خرید تور تابستان

ریشه‌های پوپولیسم در روحیه ایرانی / سریع القلم

محمود سریع‌القلم: یکی دیگر از ویژگی‌های پوپولیسم، نپذیرفتن تفاوت‌هاست. پوپولیسم همه را یکسان می‌انگارد و انسان‌ها را در یک چارچوب مشترک می‌بیند. در حالی که در عملکرد امام موسی صدر شاهدیم که هر فرد و گروه و طایفه‌یی جایگاه خاص خودش را دارد. ایشان روش‌های متفاوت با افراد متفاوت داشت. در حالی که پوپولیست‌ها به دنبال یکسان‌سازی و یک شکل‌سازی هستند. پوپولیست‌ها به دنبال تعمیم دادن هستند.
 
هفتمین درس گفتار «اندیشه و عمل» امام موسی صدر، با موضوع «امام موسی صدر، ستیز با پوپولیسم»، با سخنرانی دکتر محمود سریع القلم برگزار شد.
به گزارش انصاف نیوز به نقل از روابط عمومی مؤسسۀ فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، در این نشست که روز سه‌شنبه، نوزدهم آذر ۱۳۹۲در محل مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر برگزار شد، استاد دانشگاه شهید بهشتی ابتدا تعریفی از پوپولیسم ارائه کرد و سپس، به بررسی تفاوت‌های سیره امام موسی صدر با آن پرداخت و در ادامه، به سؤالات حاضران پاسخ داد.
 دکتر سریع القلم  درباره علت توجه به شخصیت امام موسی صدر گفت: ‌«ما دانشجویان علم سیاست در طول کار خودمان موظف هستیم که درباره یک شخصیت بزرگ کار کنیم، من به واسطه تحولات ایران بعد از انقلاب اسلامی به دنبال فردی می‌گشتم که ضمن آنکه متدین هست، با نظام بین‌الملل در ستیز نباشد و از آن به تناسب ظرفیت‌های جامعه استفاده کند. امام موسی صدر فردی بود با درجه اجتهاد، اما در عین حال با افرادی از شیعه و سنی و مسیحی و سران کشورهای عربی و رییس کارخانه‌های آلمان و سران اتحاد شوروی تعامل داشت. اینکه فردی خودش را از مدارهای اثرگذاری منزوی نکند، ایده‌آل است.»
 
پوپولیسم عوام‌فریبی برای راضی کردن مردم جامعه برای چند روز آینده است
دکتر سریع القلم که در آثارش می‌کوشد فرهنگ سیاسی ایرانیان را بازنمایی و مورد واکاوی قرار دهد، انتخاب وجه پوپولیسم ستیزی در شخصیت امام موسی صدر را مرتبط با لایه مسلط در اندیشه و عمل ایرانی خواند. او گفت واژه پوپولیسم که از اصطلاح «پوپولاس» به معنای مردم ساخته شده، در امریکای لاتین متولد شده است. او این واژه را در برابر خردگرایی و عقلانیت و نخبه‌گرایی و تخصص‌گرایی خواند و گفت: پوپولیسم یک نوع مزاج است، یعنی تصمیم‌گیری بر اساس اموری که در گذشته و آینده نزدیک رخ داده است. پوپولیسم نه با گذشته و نه با آینده کاری دارد. پوپولیسم با استدلال و مطالعه کاری ندارد بلکه نوعی عوام‌فریبی برای راضی کردن مردم جامعه برای چند روز آینده است. پوپولیسم که در امریکای لاتین شکل گرفت، ارتباط تنگاتنگی با دیکتاتوری داشت، به طوری که در آن منطقه برای آنکه رهبران سیاسی اقتدارگرا بتوانند حمایت عامه مردم را داشته باشند، به پوپولیسم روی آوردند.
 
حاصل پوپولیسم رضایت کوتاه مدت و تخریب آینده مردم
پوپولیسم یک حس زمانه و خواسته و روحیه مقطعی و کوتاه‌مدت است. معمولا پوپولیسم بی‌ثباتی به همراه دارد. سیاستمدار پوپولیست مردم را در یک فضای محدود مکانی و زمانی و فلسفی محصور می‌کند تا بتواند اهداف خود و گروه مورد علاقه‌اش را پیش ببرد. ما تجربه پوپولیسم را در آلمان نازی دیده‌ایم. در این کشور دیدیم که سیاستمداران چگونه توانستند چنان مسائل را اغراق شده به مردم بنمایانند که بتوانند روح ایشان را تسخیر کنند و قوه استدلالی آنها را به تعطیلی بکشانند. بنابراین پوپولیسم برای دنیای پیچیده امروز یک جریان فکری و سیاسی بسیار خطرناکی است و می‌تواند مردم یک کشور را در یک دوره کوتاهی راضی نگه دارد، اما آینده ایشان را تخریب کند و باعث شود که از پیش‌بینی‌های منطقی فاصله بگیرند و وارد فضاهایی بازگشت‌ناپذیر شوند.
 
ریشه‌های پوپولیسم در روحیه ایرانی
سریع‌القلم پس از بیان این چارچوب نظری از مفهوم پوپولیسم اما به این امر پرداخت که چرا مدعی است که در روحیه ایرانی یک لایه خفته و بعضا فعال پوپولیستی داریم و به همین خاطر تحت تاثیر پوپولیسم قرار می‌گیریم. او گفت که پوپولیسم در ایران دو ریشه تاریخی دارد؛ نخست فقر اقتصادی و دوم فقر فرهنگی و فکری. اگر سوابق کمونیست‌های ایران در 80 سال گذشته را مطالعه کنید درمی‌یابید که بسیاری از آنها از خانواده‌های فقیر و مناطق دور افتاده کشور و با نارضایتی از اوضاع اجتماعی برآمده‌اند و در فضایی که خلأهای فراوانی وجود دارد، به سراغ کمونیسم رفته‌اند. به همین خاطر است که کمونیسم در ایران با مثلا کمونیسم در لهستان قابل مقایسه نیست. در لهستان از کمونیسم تشکل‌های اجتماعی به وجود آمد و با ملی‌گرایی لهستانی مختلط شد و در نهایت وقتی که شرایط مهیا شد به موفقیت لهستانی‌ها برای ایجاد جامعه دموکراتیک انجامید.
 
همراهی کمونیسم و پوپولیسم در ایران
اما در ایران کمونیسم با پوپولیسم همراه شد زیرا ما در ایران همواره دغدغه توزیع نابرابر داشتیم. در طول تاریخ امپراتوری ایرانی به دلیل حاکمیت ظلم و ستم و سرکوب اقوام و جامعه همیشه با مشکل توزیع امکانات و درآمدها مواجه بودیم. علت اینکه ما ایرانیان به واژه عدالت علاقه‌مندیم، هم یک بعد واقعی و هم یک بعد روانی دارد و به دلیل ظلمی است که در بسترهای تاریخ این کشور حضور داشته است. به همین دلیل کمونیسم برای کمونیست‌های ایرانی یک چارچوب فلسفی نشد، بلکه بستری برای مبارزه با نظم و وضع موجود و علاقه به بومی کردن امکانات کشور و فاصله گرفتن از نظم بین‌الملل شد. در نتیجه مبارزه با امپریالیسم از نوع کمونیسم در کنار لایه‌های پوپولیستی چپ ایرانی همراه شد و در نتیجه نگاه‌های منطقی سوسیالیست‌ها نتوانست اجرا شود و جریان کمونیستی با سبک و سیاق احساساتی ایرانی ادامه پیدا کرد.
 
فقر فرهنگی در تعامل با یکدیگر
اما منبع دوم یعنی فقر فرهنگی به مشکل ایرانیان در تعامل با یکدیگر بازمی‌گردد. من در کتاب «اقتدارگرایی در عصر قاجار» به این نتیجه رسیدم که مشکل ما ایرانیان این نیست که افکار متفاوت داریم. برای کشوری که قدمت طولانی دارد، پذیرش افکار متفاوت دشوار نیست. اما مساله اصلی شخص محوری است که ناشی از انعکاس تاریخ استبدادی و شاهنشاهی در روحیه ایرانیان است و ریشه خلقی و شخصیتی دارد. به همین دلیل است که ایرانیان نمی‌توانند با یکدیگر تعامل یابند. در حالی که در کشوری مثل چین مردم به راحتی با یکدیگر تعامل دارند و در نهایت بر اساس یک هرم حزبی یا خانوادگی یا اجتماعی به یک نظر متمایل می‌شوند و بر اساس آن عمل می‌کنند. اما در فرهنگ ایرانیان به محض اینکه با هم اختلاف فکری می‌یابیم از هم جدا می‌شویم. به همین دلیل تاریخ انشعاب در میان هر آنچه تحزب در ایران بوده، بسیار جدی است.
 
امام موسی صدر در برابر پوپولیسم
اما چرا دکتر سریع‌القلم معتقد است که امام موسی صدر با پوپولیسم در ستیز بود؟ او در مقام پاسخ به این پرسش گفت: امام موسی صدر 16 سال کار فکری، تربیتی، عقیدتی و اجتماعی کرد و این نشان‌دهنده یک منظومه فکری است. در جامعه ما هزاران ایرانی داریم که ظاهر دینی دارند، اما عملکردشان نشان می‌دهد که در باطن ضد دین هستند. در حالی که عملکرد امام موسی صدر نشان می‌دهد که برای باورها و اعتقادات وقت گذاشت. او نه‌تنها یک نظم فکری داشت، بلکه یک برنامه عملی نیز داشت و به دنبال کادرسازی و تربیت گروه برای اجرای اهدافش داشت. اگر این را با تحولات امروز جامعه ما مقایسه کنید، متوجه منظورم می‌شوید. خلاف پوپولیسم مشورت کردن، مبارزه با خودخواهی، تبادل فکر و با استدلال کار کردن است.
 
اگر زندگی امام موسی صدر را مطالعه کنید، در می‌یابید که ایشان با تلاشی مداوم مرتب در میان افراد و گروه‌ها حضور می‌یافت تا موضوعی را به اجماع برسانند. در طول زندگی عملی ایشان از بروز چند صد بحران در لبنان جلوگیری به عمل آمد. این به خاطر روح و روان اجماعی ایشان بود. این درست برخلاف پوپولیسم است. زیرا پوپولیسم مکانیسمی است که از مغز یک نفر نشات می‌گیرد و در دیگران  حکم زورگویانه اعمال می‌کند. این در حالی است که امام موسی صدر درباره مخالفانش می‌گوید که من تحمل نمی‌کنم که خاری در چشم مخالفانم باشد. ایشان در عمل نیز اعتقادش را به این سخن نشان می‌داد.
 
در علوم انسانی کسانی بهتر عمل می‌کنند که از انسان مستقل از جغرافیا، نظام فکری، تاریخ و ویژگی‌های یک ساختار فهم عمیق‌تری داشته باشند. امام موسی صدر چنین درک عمیقی داشت و مخالفانش را می‌فهمید. اینکه فردی بفهمد چرا انسان طغیان می‌کند، راستگو نیست، خودمحور است، نشان می‌دهد که درک عمیقی از علوم انسانی داشت.
 
گرایش‌ اومانیستی در شخصیت امام موسی صدر
یکی دیگر از ویژگی‌های ایشان انصاف است. انصاف به تعبیر دکتر صدیقی کالایی کمیاب است و خصلتی است که در میان ایرانیان بسیار ضعیف است. انصاف به این معناست که وجوه گوناگون یک موضوع یا فرد را با یکدیگر ببینیم. سیاه و سفید بودن ذهن ما ایرانیان سبب شده که شناخت ما از پدیده‌ها بسیار ناقص است. این ایراد بزرگی است که باید از جامعه‌شناسی و روانشناسی و انسان‌شناسی مدد بگیریم و آن را در خود رفع کنیم. امام موسی صدر توانسته بود این نقیصه را در خود رفع کند. ایشان با منتقدان و مخالفان خودش با سعه صدر رفتار می‌کرد. من هر چه گشته‌ام در عالم دین و دینداری کسی را با این جامعیت نیافتم که اینقدر ابعاد مختلف دینی در شخصیتش تبلور یافته باشد. ایشان در لابه‌لای یک بحران بزرگ از مشکل اقتصادی یک خانواده نیز غافل نمی‌شد. تشکیل حرکت محرومین یکی از ویژگی‌های غیرایرانی و غیرخاورمیانه‌یی است، که نشان‌دهنده گرایش اومانیستی در شخصیت ایشان است.
 
نگاه دراز مدت امام موسی صدر به مسائل
پوپولیسم ضد قاعده است. در حالی که امام موسی صدر نشان می‌داد که نگاه دراز مدت به مسائل دارد. ایشان وقتی وارد لبنان شد، وارد کار نظامی نشد، بلکه سال‌ها به دنبال بنیان‌های اجتماعی بود و می‌کوشید افراد را از یک نظام سنتی، دینی بیرون آورد و به یک نظام اعتقادی وارد سازد و سپس کارهای سیاسی و نظامی صورت دارد. یکی دیگر از ویژگی‌های پوپولیسم آن است که یک رهبر پوپولیست با اشتباهات مردم همراه می‌شود تا اهداف خودش را در قالب این سخنان تعریف کند. در حالی که در داستان بستنی‌فروش مسیحی در لبنان شاهدیم که امام موسی صدر با مردم همراه نمی‌شود و نمی‌گوید که چون این مرد مسیحی است، از او بستنی نمی‌خریم. او پوپولیستی عمل نمی‌کند. بلکه می‌کوشد عده زیادی را جمع می‌کند و به بستنی‌فروشی می‌برد تا فکر و روش غلط مردم را با روش خودش اصلاح کند.
 
پوپولیسم یعنی راضی کردن مردم برای یک ماه
در سخنان سریع‌القلم در توصیف پوپولیسم اشاره‌های آشکاری به تجربه اخیر ایرانیان بود. او گفت که پوپولیسم یعنی اینکه مردم پول اندکی بگیرند و برای یک ماه راضی باشند. افراد پوپولیستی با این کار امتیاز سیاسی می‌گیرند و هیچ کس هم نمی‌پرسد که آیا این کار منطقی است یا خیر. یعنی به جای اصلاح فضای کسب و کار و نظام مالیاتی و برقراری روابط معقول بین‌المللی به آنچه مردم به اشتباه به آن علاقه‌مندند، تن می‌دهد. نتیجه هم مصایب فراوانی برای جامعه است.
 
صدا و سیما یک نهاد پوپولیستی است
در کشورهای پیشرفته تربیت عقلی افراد از کودکی صورت می‌گیرد. آنها حتی از نحوه چینش کودکان در کلاس‌ها تعامل را به بچه‌ها یاد می‌دهند. در حالی که در نظام آموزشی‌ ما تنها به دانش‌آموزان و دانشجویان حفظ کردن محفوظات را یاد می‌دهند. ما یاد نگرفته‌ایم که سوال کنیم. به همین خاطر است که در شرایط فعلی مطمئن هستم که وضع سیاست خارجی ما بهتر می‌شود، درآمد نفتی ما با اهتمامی که صورت می‌گیرد، بیشتر می‌شود و وضع اقتصادی ما بهبود می‌یابد. اما مشکل فرهنگی‌مان حل نمی‌شود. ما تربیت نمی‌شویم که به کشور تعلق داریم. تربیت عقلی در خانواده و مدرسه بسیاری ضعیف است. در نتیجه ما احساسی، غریزی و پوپولیستی تربیت می‌شویم. صدا و سیمای ما هم متاسفانه به این جریان کمک می‌کند. از یک لبوفروش یا راننده تاکسی که تمام روز را سرگرم حل مشکلات معیشتی‌اش است، درباره جریان هسته‌یی نظرخواهی می‌کند. بنابراین صدا و سیما اصالتا یک نهاد پوپولیستی است و به جلوگیری از رشد عقلی و استدلالی جامعه کمک می‌کند البته باید میان عقل و هوش تمایز گذاشت. ایرانیان در زمینه هوش تحصیلی از بهترین‌های دنیا هستند اما در عقل اجتماعی بسیار ضعیفند. هوش اجتماعی ما ایرانیان پوپولیستی است. وقتی دو نفر تصادف می‌کنند، همه دور آن ماشین‌ها جمع می‌شویم و قضاوت‌های کارشناسی هم می‌کنیم!‌ هوش اجتماعی یعنی دریافتن این موضوع که یک نفر کجا حق اظهارنظر دارد و می‌تواند وارد شود.
 
فاصله فکر و عمل در میان ایرانیان بسیار زیاد است‌
رابطه نظر و عمل یکی دیگر از موضوعاتی بود که دکتر سریع‌القلم به آن پرداخت و به عنوان یکی از معضلات خلق و خوی ایرانی برشمرد. او گفت یکی از برجسته‌ترین ویژگی‌های امام موسی صدر آن است که فاصله عمل و فکر در ایشان بسیار کم است. وقتی عملکرد ایشان را بررسی می‌کنیم، شاهد توازن و تناسب میان این عملکرد ایشان و باورهای دینی و اعتقادی هستیم. فاصله فکر و عمل در میان ایرانیان بسیار زیاد است‌ در حالی که اگر بخواهم کل سیره امام موسی صدر را در یک واژه خلاصه کنم، می‌گویم ایشان دنبال تغییر بود. او برای تغییر از سخنرانی صرف استفاده نمی‌کرد بلکه ساختار می‌ساخت و می‌کوشید عمل کند. در حالی که پوپولیست‌ها به تغییر علاقه ندارند و به دنبال بهره‌برداری از امکانات برای منافع فردی و گروهی خودشان هستند. اگر در دو قرن اخیر به دنبال مصلحان دینی بگردیم، افراد معدودی را می‌یابیم که ضمن آنکه متدین بودند، عملکردشان نیز به دین نزدیک بوده است و از خود یک الگوی صحیح به جای گذاردند. امام موسی صدر الگوی عقلانیت عرفی و دینی است. امام موسی صدر می‌توانست پوپولیست باشد و در جنوب لبنان مسکن مهر راه بیندازد و همه را به طور موقتی راضی کند. اما ایشان به طور بنیادی عمل می‌کرد و سفرهای زیادی به آفریقا و سایر کشورهای اسلامی می‌کرد تا از ایشان برای پروژه‌ها بهره بگیرد.
 
پوپولیست‌ها به دنبال یکسان‌سازی و یک شکل سازی هستند
یکی دیگر از ویژگی‌های پوپولیسم، نپذیرفتن تفاوت‌هاست. پوپولیسم همه را یکسان می‌انگارد و انسان‌ها را در یک چارچوب مشترک می‌بیند. در حالی که در عملکرد امام موسی صدر شاهدیم که هر فرد و گروه و طایفه‌یی جایگاه خاص خودش را دارد. ایشان روش‌های متفاوت با افراد متفاوت داشت. در حالی که پوپولیست‌ها به دنبال یکسان‌سازی و یک شکل‌سازی هستند. پوپولیست‌ها به دنبال تعمیم دادن هستند.
 
مرز میان پوپولیسم و احترام به مردم
سریع القلم در پایان سخنرانی البته میان پوپولیسم و احترام به مردم تفاوت قایل شد و گفت: امام موسی صدر به فکر مردم بود، برای مردم احترام قایل بود و برای مشکلات ایشان برنامه‌ریزی می‌کرد و گره‌های زندگی بسیاری را باز می‌کرد، به جاهای مختلف برای دستیابی به منابع سفر می‌کرد اما وقتی به حوزه فکر و برنامه‌ریزی می‌رسید، با بهترین‌ها مشورت می‌کرد. این مرز میان پوپولیسم و احترام به مردم است. کسانی که نزدیک ایشان بودند، می‌گویند که برای هر تصمیمی با افراد زیادی مشورت می‌کرد. در حالی که پوپولیست‌ها با دانشگاه و متن و نخبگان فکری و نظر کارشناسی کاری ندارند. من معتقدم که تفکر دینی اصالتا ضد پوپولیسم است. پوپولیسم نشات گرفته از سنت‌های استبدادی انباشته شده در تاریخ ایران است. پوپولیسم و بی‌توجهی به خرد و فکر و برنامه‌ریزی و آینده‌نگری موجب می‌شود که آینده را از دست بدهیم و از گذشته درس‌های لازم را نگیریم. پوپولیسم چارچوب‌های منطقی تصمیم‌گیری را مختل می‌سازد و مردم را برای کوتاه‌مدت راضی و منابع را تلف می‌کند. بنابراین وقتی مجموعه‌یی از عملکردها و سخنرانی‌های امام موسی صدر را در دوره خودش یعنی دهه 1330 خورشیدی در کشورهای عربی آن زمان بررسی می‌کنیم، درمی‌یابیم که جهان را به خوبی می‌فهمد و برنامه‌ریزی می‌کند و به دنبال اهداف خودش حرکت می‌کند. این وجوه شخصیتی امام موسی صدر برای من که جهان جدید را تجربه کرده‌ام، بسیار جالب توجه بوده است.
 
در ادامه نشست سؤال‌های حاضران مطرح شد و سخنران برنامه به آنان پاسخ داد. سریع القلم در جواب این سؤال که آیا دیدارهای امام موسی صدر با مردم، تجمعات مردمی و ساخت بیمارستان و…. پوپولیسم نیست، گفت: پوپولیسم یعنی توجه به خواسته‌های کوتاه مدت مردم و راضی کردن آنان برای چند ماه. در حالی که ساخت بیمارستان و هنرستان برنامه کوتاه مدت نیست. امام موسی صدر به دنبال ایجاد اشتغال برای محرومان بود تا آنان استقلال مالی به دست آورند. این فعالیت‌ها نشان می‌دهد ایشان دراز مدت فکر می‌کردند.
وی همچنین درباره اینکه امام موسی صدر چگونه بین مردمی بودن و نخبه گرایی ارتباط برقرار کرد، گفت: ایشان بین مردم بود تا مشکلاتشان را بشنود و مسائلشان را حل کند. اما برای حل مشکلات به سراغ نخبگان می‌رفت. تصمیم گیری بر اساس تمایل مردم نخبه گرایی نیست. هدف نخبه گرایی گردآوردن بهترین متخصصان برای رسیدن به بهترین تصمیم است.
انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا