دوباره «علیه تفرقه» در جبهه اصلاحات
«علی معینی» فعال سیاسی جریان اصلاحات در اصفهان در یادداشت ارسالی به انصاف نیوز نوشت:
سه سال و نیم پیش یادداشت «علیه تفرقه» را نوشتم که در تعدادی از رسانهها منتشر شد. یک ماه از پیروزی اعتدال و اصلاح گذشته بود، اما در همان هیاهوی شادمانی از پیروزی در انتخابات با قدری ریزبینی و نگاه تحلیلگرایانه میشد نسیم تفرقه را احساس کرد و نشانههای بروز آن را دید، واقعیتی که این روزها و ماهها هم در عرصهی ملی و هم حداقل در «اصفهان» و مشخصا در جبههی اصلاحات ظهور و بروز علنی یافته است.
خوشبختانه از آن روزها به این سوی، عقل جمعی اصلاحات بر سبیل صحیح قرار گرفت و سازوکار سیاستورزی جمعی در این میانه به بهترین شکل «ممکن» اصلاح شد و الگوی «شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان» با ترکیبی از احزاب و شخصیتهای مؤثر تشکیل شد. این شورا در اولین آزمون خود انتخابات مجلس گذشته را به نیکی و سربلندی گذراند.
آنروز، در «علیه تفرقه» نوشتم: «در شرایط فعلی و گشایشی که تصور میشود به واسطهی پیروزی دکترروحانی در فضای سیاسی کشور حاصل شود، چه نیکو است که بدنهی تاثیرگذار فعالین سیاسی کشور با نیمنگاهی به گذشتهای که تجربههایی فراوان از شکستِ ناشی از عدم «انسجام» را در کارنامهی خود دارد، این بار و یکبار برای همیشه، در جهت ترمیم و بهسازی ساختار سیاسی اصلاحطلبان کشور و رسیدن به الگویی شفاف و کارآمد برای رسیدن به «اجماع» در بزنگاههای آتی که نیاز دوباره به عقل جمعی دارد، قدمی بزرگ و شایسته بردارند. باتوجه به واقعیات حاکم بر جریان «اصلاحطلب و تحول خواه»، اذعان دارید که این مهم جز به دست توانمند جوانان فعال بر نمیآید. عدم حصول این دستآورد برای نیروهای اصلاحطلب و اعتدالگرا و در نبود یک جریان واحد و متّحد، قدرت گرفتن «فرصتطلبان بیهویتی» است که زمین بازی را تنها و تنها در جهت پیشبرد اهداف شخصی و منفعتطلبانهی خود، به هم خواهند زد».
اما دربارهی همین سطور از یادداشت مورد اشاره با نیم نگاهی به حوادث این روزهای اصفهان:
1 . توجه اصلاحطلبان اصفهان به جوانان در قالب شورای هماهنگی ستودنی است. کاری که در تهران به عنوان معضلی هم چنان محل منازعه است در اصفهان با تنظیم و تدوین قانونمند طرحی از جانب خود جوانان (جوان در این آییننامه با وام گرفتن از اسناد دولتی حداکثر ۳۰ سال تمام تعریف شده است) و با تدقیق و استقبال شورای هماهنگی به تصویب آن شورا رسید و امروز جوانان احزاب و تشکلهای دانشجویی استان اصفهان با حق رأی به عضویت شورای هماهنگی جبهه اصلاحات استان اصفهان درآمدهاند.
2 . «جریان واحد و متّحد» اصلاحطلبان و اصلاحات بزرگترین دست آوردی است که شوربختانه با نگاه بیمار رقیب به آن، دلسوزان اصلاح نظام را نگران ساخته، نگرانی برای دستدرازی به این وحدت و اتحادی که سخت به دست آمده است. تمامی تحلیلها برای شکست جریان اصلاحطلبی به نقطهای مشترک ختم میشود؛ «بر هم زدن این اتحاد و لاجرم چنددستگی».
تحرکات بیرون از خانوادهی اصلاحات قابل درک و پیشبینی است و تا حدودی قابل کنترل است. قطعا این افعال کور به نتیجهی مورد علاقهی فاعلان آن نخواهد رسید.
اما تلاشهای درون تشکیلاتی پراکندهای که نتیجهای جز خدشهدار کردن این انسجام نخواهد داشت نگران کننده است. نه از این بابت که وحدتشکن خواهند بود بلکه همچنان که اذعان داریم اگر حرکتهای کور مورد اشاره از نوع حرکات ایجابی و جریانساز نیست اما قطعا توان اندکی برای سلب اهداف اصلاحطلبانه خواهند داشت.
این نگرانی آن جا مضاعف میشود که احتمال هدایت بیرونی این تحرکات افزایش مییابد. نگارندهی این سطور از صمیم قلب آرزومند است که این تصور تحلیلی بدبینانهای بیش نباشد و قطعا معتقدم بسیاری از افراد همراه جریانات معترض و تفرقهافکن از نیروهای دلسوز اصلاحات هستند که متاسفانه با تحلیل ضعیف و البته غلط و انتخاب راهبرد ناصواب پای در مسیر اشتباهی گذاشتهاند. انتقاد و به تبع آن بهسازی، در فضای هیجانی و غبارآلود رخ نخواهد داد.
3 . «فرصتطلبان بیهویت» همیشه بزرگترین خطر برای هر جریان سیاسی بودهاند؛ فرصتطلبانی در جبههی اصلاحات که آرمانخواهانه به فعالیت سیاسی نپرداختهاند و متاسفانه با هدف دستیازی به رانت و قدرت، فعالیت سیاسی را برگزیدهاند و از بداقبالی آنان بوده که در جریان اصلاحات فرصت خودنمایی یافتهاند.
اصلاحطلبان اگرچه «قدرت» را یکی از راهبردهای خود برای ایفای نقش سیاسی خود میدانند اما قطعا و حتما آن را تنها هدف و مسیر پیش رو نمیدانند که اگر اینگونه بود بعد از سالها دوری از کرسی خوش خط و خال قدرت باید شاهد اضمحلال این جریان اصیل باشیم که اینگونه نبوده و نیست.
نقش «اهداف شخصی و منفعت طلبانه» در رخدادهای ماههای اخیر اصفهان حداقل برای بسیاری از فعالین سیاسی، مشخص شده است اما قطعا نیاز به شفافسازی بیشتری خواهد بود.
با تمامی این اوصاف و اشارات مختصر از حواشی این روزهای اصلاحات در اصفهان، شوربختانه سازوکارهای خط نفاق مشخص است؛ استراتژی جامع سیاسی ایشان برای به دست آوردن قدرت درون تشکیلاتی و حفظ آن از راه شکستن یک قدرت متمرکز به قطعات کوچکتری که هر یک به تنهایی قدرت کمتری از اجراکنندهی این استراتژی دارند. این هدفی است که از سوی مسببان آن ایده، راهکار پیروزی تصور میشود.
در یادداشت «علیه تفرقه» اینگونه اضافه کردم که: «… کمک به ترویج بیاعتمادی، کینه، چنددستگی، عداوت و خصومت در میان افراد زیرمجموعه – برای جلوگیری از «اتحاد» و همبستگی ایشان… – از ویژگیهایی است که نظریهپردازان و مریدان این مسلک شوم به آن معتقدند و برای ترویج آن تلاش میکنند».
و اصلاحات اصفهان این روزها با چنین حواشی روبروست؛ ترویج بیاعتمادی، ایجاد خصومت و عداوت، ایجاد چنددستگی بین نیروهای فعال، صفکشی و یارگیری با هدف تضعیف درونی جبهه اصلاحات اصفهان و…
و در جای دیگری از آن یادداشت آوردهام که: «چرایی وجود چنین تفکری در میان جریانات تمامیتخواه کشور قابل درک و تحمل است، که صد البته آنان به شکل بنیادین از عقل جمعی گریزانند، ولی چه میشود که افرادی که سودای راهبری جامعه به سمت «دموکراسی» و «تحزّب» و «توسعه جامعه مدنی» را دارند و توسعهی «تعامل در روابطِ» افراد جامعهی هدفِ خود را، دغدغه میدانند، الگوی رفتاریشان شباهتی بیهمتا به «تفرقهافکنان» پیدا میکند».
و در انتها این چنین نوشته بودم: «پیروزی اصلاحطلبان، نه انتخابات ریاستجمهوری ۹۲ (و حتی پیروزیهای نسبی اخیر)، بلکه تداوم این پیروزیها در آینده به قصد نادیدهگرفتن مبانی نظری اصلاح، پیشرفت، توسعه و اعتدال در جامعه است.
«علیه تفرقه» را با این بیت از مرحوم «سیدحسن حسینی» به پایان بردم:
«تا بر سرِ گورِ خصم دست افشانیم
ای دوست بیا سرود وحدت خوانیم
تکرار خطا دوباره ما را نسزد
ما عاقبت تفرقه را میدانیم»
پی نوشت: «شورای هماهنگی جبههی اصلاحات استان اصفهان» البته مدتها پیشتر و با الگویی مشابه «شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان کشور» تأسیس شد.
انتهای پیام