خرید تور تابستان

نکاتی درباره پروژه احیای سازمان مدیریت؛ ورای ادغام و یا انتزاع

روش برخورد با مساله ی سازمان مدیریت و برنامه ریزی نادرست است. متاسفانه اشتباه روشی احمدی نژاد در دولت فعلی نیز در حال تکرار است. اشتباه احمدی نژاد تنها تفکیک این دو نبود؛ اشتباه اساسی او این بود که گمان می کرد با تغییر در ساختار، می تواند به اهداف خود برسد … نکته ی دیگری که در بحث طرح موجود برای طراحی جدید از آن غفلت شده است هزینه های تغییر ساختار و پیشنهاد جدید است … پیشنهاد این است که به جای تغییر ساختار، به تحول و بهبود رفتاری این سازمان ها توجه شود و مراقبت لازم برای انجام وظایف محوله صورت پذیرد. به نظر می رسد با همین ساختار شکسته هم می شود کار کرد.
«حسن صادقی سرهنگی»، کارشناسی ارشد مدیریت دولتی و خط مشی گذاری عمومی در یادداشتی در انصاف نیوز، نوشت:
این روزها بحث های زیادی درباره ی احیای سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور و نحوه ی ادغام دو سازمان برنامه ریزی و نظارت راهبردی با توسعه ی سرمایه ی انسانی صورت می گیرد. این نوشته بر آن است تا برخی مطالب مهم برای تحلیل موضوعات مرتبط و تصمیم گیری در این خصوص را متذکر شود و به صورت ویژه خواهد گفت که برخورد با مشکلات دولت به صورت ساختاری به صورت یک امر فراگیر تبدیل شده است که چپ و راست و میانه، همه به نوعی به آن مبتلا هستند. این در حالی است که از «دانش طراحی ساختار» استفاده نمی شود و تغییرات این حوزه بدون بررسی برگزار می شود. همچنین به لحاظ تئوری سازمان و مدیریت، تغییر ساختار یک امر استثانایی در طول حیات سازمان ها باید باشد تا ثبات برقرار شود. مطلب دیگر این است که معمولاً از اصلاح رفتارها در جهت دستیابی به اهداف غفلت می شود. در ادامه سعی می شود با شواهد بیشتری این مطالب توضیح داده شود:
1. قانون اساسی ما به صورت خاص و با ذکر موضوع، اختیارات مربوط به برنامه ریزی و بودجه ریزی و نیز امور اداری و استخدامی کشور را برای رییس جمهور متعین ساخته است. بدیهی است قانون گذار با این نحوه ی بیان، خواسته است بر اهمیت موضوع از یک سو تاکید کند و از سوی دیگر ابزار لازم را برای این منصب، در اختیار رییس جمهور قرار دهد. از همین رو نکته ای که قطعی به نظر می رسد، تحقق این کارکردها زیر نظر رییس جمهور برای اداره ی بهتر کشور است. وگرنه پیش از ورود این اصل طی بازنگری در قانون اساسی در سال 1368 وزارت برنامه و سازمان اداری و استخدامی در کشور وجود داشتند.
2. تحولات این حوزه، علاوه بر تغییراتی که پیش و پس از ورود این اصل به قانون اساسی داشته است، دوران جالب توجهی را در هشت سال گذشته تجربه کرده است. تقریباً این یک مطلب مورد اتفاق همه ی کارشناسان است که تغییراتی که رییس جمهور قبلی در ساختار سازمان مدیریت ایجاد کرد، موفق نبوده است. احمدی نژاد معتقد بود سازمان مدیریت و حتی قبل از آن سازمان برنامه، اراده ی محکمی برای حمایت از طرح های توسعه و نیز فقرزدایی و محرومیت زدایی دولتمردان انجام نمی دهد. او حتی به مبانی و روش کار سازمان نیز ایراد داشت. اما گذشت زمان نشان داد، راه حل او به نتیجه ی مطلوب نرسیده است. کما اینکه وی در پایان کار دولت خود از لزوم «مدیریت متمرکز اقتصاد» سخن گفت. مطلبی که به نظر می رسد یک بار دیگر اشتباه مسیر بود. به طور کلی می توان ادعا کرد آنچه احمدی نژاد درباره ی سازمان برنامه می اندیشید به یک مشکل اشاره داشت ولی شناخت وی از این مشکل در حد «احساس مشکل» بود، نه عمیق تر از آن. در این باره در بند پایانی این نوشته بیشتر خواهیم گفت.
3. با توجه به آنچه گفته شد، پیشنهادهای مختلفی برای احیای این سازمان مطرح شده است و طرحی نیز برای اجرا مبنای کار قرار گرفته است. فارغ از اینکه این طرح آیا درست است یا اشکالات آن زیاد است یا اندک و فارغ از این بحث که آیا ادغام این حوزه ها مناسب است یا انتزاع آن ها، اما روش برخورد با مساله نادرست است. متاسفانه اشتباه روشی احمدی نژاد در دولت فعلی نیز در حال تکرار است. اشتباه احمدی نژاد تنها تفکیک این دو نبود؛ اشتباه اساسی او این بود که گمان می کرد با تغییر در ساختار، می تواند به اهداف خود برسد. این در حالی است که می دانیم موضوعی تحت عنوان «طراحی ساختار» مطلب پیچیده ای است که شاید سازمان ها نمی توانند به راحتی به آن مبادرت ورزند. تغییر ساختار نسبت به تغییر رفتارها باید بسیار اندک باشد. آنچه باید اصلاح شود، رفتار کاری و ارتقای بهره وری است. وگرنه تغییر ساختار، آن هم تغییری که بدون طراحی دقیق به عنوان یک فعالیت مهم و پیچیده که در حوزه ی مطالعات سازمان و مدیریت بدنه ی دانشی قوی و قابل ملاحظه ای دارد، قطعاً ما را به اهداف نمی رساند. این اندیشه که با تغییر در ساختار می توانیم به راحتی به اهداف برسیم، بر اساس شواهد موجود، خیال خام است. شواهد این مطلب در دو بخش قابل ذکر است: تجربه ی انتزاع در دولت قبلی و نیز عدم توجه به فنون طراحی ساختار. همچنین توجه شود که اساساً ساختار کنونی تقسیم کار و هماهنگی در دولت نیز از نبود طراحی درست رنج می برد که بدون توجه به این موضوع، پرداختن به طراحی سازمان مهمی مانند نهاد برنامه ریزی دولت به جهت تقدم و تاخری که نسبت به هم دارند نابه هنگام باشد.
4. نکته ی دیگری که در بحث طرح موجود برای طراحی جدید از آن غفلت شده است هزینه های تغییر ساختار و پیشنهاد جدید است. نهاد برنامه ریزی دولت که همه با آن سر و کار دارند نباید تغییرات ساختاری زیاد داشته باشد تا دیگر واحدهای دولت بتوانند با «ثبات روشی» که از این سازمان می بینند، خود نیز امکان برنامه ریزی بلندمدت بیابند. بدون تردید ادغام جدید آغاز صدور آیین نامه ها و بخشنامه های جدید خواهد بود که ضمن کاغذبازی و هزینه های زمانی، تحقق تغییر ساختار به نفع اهداف مورد انتظار از سازمان آینده را با پرداختن به امور جاری این سازمان با اختلال مواجه خواهد ساخت.
5. اما پیشنهاد چیست؟ پیشنهاد این است که به جای تغییر ساختار، به تحول و بهبود رفتاری این سازمان ها توجه شود و مراقبت لازم برای انجام وظایف محوله صورت پذیرد. به نظر می رسد با همین ساختار شکسته هم می شود کار کرد. ضمناً در یک برنامه ی چهار ساله سعی شود معاونت سرمایه ی انسانی به اندازه ی معقولی کوچک و جمع و جور شود. حتی رییس جمهوری می تواند اختیارات آن را به رییس نهاد ریاست جمهوری واگذار کند. سازمان برنامه ریزی راهبردی نیز سعی کند در همین چارچوب، به توسعه ی سازمان های تحت امر خود به ویژه مرکز آمار توجه کند. همچنین این معاونت باید ارتباط خوبی با دانشگاه ها برقرار کند و نظرات و آرای استادان و محققان حوزه ی برنامه ریزی، تصمیم گیری و خط مشی گذاری کشور را به خوبی منعکس کند.
6. نکته ی آخر اینکه روش های جاری و جا افتاده در کشور برای برخورد با مسایل و مشکلات نیازمند بازنگری است. باید مدیران بتوانند برای ارتقای کیفیت تصمیماتشان از سطح احساس مشکل به سوی «ادراک مشکل» حرکت کنند. موضوعی که احمدی نژاد درباره ی آن دچار خطا شد آن بود که تصویرهایش از سازمان برنامه به تنظیم بودجه و دستور برای پرداخت از خزانه محدود بود. بعدها نیز با بروز مشکلات جدید، این احساس به او دست داد که اقتصاد کشور باید از یک مرکزی مدیریت شود، ولی هیچگاه به این مطلب مهم التفات نیافت که پیش نیاز این کار دستیابی به آمار درست از وضعیت کشور و تصمیم گیری درست درباره ی نحوه ی هزینه های عمرانی و همچنین اقتصادی ساختن هزینه های جاری است.
انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا