تروریسم تکفیری؛ چند نکته

یادداشت دکتر «قدرت احمدیان» عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه رازی کرمانشاه با موضوع «تروریسم تکفیری» که به انصاف نیوز ارسال شده در پی می‌آید:

اخیراً و برای اولین بار شاهد انجام یک عمل تروریستی در تهران بودیم که در نتیجه آن تعدادی انسان بیگناه که عمده آنها برای گره گشایی از مشکلات خود به دیدار نمایندگان شتافته بودند به شهادت رسیدند. داعش رسماً مسوولیت این حرکت ضد ملی را پذیرفت. بیان چند نکته در این باب ضروری است.

یکم؛ پدیده تروریسم همواره وجود داشته و امر جدیدی نیست. در طول تاریخ تروریسم ابزاری در خدمت پیشبرد اهداف سیاسی بوده است. گاهی گروهای سیاسی، زمانی دولت‌های سلطه گر و استکباری و در مواقعی جنبش‌های ضد نظم برای کنار زدن رقیب و یا انتقام گیری به ترور متوسل شده‌اند. نمونه‌های فراوان تاریخی از این دست اقدامات داریم. از این روی اقدام تروریستی در تهران را هم نباید خرق عادت دانست. این را باید در کنار هزاران کنش تروریستی دیگر در مکان‌ها و زمان‌های مختلف قرار داد.

دوم؛ تروریسم برای پویایی خود نیاز به یک «عنصر توجیه کننده» دارد. در روزگاری عنصر توجیه کننده تروریسم نظم گریزی بود و تروریست‌ها در هیات گروه‌های آنارشیستی ظاهر می‌شدند. متعاقباً تروریسم به دلایل نژادی و قومی انجام می‌گرفت. در روزگار ما تروریسم با توسل به مذهب وارد عمل شده است. اینجا است که مذهب را به‌عنوان «ابزار» و نه «باور» به کار می‌گیرد. تروریسم مذهبی که با القاعده و سپس داعش و ده‌ها گروه دیگر سامان یافته است یک جریان ماهیتاً مذهبی نیست بلکه یک جریان سیاسی است که به‌عنوان یک امر استراتژیک از مذهب بهره برداری می‌کند.

سوم؛ در تعریف تروریسم آن را «اقدام خشونت بار یک گروه غیر دولتی که با به هم ریختن نظم و قانون برای اغراض سیاسی خون بی گناهان را می‌ریزد» قلمداد کرده‌اند. تمام مصادیق تعریف حقوقی فوق در خصوص داعش صدق می‌کند. خشونت بار است، برهم زننده نظم است، بی گناهان را هدف قرار می‌دهد، دارای اهداف سیاسی است و بلاخره ظاهر غیر دولتی دارد.

باید به این مساله توجه کرد که تروریسم حتماً ظاهر غیر دولتی دارد ولی قطعاً توسط دولت‌ها هدایت می‌شود. همه می‌دانیم که روزگاری همین تروریست‌ها توسط غرب و برای زمین گیر کردن شوروی حمایت می‌شدند. رخداد مشهوری وجود دارد که رونالد ریگان بنیان گذاران بعدی القاعده و طالبان را «هم طراز بنیانگذاران ایلات متحده» خطاب می‌کرد. امروزه هم داعش مورد حمایت دولت‌ها است. شناخت این دولت‌ها کار ساده‌ای است. تروریسم از شبکه‌های قدرت و ثروت در داخل عربستان سعودی تغذیه می‌شود.

اما اکنون که تروریسم برای اولین بار به خانه‌ی ما ورود پیدا کرده است «رسالت ما» چیست؟ در این باب به چند نکته اشاره می‌کنم.

یک؛ ما باید بدانیم تروریسم یک برنامه‌ی سیاسی و استراتژیک است. تروریسم داعش برگ‌های اول «کاهوی سیاست» است. ما باید برگ‌های زیادی از کاهو را بکنیم تا به مغز ضمختش برسیم. مغز ضمخت کاهوی سیاست که توسط لایه‌ی نازک از برگ‌های ظریف پوشیده شده همان توطئه‌ی دشمنان ایران، نظام و انقلاب است. فراموش نکنیم ایران اسلامی ما برای دنیا حرف دارد. ما توانسته‌ایم با ترکیب عقل و دین به سبک معقولی از دمکراسی دینی برسیم. هیچ کشوری در جهان اسلام اینگونه نیست. تروریسم به خیال خود این الگو را هدف قرار داده است. رسالت ما دفاع جانانه از این الگو است. مطمئنم استمرار این الگو گره از کارهای فروبسته‌ی همه‌ی مردم ایران از تمام مذاهب و اقوام خواهد گشود.

دو؛ تروریسم داعش با برنامه ریزی رقبای منطقه‌ای ما اذهان ساده و انضمامی جوانان را هدف قرار داده است. تروریسم برای موفقیت به «تحمیق سازی» و جلوگیری از رشد آگاهی روی آورده است. به هر میزان که قدرت درک و انتزاع ذهنی پایین باشد توان مانور تروریست‌ها هم افزایش می‌یابد. رسالت ما «پخش آگاهی» به‌ویژه در نسل جوان است. ما باید اصول زندگی مسالمت آمیز، مدارا و تساهل، نوع دوستی، نظم پذیری، قانون گرایی، وطن دوستی، ایمان به خدای رحمان، مهرورزی، آزادی و خروج از سرسپردگی، نفی بندگی غیر خدا و… را به‌عنوان ارزش‌های اساسی در نسل جوانمان بیاموزید و ترویج دهیم.

سه؛ تروریسم مذهبی داعش شدیداً ضد قومیت و ضد ملیت است. این مساله به راحتی در ساختار و کارکرد سازمان داعش می‌توان دیده می‌شود. داعش از لحاظ ساختار یک سازمان به شدت ضد قومیت و ملیت است. اینگونه است که با هرگونه از تجلیات قومی و ملی به شدیدترین وجه برخورد می‌کند. داعش هویت‌های همچون «کردیت یا کرد بودن»، «بلوچ بودن»، «لر بودن»، «فارس بودن»، «ترکمن بودن»، «ترک بودن» و … را به هیچ وجه به رسمیت نمی‌پذیرد. اساساً پروژه‌ی داعش پروژه‌ی ستیز با انوع هویت‌های ملی و قومی و مذهبی است.

رسالت ما آن است که داعش را به یک جریان قومی و مذهبی تبدیل نکنیم. آنگونه که گفته شد داعش یک جریان سیاسی – استراتژیک است. داعش برای حذف تنوع هویتی به میدان آمده است. بر همه‌ی ما اقوام و مذاهب ایرانی لازم است که از هویت خود در برابر این جریان سیاسی دفاع کنیم.

چهار؛ یکی از شگردهای داعش بهره گیری از «پروپاگاندا» یا تبلیغات هیجانی سیاسی است. داعش با برگیری از تکنولوژی‌های جدید اطلاعاتی سعی در نفوذ در شبکه‌های مجازی اجتماعی دارد. از طریق این شبکه‌ها هیجان ایجاد کرده تا بتواند هوادار و حامی مالی جمع کند. وظیفه‌ی ما به‌عنوان کسانی که دل به این سامان سپرده‌ایم آن است که به تبلیغات داعش دامن نزنم. از انتشار پیام‌ها و کلیپ‌های هدف‌دار آنها خودداری کنیم. در برابر، رسالت ملی و انسانی ما حکم می‌کند به تقویت وحدت ملی و آگاهی بخشی برای جلوگیری از نفوذ تفکر تکفیری به‌طور جدی توجه داشته باشیم.

صاحب این قلم یقین دارد که ایران جای عرض اندام تفکر تکفیری و داعش نیست. اقوام ایرانی هزاران سال زیستن در کنار هم را تجربه کرده‌اند. در سخت‌ترین لحظات تاریخ دست در دست هم از ایران سربلند دفاع کرده‌اند. بیش از یکصد سال است که قانون اساسی نوشته‌اند و جامعه‌ی مدنی ایرانی تشکیل داده‌اند. شیوه‌های مدنی حل و فصل اختلافات را به‌درستی یادگرفته اند. در دوران معاصر دست در دست هم انقلاب کرده و قانون اساسی دوم را بنا نهاده‌اند. هشت سال جنگ با حامیان امروزین تروریسم را با جانفشانی رشادت و شهادت اداره کرده‌اند. در جنبش‌های سیاسی – مدنی ملی همانند دوم خرداد 76، بیست و دوم خرداد 92 و بیست و نهم اردیبهشت 96 پرفروغ حاضر بوده‌اند. اکنون هم این ملت سربلند توان دفاع از خود را دارد و اینگونه است که می‌توان به آینده‌ی این کشور عزیز امیدوار بود.

انتهای پیام