تریدینگ فایندر

عشق به چشمهای شهید همت و فشار به کارگردان

انصاف نیوز: در نشست نقد رمان «بچه‌های کارون» احمد دهقان که به‌شدت به مخالفان آثار او انتقاد شد، صادق کرمیار آثار این نویسنده را در تاریخ ادبیات ایران ماندگار دانست و علیرضا بهرامی آثار او را جهان‌شمول و با معیارهای فرامرزی توصیف کرد.

به گزارش ایسنا، عصر روز چهارشنبه، 20 آذرماه، نشست نقد و بررسی رمان «بچه‌های کارون» نوشته احمد دهقان به‌همت باشگاه کتاب فرهنگسرای انقلاب برگزار شد.
در آغاز این نشست که اجرای آن را حمید باباوند- کارشناس کتاب و ادبیات- بر عهده داشت، دهقان درباره نوشتن رمان «بچه‌های کارون» گفت: من برای استراحت و لذت بردن از داستان خودم، با اشتیاق تمام شروع کردم به نوشتن «بچه‌های کارون». من فکر می‌کنم هم نوشتن رمان نوجوان و هم رمان بزرگسال می‎تواند برای نویسنده لذت‌بخش باشد. همچنین نوشتن مجموعه داستان هم لذت‌بخش است.
در این نشست قرار بود مازیار میری هم حضور داشته باشد که امکان حضور نیافت و از راه تلفن درباره تجربه همکاری‎اش برای ساخت فیلم «پاداش سکوت» برمبنای کتاب «من قاتل پسرتان هستم» دهقان گفت: احمد دهقان یکی از چند نویسنده معاصر ایران در حوزه جنگ است که ادبیات نمایشی‎اش را تصویری می‎نویسد. او از نادرترین نویسندگان معاصر ماست که داستانش را تصویر می‌کند و برای من کتاب «من قاتل پسرتان هستم» یکی از کتاب‎هایی بود که با خواندنش ترغیب شدم به این که آن را به فیلم تبدیل کنم. اگرچه ما دچار مشکلاتی شدیم که نتوانستیم بخشی از کتاب را تصویر کنیم. اما امیدوارم بی‌مهری‌ها به این نویسنده کم شود و خوانندگان بیش‌تری بتوانند آثار او را بخوانند.
در ادامه دهقان درباره تجربه ساخت فیلم سینمایی از روی کتاب «من قاتل پسرتان هستم» گفت: وقتی این داستان به فیلم تبدیل شد، فضای خاصی بود. وقتی کتاب منتشر شد، فشار خیلی زیادی درباره این کتاب بود و ساختن فیلم خیلی از این فشارها را کم کرد. در قبال کسانی که گمان می‌کردند کتاب چه کار می‌خواهد بکند و خیلی منفی درباره آن نوشته بودند، این فیلم خیلی از فشارها را کاهش داد.
صادق کرمیار هم در این نشست درباره کتاب «بچه‌های کارون» گفت: من از خواندن این کتاب لذت بردم. وقتی کتاب را خواندم، برای نقد کردنش نبود و برای بار دوم که خواندم، برای نقد و گفتن نکاتی برای کمک به خواننده برای خوانش کتاب بود.
این نویسنده ادامه داد: درباره جنگ کارهای زیادی انجام شده، چه در حوزه کارهای مستند و چه ادبیات داستانی. اما درباره فتح خرمشهر ما کم‌تر کتاب می‌بینیم. بخصوص برای نوجوانان که نسل بعد هم هستند و باید تاریح خودشان را بدانند. این کتاب علاوه بر جذابیت‌های داستانی، می‎تواند درکی باشد از تاریخ ندیده و نشناخته‎شان. می‎گویند نویسنده باید بتواند از تضادهای موجود در زندگی برای پرورش داستانی که زیبایی‌ها را زشت نشان دهد و زشتی‌ها را زیبا نشان دهد، استفاده کند. دهقان هم به راحتی توانسته زشتی‎ها و پلشتی‎های جنگ را به زیبایی به تصویر بکشد. بدون این‌که فلسفه‎بافی کند، بدون این‌که حکم صادر کند و بدون تئوری‌سازی درباره جنگ، توانسته از این تضادها به بهترین نحو استفاده کند و آن هم از زاویه دید نوجوانی که زاویه دید متفاوتی دارد و در داستان می‎بینیم انگار در جهانی که او زندگی می‎کند جنگی وجود ندارد. ما در این کتاب می‌بینیم که صحبتی از دوران قبل از جنگ نیست. ما اطلاعاتی درباره زمانی که جنگ نبوده، نداریم. شاید علتش این باشد که دهقان می‏‌خواهد بگوید تنها تجربه نوجوان از زندگی همین جنگ است و جنگ برای او حادثه نیست؛ زندگی است. برای همین، مرگ و خمپاره و زخم‌ها برای او طبیعی و جزوی از زندگی است.
کرمیار گفت: من نظرم این است که ما تسامحا می‌توانیم این رمان را رمان نوجوان بگوییم. المان‌هایی در این رمان دیدم که نشان می‎داد رمان بزرگسال است. شاید اگر در شناسنامه کتاب نمی‎خورد رمان نوجوان، من رمان را رمان نوجوان نمی‌دیدم. اما با این شرایط یک چیزهایی می‎توانست اضافه شود به رمان که درکش را برای نوجوانان راحت‎تر کند. یکی این‌که ما زندگی بدون جنگ را در این رمان نمی‎بینیم. در رمان نوجوان نویسنده باید آشنایی‌سازی کند و راوی خیلی جاها آشنایی‎سازی کرده است. اما شکست‎های زمانی در رمان هست که این شکست‎های زمانی ممکن است برای نوجوان قابل درک نباشد.
در ادامه این مراسم، علیرضا بهرامی درباره این کتاب گفت: معمولا در جامعه‌هایی که بیش از آن‌که مردم‎شان برای حکمرانان تعیین‎کننده‎ باشند، این حکم‌رانان هستند که نوع زندگی آن‌ها را تعیین می‎کنند و از نظر امنیتی هم خیلی قوی هستند، استعداد بروز فساد در ارکان اجرایی بالاست. بر اساس رتبه‌بندی کشورها از نظر فساد اداری هم ما در جایگاه نامطلبوبی قرار داریم و به جز فساد مالی، با فسادهای ذهنی هم مواجه‌ایم و چیزی که از چند سال پیش ادبیات دفاع مقدس با آن چالش داشت، از همین جنس است. شرایطی که برای رمان «من قاتل پسرتان هستم» پیش آمد، از این‌رو بود. کسانی که هم‌زمان عضو چند هیأت مدیره و هرکدام با حقوق‌های چند میلیونی هستند، فکر می‌کنم نگران بودند از شکل‌گیری تفکری نو در ادبیات دفاع مقدس. روی دیگر ماجرا هم جهل است که در طبقات فرودست بیش‌تر نمود می‌یابد. این تفکر آثار کسانی چون دهقان را به تکفیر می‏‌کشید و می‌گفت، کسانی که نگاه‌شان به جبهه این است، خدانشناس‌اند!
او در ادامه افزود: من همه‌ آثار داستانی این نویسنده را خوانده‌ام. آن چیزی که در آثار آقای دهقان دیده می‌شود، یک بخشی از واقعیت جنگ بود که کسی نمی‌تواند آن‌را انکار کند. ما جنگ را مقدس می‏‌کنیم، اما نمی‏‌توانیم بگوییم خواهان آن هستیم. همین الآن هم به انحای مختلف اصرار داریم و فریاد می‌زنیم که ما جنگ‌طلب نیستیم. جنگ وحشی است، عاطفه‌ها را له می‌کند. ساختارهای شگل‌گرفته در طول اعصار را نابود می‏‌کند. این‏‌ها را در «پرسه در خاک غریبه» و «سفر به گرای 270 درجه» می‎بینیم که تصویر شده است.
بهرامی همچنین گفت: بعضا کسانی می‏‌گویند نگاه دهقان به جنگ غلط است، که وقتی جنگ تمام شد، هنوز به سن تکلیف نرسیده‌ بودند. در حالی‌که احمد دهقان کسی است که در 14 سالگی به جنگ می‎رود و هشت سال طول می‌کشد تا از آن فضا بیرون بیاید. این شخصیت «ناصر» که در آثار مختلفش دیده می‌شود، دوست و هم رزم شهیدش بوده است. آن‌وقت حکم صادر می‎کنند که جنگ این‌گونه نبوده که دهقان تصویر می‌کند.
این شاعر در ادامه درباره رمان «بچه‌های کارون» گفت: این کتاب تکاملی در کار احمد دهقان است که بعد از کارهایی که قبلا نوشته، لطافت نگاهی را به‌همراه آورده است. ورود شخصیت «مامان» در این داستان هم از همین‌روست.
به گزارش ایسنا، احمد دهقان هم در ادامه درباره رمانش در پاسخ به پرسشی گفت: ما در مورد جنگ خیلی نمی‎دانیم. سوژه جنگ آن‌قدر بزرگ است و اطلاعات ما آن‌قدر درباره‌اش کم است که می‎توانیم همه حرف‌های اخروی و دنیوی خود را در آن بیاوریم. مادر و فرزندی که در این کار آوردم، با لذت آوردم. شب عملیات کربلای 5 شب خیلی وحشتناکی بود. شب عمکلیات کربلای 5، شبی که از گردان 300 نفره ما که نیم ساعت پس از نیمه‌شب حرکت کرده بود، ساعت 4 صبح حدود 80 نفر باقی ماندند، یک نفر در آن شرایط کنار ما نشسته بود و زمانی که منور زدند، متوجه شد شخصی که کنارش نشسته، عراقی است. می‎خواست او را بکشد که همین نوجوانان نگذاشتند. بعد همین فرد که می‎خواست عراقی را با شجاعت بکشد، در شب دیگری از وحشت خمپاره‌ها می‎لرزید.
همچنین کرمیار در ادامه درباره احمد دهقان گفت: تعبیر غلطی در کشور ما هست که فکر می‎کنند نویسنده تئوری‌پرداز است، اما هنر عرصه تئوری‌پردازی نیست. نویسنده، نویسنده است. داستان خودش را می‎نویسند و حکمی صادر نمی‏‌کند. بنابراین نویسنده را فراتر از عرصه سیاسی روز می‏‌دانم، چون مسائل سیاسی روز گذراست. هیچ‌کس نمی‏‌داند شاه ‌شجاع چه کرده، اما همه حافظ را می‏‌شناسند. نویسنده کار خودش را می‎کند. به نظر من در «بچه‎های کارون» این اتفاق به خوبی رخ داده است. چندلایگی در این رمان به خوبی انجام شده و برای همین می‎گویم که تسامحا باید آن را رمان خواند. این است که از تمامی عناصری که می‌‏تواند داستان را جذاب و معنادار کند و بازآفرینی هنری یک جنگ ویران‌گر را نشان بدهد، استفاده کرده. نویسنده به عنوان کسی که مسؤولیت دارد، در مقابل نسل بعدش بزرگ‌ترین اتفاق جنگ یعنی فتح خرمشهر را به یادگار گذاشته و حالا من با این نگاه موافق باشم یا نباشم، مهم نیست.
کرمیار تأکید کرد: درگیری‌هایی که در سطح نظر وجود دارد و مسائل سیاسی و نظراتی که اکنون هست، همه گذران است و هوشمندی کسانی چون دهقان این است که می‌‏نشینند و کار خودشان را می‎کنند و می‏دانند چیزی که می‎داند، همین آثار است.
در ادامه، بهرامی درباره شخصیت‌های این رمان گفت: قهرمان‌های داستان‌های دهقان، آسمانی نیستند و به همین دلیل، برای ما می‌توانند الگو باشند. نگاه فرمایشی به ادبیات و هنر یک لطمه بزرگ دارد؛ وقتی اسطوره دست‌نیافتنی می‎سازیم، افراد جامعه دیگر نمی‌توانند مثل آن‌ها باشند. مستندی درباره شهید همت ساخته شد، کارگردان به‌شدت تحت فشار بود که چرا در آن گفته شده همت شب عملیات تا صبح چهار تا پاکت سیگار می‌کشید. یا چرا همسرش گفته من عاشق چشم‎های ابراهیم شدم. الزامات رسمی متعلق به تریبون‎های رسمی است و نویسنده کاری به آن‌ها نباید داشته باشد. بر اساس نگاه رسمی رزمندگان ما از صبح تا شب فقط عبادت می‎کردند و منتظر بودند شهید شوند. اما آدم‎های این داستان آسمانی نیستند و از این نظر داستان جهان‎شمول است و در هر جای دنیا قابل درک است. دهقان در هر کتاب جدیدی که منتشر می‌کند، به استانداردهای جهانی نزدیک شده است و در عین این‌که بومی نوشته است، اما ادبیاتی دارد که برای فرهنگ‎های دیگر هم قابل درک است و به‌نظرم، داستان‌هایش به‌شدت ترجمه‌پذیر شده است. ضمن آن‌که دهقان، مانند خیلی‌ها صرفا روایتگر نیست و با نثر متناسب، تعلیق‌های دلپذیر و توصیف‌های دل‌انگیز و در عین حال باورپذیر، به استانداردهای سطح اولی جهانی نزدیک شده است. از این‌رو معتقدم اگر او در طی مسیرش و این سیر تکوینی که دارد، راسخ باشد، در آینده‌ای که نزدیک یا کمی دور می‌تواند باشد، به یکی از چهره‌های جهانی ادبیات می‌تواند تبدیل شود.
انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا