ائتلاف بودند و هم نامزد انتخابات و هم سرلیست و این یعنی ترجیح منافع فردی و گروهی برمنافع جریان انقلاب.
اما حلقه تصمیم گیر در جریان رقیب، به دلیل آنکه نامزد انتخابات نبودند با حفظ منافع جریان خود، به راحتی چهرههای صاحب نامشان را کنار گذاشته و برای تحقق پیروزی گام برداشتند.
(هرچند این به معنای بی عیب بودن عملکرد «امیدی»ها نبوده و برخی اشکلات مبنایی به اقداماتشان وارد است.)
در لیست خدمت، افرادی قرارداده شدند که نامشان به عنوان دریافت کنندگان املاک نجومی تیتر رسانهها شده بود (درست یا غلط)، درحالیکه لیست امید روی نام افرادی که به هردلیلی میتوانستند نگاه منفی برایشان به همراه داشته باشد قلم کشیدند.
لیست خدمت با قالبی تکراری و تنها با تغییراتی جزیی و غیرکارشناسانه پا به میدان رقابت گذاشت به طوریکه ۱۲ عضو فعلی شورای شهر در آن قرار گرفته بود. این اتفاق یعنی تایید وضع موجود توسط اصولگرایان درحالیکه مردم از مدتها قبل خواهان تغییر در مدیریت ۱۲ ساله شهر تهران بودند، اما ترکیب لیست خدمت به این معنی بود که جریان اصولگرا پیام مردم را درست دریافت نکرده است.
یکی دیگر از نقاط ضعف اصولگرایان در معرفی ائتلاف خدمت، عدم توجه به جوانگرایی آنهم با شاخص تخصص و کارآمدی بود.
درحالیکه اصلاح طلبان هم در انتخابات مجلس و هم در شورای شهر ریسک مثبت جوانگرایی را به جان خریده و نتیجه آن را دیدند اما حضرات اصولگرا همچنان با تکیه به نامزدهای پابه سن گذاشته و محاسن سپید خود و با چشم پوشی از ظرفیت جوانان متخصص و انقلابی فهرستی را به مردم معرفی کردند که نه تنها نتوانست انبوه مردم مومن و انقلابی را قانع کند بلکه باعث انشقاق بین نیروهای اثرگذار و حضور جزیره ای یا مستقل دیگر نامزدهای اصولگرا در صحنه شد.
هرچند مهندسی انتخابات و تخلفات گسترده توسط مجریان آن، اما و اگرهای زیادی رابه دنبال داشت، اما شکست اصولگرایان با در نظرگرفتن مدل حضورشان تحت عنوان لیست “خدمت” کاملا قابل پیش بینی بود.
باتوجه به مطالبات این روزهای نیروهای حزب اللهی و حتی بخش خاکستری جامعه، ضروری است تغییرات عمده ای در میان تصمیم گیرندگان جریان اصولگرایی صورت گرفته و میدان عمل در اختیار نسلی تازه نفس ،خوش فکر، متخصص و مردم دار قرار گیرد.
البته نویسنده قائل به تبعیت از خط کشی رهبرمعظم انقلاب بین جریانهای سیاسی (انقلابی و غیرانقلابی) بوده و اعتباری برای اصولگرایی و اصلاح طلبی مرسوم قائل نیست لکن به منظور تبیین واقعیت میدانی در انتخابات اخیر از این واژه ها استفاده شده است.
انتهای پیام