منطق هزینه – فایده و مبنای وحدت در سیاست خارجی
«محمدجواد روح» در یادداشتی تلگرامی با عنوان «منطق هزینه – فایده و مبنای وحدت در سیاست خارجی» نوشت:
✍️ بیانات مقام رهبری [لینک] هرچند نقدهای زیادی را چه از منظر تفاوت «جهان بینی» (ایدئولوژیک) و نیز «تاریخی» متوجه رییس جمهور و جریان پیروز انتخابات ریاست جمهوری میکرد؛ اما از بعد «راهبردی» (استراتژیک) نکات تقویت کننده و قابل تاملی را به همراه داشت.
✍️ نخستین نکته، تاکید و توجه ایشان به منطق «هزینه – فایده» در مناسبات کشور با قدرتهای جهانی است.
✍️ ایشان به درستی تاکید داشتند که چالش با قدرتهای جهانی هزینه دارد؛ اما سازش هم هزینه دارد. اما پرسش آن است که متر و معیار سنجیدن «هزینه- فایده» چیست و کجاست؟
✍️ یک نیروی سیاسی ممکن است هزینههای چالش را بیشتر بداند و مثلا تاخیر و تعطیل روند توسعه کشور طی سالهای پس از انقلاب را ناشی از تحریمها و بحرانهای بیرونی و نیز حاکم شدن برخی جریانهای تندروی داخلی در ادوار و مقاطع مختلف بداند.
✍️ متقابلا یک جریان یا نیروی سیاسی ممکن است تحریم، بحران و جنگ را «نعمت» بداند و نتیجهی آن را افزایش اعتماد به نفس، استقلال و تقویت نیروهای داخلی بداند.
✍️ اما فراتر از نوع قضاوتها، تحلیلها و تبیینها که دربارهی دوگانهی چالش و سازش میتوان داشت؛ نکتهی مهم و محوری در این گفته، مبنا قرار گرفتن منطق «هزینه- فایده» است.
✍️ برمبنای این منطق، همسویی یا رودررویی با قدرتهای جهانی امری ابدی، حیثیتی و ایدئولوژیک نیست؛ بلکه در هر محور و موضوع و پرونده باید به طور مصداقی مساله را ارزیابی و در باب «هزینه – فایده» چالش یا سازش اندیشید.
✍️ البته، ممکن است در مواردی برخی جریانها که در چالش یا سازش منافعی دارند؛ با اقدامات تبلیغاتی – تشکیلاتی مثلا هزینههای چالش را اندک و منافع آن را با تکیه بر شعارها و ایدههای ایدئولوژیک و حتی ناسیونالیستی زیاد بنمایند.
✍️ نمونهی این رفتار را در قبال پروندهی هستهای ایران طی بیش از یک دهه و بویژه در دولت احمدینژاد شاهد بودیم که از یک سو، تحریمهای بین المللی را «کاغذپاره» مینامید و از سوی دیگر، وعده هزاران شغل در نتیجهی فعالیتهای هستهای میداد و درعین حال، آن را در شعارها و تبلیغات «حق مسلم» میخواند.
✍️ حاصل اما آن شد که تحریمها نه در هیات «کاغذپاره» که در قالب «قفلهایی سنگین» بر پیکر سیستمهای بانکی، حمل و نقل، صادرات و واردات و فروش نفت کشور ظاهر شد و وعدهی اشتغالزایی رییس دولت هم، نهایتا در عدد «صفر» پس از هشت سال خود را نشان داد.
✍️ در مقابل، «سازش» هم هزینههایی به همراه داشته که قابل احصاست؛ گرچه عمدهی آن هزینهها میتواند برآمده از شرایط ناشی از چالش باشد. همچون سیستم بانکی کشور که به دلیل سالها تحریم، از قواعد و مقررات بین المللی بازمانده و در نتیجه، علیرغم برداشته شدن تحریمها برای اتصال کامل به سیستم بین المللی نیازمند اصلاحات و تحولات کلی و جزئی در سطوح اجرایی، قانونی و ارتباطی است.
✍️ با این نگاه، منطق «هزینه – فایده» در حوزه سیاست خارجی باید نه متکی به مواضع، شعارها و سیاست گروههای ذینفع در قبال سازش یا چالش که بر مبنای منافع ملی سنجیده شود.
✍️ به نظر میرسد انتخابات ریاست جمهوری و شعارها و برنامههای کاملا متمایز نامزدهای اصلی در حوزههای مختلف (به ویژه سیاست خارجی) یکی از ملاکها و معیارهای روشن برای شناخت هزینه و فایده مبتنی بر «منافع ملی» باشد.
✍️ در انتخابات اخیر، تاکید حسن روحانی بر برداشته شدن تحریمهای غیرهستهای در دولت دوازدهم و شعارهای روشن وی دربارهی تداوم و تقویت سیاست «تعامل با جهان» مورد تایید اکثریت قاطع رای دهندگان قرار گرفت.
✍️ با توجه به بیانات مقام رهبری مبنی بر اینکه هر دو طرف پیروز و ناموفق در انتخابات باید «از خود ظرفیت نشان دهند» و نیز، تاکید ایشان بر اینکه «صدای واحدی از مسوولان در حوزه سیاست خارجی باید شنیده شود»؛ انتظار میرود جریانها و گفتمانهای رقیب، ظرفیت لازم را از خود نشان دهند و صدای واحدی را بر مبنای نظر اکثریت دربارهی هزینه – فایدهی «چالش یا سازش» در حوزههای مختلف اداره کشور به ویژه سیاست خارجی از مسوولان بشنویم.
✍️ فراموش نکنیم آنچه باعث دوام و قوام کشور در دههی پربحران و دشوار شصت شد؛ اتکا و توجه به نظر اکثریت قاطع مردم و همراهی امام، مسوولان و آحاد ملت بود و در شرایط سخت (چه اداره و چه پایان جنگ)، با منطق «هزینه – فایده» سیاستی در پیش گرفته شد که با همراهی اکثریت جامعه همراه بود؛ گرچه بسیاری از موضع انقلابی و ایدئولوژیک آن را نمیپسندیدند و حتی در قبال تصمیم امام میگریستند.
✍️ بیان و گفتهی پایانی مقام رهبری دربارهی شرایط سخت و دشوار مردم در کشورهای مختلف جهان اسلام و ضرورت حل مشکلات سوریه، بحرین و یمن از طریق «گفتگو» و با «صدای واحد در سیاست خارجی»، یادآور تصمیم و رویکردی مدبرانه از جنس موضع امام در پایان جنگ است.
رهبری در سالگرد امام: درباره دهه شصت جای شهید و جلاد عوض نشود
انتهای پیام
بعضی افراد خیلی زود از فرصتها به نفع خود استفاده میکنند . نباید فراموش کنید که موسوی نخست وزیر بود . نه رییس جمهور و نه رهبر . ایشان فقط یک عامل اجرایی بود . از این گذشته امام در فرمایشاتشان و وصیت نامه میفرمایند : ملاک حال فعلی افراد است . اگر مسلمانی مرتد شد با وی به حکم مرتد ذفتار میشود و برعکس اگر کافری مسلمان شد . شما بهتر است حال فعلی ایشان را مورد بررسی قرار دهید . اگر خدمات شایسته در دهه ۶۰ انجام داده اند پاداش دنیایی را گرفته و پاداش اخروی با خدا است . ابن الوقت نباشید . والسلام
میخواستم منفی بدم سهوا لایک زدم
جناب علي، بحث جناب روح، کلي بود اما ظاهرا شما علاقه اي داشتيد که به مصاديق ورود کنيد، بر همين مبنا، مسلما حال فعلي جناب مير از بسياري از مدعيان، بهتر، برتر و والاتر بوده و هست! مطمئنا اگر آن موجود (احمدي نژاد رو ميگم) از ميرکبير ، کوچکترين بهانه اي و علتي در دست داشت، با آن و با تمام قدرت بر وي مي تاخت، کمااينکه احتمالا از ياد نبرده ايد که چگونه بر ديگر بزرگان به پشتوانه قدرتي که احساس تکيه بر آن ميکرد، چهار نعل تاخت!!
علی اقا ازتذکر بجای شما ممنون اما اگر براستی ملاک راحال فعلی مدعیان دینداری وتصمیم گیر نه مردم عادی قراردهیم منهای شیعه امریکائی وانگلیسی وایضا روسی وچینی فکر میکنید چند نفر شیعه مخلص امیر مومنان علی ع میشود پیدا کردکه واقعا قدرت را به اندازه اب بینی بز بی ارزش بداند
جناب آقاى روح بزرگوار مگر نفرمودند : من انقلابى هستم نه ديپلومات ؟! تفسير و تحليل جنابعالى از سخنان ايشان كاملاً ديپلوماتيك است، اينكه مى فرمائيد : رو در روئى با قدرتهاى جهان امرى ابدى، حيثيتى و ايدئولوژيك نيست،، در باره امريكا صادق نيست، از نقطه نظر ايشان رو درروئى با امريكا كاملاً ابدى، حيثيتى و ايدئولوژيك است. چرا دوست داريد خودتان را و ما را بگولانيد ؟!!!