به حرف آوردن بچههای سکوت
به گزارش انصاف نیوز، محمدجواد صابری در آرمان نوشت:
هرچند خبر برخی موفقیتهای جهانی در حوزه علمی، هنری، ورزشی و… ما را به وجد آورده است اما، در سالهای اخیر کمتر طرحی اجتماعی از ایران مورد توجه نهادها و سازمانهای بینالمللی قرار گرفته است. تقدیر از طرحی که سازمان جوانان هلالاحمر با همکاری سازمان زندانها برای آموزش و تغییر نگرش نوجوانان و جوانان معارض قانون اجرا میکند، یکی از اولین توجهها به طرحهای اجتماعی درحال اجرا در داخل کشور است. این طرح که بر اساس اصول هفت گانه صلیبسرخ جهانی تدوین شده، طرح برتر سال 2013 شده است. ارائهدهنده آن، این موفقیت را حاصل توجه به «بچههای سکوت» میداند. نادر گلستانی، نماینده سازمان جوانان هلالاحمر در سازمان زندانها در گفتوگو با آرمان میگوید: «اعتقاد ما این است که نوجوانان و جوانان معارض قانون که گرفتار میشوند و محکومیت میگیرند، علت نیستند بلکه معلول شرایط و اتفاقاتی هستند که تغییر نگرش آنها میتواند این معلولها را از بین ببرد یا نقش تشدیدکنندهشان را کمرنگ کنند».
طرح سازمان جوانان هلالاحمر درباره آموزش و تغییر نگرش نوجوانان و جوانان معارض قانون که شما طراحش بودهاید، طرح برتر صلیبسرخ در سال 2013 شده است. ایده اولیه طرح چگونه شکل گرفت؟
همانطور که میدانید بر اساس تفاهمنامهای که سازمان جوانان هلالاحمر با سازمان زندانها داشت پیش از این طرحی در زمینه امداد و نجات در شش استان کشور اجرا شد. کشور ما زلزلهخیز است و ما به این فکر افتادیم که در زمان وقوع زلزله نوجوانان و جوانانی که در زندان هستند چگونه میتوانند فعالیتهای خودامدادی و دیگرامدادی داشته باشند. بنا بر این شد که سازمان جوانان هلالاحمر به این نوجوانان و جوانان آموزش بدهد اما، رفتهرفته دیدیم همین آموزش میتواند در تغییر نگرش آنها نیز مفید واقع شود.
شما از تغییر نگرش نوجوانان و جوانان معارض قانون حرف میزنید. بهنظر میرسد همین تغییر نگرش و اینکه سازمانهای جهانی نسبت به وضعیت نوجوانان و جوانان زندانی حساس هستند، نظر صلیبسرخ جهانی را جلب کرده تا از این طرح حمایت کند. تغییر نگرش چطور اتفاق میافتد؟
اعتقاد ما این است که نوجوانان و جوانان معارض قانون که گرفتار میشوند و محکومیت میگیرند علت نیستند بلکه معلول شرایط و اتفاقاتی هستند که تغییر نگرش آنها میتواند این معلولها را از بین ببرد یا نقش تشدیدکنندهشان را کمرنگ کنند. درواقع اگر نوجوان یا جوانی عملی مجرمانه انجام میدهد بهدلیل فقر اقتصادی، فقر فرهنگی، فقر مذهبی، مشکلات تربیتی و… چنین کاری انجام میدهد. اصول هفتگانه صلیبسرخ جهانی که اصول هفتگانه سازمان جوانان هلالاحمر نیز هست درواقع نگرشی را که انواع فقرها و محرومیتها برای آنها بهوجود آورده است تغییر میدهد.
قبل از اینکه برسیم به اینکه چگونه این تغییر نگرش اتفاق میافتد، میشود در این مورد حرف زد که رویههای قضایی جاری بهنظر میرسد متفاوت با نگرش شما به مقوله نوجوانان و جوانان معارض قانون باشد؟ با این مساله چطور کنار میآیید؟
ببینید یک مساله مهم که درباره محاکمه نوجوانان و جوانان معارض قانون وجود دارد اینکه ما دادگاه و قاضی مخصوص این کار نداریم. همان قاضیای که حکمی برای بزرگسال صادر میکند برای نوجوان هم حکم میدهد درحالی که الان در جهان به این صورت عمل میشود که اگر نفس عملی مانند دزدی را بد میدانند اما با توجه به اینکه چه کسی و در شرایطی مرتکب جرم شده است حکم صادر میکنند. آموزشدادن به کودکان بزهکار از همان مراحل اولیه شروع میشود. مثلا آنها را به کلانتری نمیبرند یا وقتی قرار است دادگاهی برگزار شود هم بزهکار و هم کسی که مورد بزهکاری قرار گرفته در دادگاه حاضر میشود. برای مثال فرض کنید نوجوانی کیف پیرزنی را قاپیده است. هم نوجوان و هم پیرزن به دادگاه میآیند. آنجا ممکن است پیرزن بگوید در کیف من اینقدر پول بوده است و قرار بوده این پول را به بیمارستانی ببرم که شوهرم در آن بستری بوده تا عمل جراحی انجام شود. دزدیدهشدن کیف باعث دیررسیدن پول و دیرشدن عمل جراحی شده و شوهرم به کما رفته است. در واقع، اینطور، نوجوان با نتیجه کارش روبهرو میشود و این یک اقدام تعلیمی و تربیتی است. حتی امروزه درباره نوجوانان و جوانان معارض قانون این رویکرد وجود دارد که بهترین راه تربیت و اصلاح، آموزشهای اجتماعمحور است. گفته میشود این خانوادهها هستند که نقش بیبدیلی در تربیت نوجوانان و جوانان معارض قانون دارند و حتی بهجای فرستادن آنها به زندان یا کانونهای اصلاح و تربیت آنها را به خانوادههای داوطلب میفرستند و در عین حال که شیوه برخورد با آنها را به خانوادهها آموزش دادهاند پولی نیز به عنوان دستمزد به آنها میدهند. درواقع فرستادن نوجوان و جوان به زندان ایزولهکردن او و جداکردنش از جامعه است که عواقب جبرانناپذیری دارد.
ولی شما همین نوجوانان و جوانان ایزوله را آموزش میدهید. در شرایطی که قرار دارید چقدر امیدوارید موفق شوید؟
ما معمولا از اصطلاحاتی مانند «بچههای خیابان»، «بچههای کار» و … برای دستههایی از نوجوانان استفاده میکنیم. بر مبنای ایزولهبودن نوجوانانی که در زندان یا کانون اصلاح و تربیت هستند من از تعبیر «بچههای سکوت» استفاده میکنم. اصلیترین هدف فعالیت آموزشی ما این است که میخواهیم آنها را از این حالت خارج کنیم. همانطور که گفتم طرح مذکور بر اساس اصول هفتگانه صلیبسرخ جهانی تدوین شده است. اصل اول اصل انسانیت است. بر اساس این اصل ما موظف هستیم با همه انسانها حتی کسانی که معارض قانون هستند یا جرایمی مانند قتل مرتکب شدهاند به همان صورتی برخورد کنیم که با سایر افراد برخورد میکنیم. در آموزههای دینی ما نیز بر این اصل البته تاکید شده است. داستان برخورد امام علی(ع) با آن قاضی که برخورد متفاوتی با دو متهم داشت را همه میدانیم. وقتی این اصل را رعایت کنیم درواقع، عزتنفس از دسترفته نوجوانان و جوانان را به آنها بازمیگردانیم. برای مثال درنظر بگیرید ما در راستای اقدامات بشردوستانه اردوهایی برای نوجوانان و جوانان معارض قانون برگزار کردیم. آنها را به اصفهان و مشهد بردیم درحالی که لباس ما را که یک لباس جهانی است و شأن جهانی دارد، پوشیده بودند. در اصفهان توریستها با نوجوانان و جوانانی که اصطلاحا بزهکار نامیده میشوند، صحبت میکردند. مردم اصفهان به آنها خسته نباشید میگفتند و اینها نمونههای کوچکی است که باعث میشود این نوجوانان و جوانان عزتنفس پیدا کنند و هویت از دسترفتهشان را بازیابند. اصل دیگر اصل بیغرضی است. بر اساس این اصل عنوان میشود وقتی قرار است به کسی کمک کنیم فرقی نمیکند او چه اعتقاد دینی، نگرش سیاسی و قومیتی داشته باشد. اولویت در کمکرسانی به کسی است که نیازمندتر است. درنظر بگیرید که آموزش این اصول نگرش نوجوان و جوانی که در شرایطی آسیبخیز زندگی کرده و بزرگ شده را تغییر میدهد. هدف ما همین است همانطور که پنج اصل دیگر یعنی بیطرفی، خدمات داوطلبانه، یگانگی، عدموابستگی و اصل جهانشمولی نیز به تغییر نگرشها کمک میکند.
حتما در بین نوجوانان و جوانان معارض قانون که آموزش میدهید، افرادی هستند که به اعدام یا حبسهای طولانیمدت محکوم شدهاند. شرایط خاص آنها پروسه تغییر نگرش را دچار مشکل نمیکند؟
اگرچه درکانون اصلاح و تربیت و در میان نوجوانان و جوانانی که از ما آموزش میگیرند، افرادی که چنین شرایطی دارند هستند اما، تعداد آنها زیاد نیست. درمورد نوجوانان و جوانان معارض قانون بهویژه در ایران رسانهها بیشتر از همه بر افراد معدودی که برای مثال در انتظار اعدام هستند، تمرکز میکنند. افرادی که در سازمان زندانها و در کانونهای بشردوستانه به این افراد آموزش میدهند، آموزشهای لازم را دیدهاند. آنها به درستی میدانند رفتار با یک نوجوان یا جوانی که محکوم به اعدام است متفاوت با کسی است که بزهی مانند دزدی مرتکب شده است. با این همه ما روی اشتراکات سرمایهگذاری میکنیم. با این دید سراغ افراد میرویم که جرایمی که نوجوانان و جوانان معارض قانون مرتکب شدهاند یا اتفاقی است یا ریشه در شرایطی خاص دارد که منجر به بروز رفتار خاص میشود. درنظر بگیرید نوجوانی مرتکب قتل شده است؛ مثلا به این صورت است که گواهینامه نداشته، ماشین پدرش را برداشته و کسی را زیر گرفته و او مرده است. یا برای مثال مواردی هست که پدر درحال کتکزدن مادر بوده است و نوجوان در حین دفاع از مادر مثلا گلدانی را پرت کرده است سمت او که به سرش اصابت کرده و موجب مرگش شده است. در یک توصیف ساده ما به همه این افراد، هر سنی داشته باشند، هر جرمی مرتکب شده باشند و هر ویژگی خاص دیگر داشته باشند، میگوییم شما عضو ما هستید و حالا که عضو ما هستید این اصول ماست که به شما توصیه میشود، رعایت کنید.
در راستای ارائه آموزشهای خود، اتفاق افتاده است که روندهای قضایی برای شما مشکل بهوجود بیاورد؟
یک مساله اساسی که ما با آن مواجه هستیم، اینکه ورود و خروج افراد دست ما نیست. این قاضی است که تشخیص میدهد یک نفر باید به کانون بیاید و این اوست که تشخیص میدهد تا کی آنجا باشد یا کی آزاد شود. آموزشهای ما مثل هر آموزش دیگری یک زمانبندی میخواهد. ما سه تا شش ماه نیاز داریم به نوجوانان و جوانان معارض قانون آموزش دهیم اما، ممکن است فردی یک ماه بعد از آمدن با وثیقه برود بیرون. برای همین ما به فکر گسترش آموزشهای خود به بیرون از زندان هستیم. اگر هدف ما پیشگیری است این کار را باید در بیرون زندان هم دنبال کنیم. بهنظر ما اصول هفتگانهای که نام برده شد اگر برای افراد نهادینه شود، میزان بزههای نوجوانان و جوانان کاهش مییابد. باید گفت هدف مهم ما این است که آنها اصلا به زندان نیایند.
پس بر این اساس که اصولی که شما دنبال میکنید، منطبق با اصول صلیبسرخ جهانی است از طرحتان استقبال شده است؟
ببینید اینطور نیست که اکنون این طرح کوششی در این راستا کرده باشد. اصول هفتگانه صلیبسرخ جهانی اصول هفتگانه سازمان جوانان هلالاحمر نیز هست. اینکه در ایران به این شکل به نوجوانان و جوانان معارض قانون توجه شده است، باعث استقبال از طرح مذکور شده است. همانطور که عنوان شد ما کاستیهایی در این زمینه داریم. اگر میخواهیم اصلاح اجتماع محور را رویکرد اصلی خود در این زمینه قرار دهیم، نیازمند بودجه زیادی هستیم. ایده ما این بود که تا جایی که میتوانیم این کار را بکنیم. طرح اول برنده صندوق بینالمللی ملکه شوکن شد و این طرح نیز طرح برتر صلیبسرخ جهانی شد و مورد حمایت مالی قرار گرفت. درواقع، ایده ما این است که رفتهرفته به زندانها راه پیدا کنیم. الان یک دفتر در هر زندان داریم و این میتواند یک گام رو به جلو به حساب بیاید. هرچند، باید تاکید کرد از نظر قوانین و مقررات لازم است تغییراتی بهوجود بیاید. برای مثال اینکه نوجوان زیر 15 سال به زندان یا کانون تربیت نروند و یا سن ماندن در کانون اصلاح و تربیت از 18 سال به 23 سال برسد.
انتهای پیام