وقتی استاد حوزه با کودک کم سن و سال آمد
متن یادداشت ارسالی به انصاف نیوز با امضای محفوظ دربارهی رفتاری قابل توجه یک استاد حوزه نوشت:
«کان رسولُ الله خفیفَ المؤنه»
در توصیف احوال روزگار اخیر نسبت به زمان گذشته میتوان به کمرنگ شدن «حضور کودکان» در همراهی بزرگترها در محافل و مجالس اشاره کرد. این روزها کمتر عالِمی اشتغال و اضطرار اهل منزل و یا سختی حضور بچه در خانه را درک میکند تا بخواهد دست فرزندش را بگیرد و علاوه بر مسجد، او را به دنبال خود در مدرسه هم بیاورد؛ و این نشان از غلبهی شأن و تَشَخُّصْهای ساختگی و یا بیحوصلگی و کمظرفیتی ما در پذیرش نگاهها و قضاوتهای جاهلانهی اطرافیان دارد.
در تعطیلی و بیرونقگی تابستان و رمضان در حوزهی قم، چند شب پیش به محفل درس استاد سروش محلاتی رفتم، بررسی «قاعده لااکراه» موضوع سخن و مباحثه ایشان است، جمعی مشتاق، اعم از آقایانِ طلاب و دانشجویان، منتظر حضور ایشان بودند که آقای سروش با کودکی سه چهار ساله وارد شدند. از پچپچِ با نشاطِ شاگردان فهمیدم که این کودک، نوهی استاد است. با کمال ادب و وقار او را نزد خود نشاندند و قبل از آغاز درس، مثل سایر حاضرین، با هندوانه پذیراییاش کردند.
درس روان و خوب ادامه یافت، چنانکه اگر شما فایل صوتی جلسه را گوش دهید، احساس نمیکنید کودک کم سن و سالی کنار ایشان حضور دارد و مشغول و سرگرم است!
مباحثه به ربع آخر خود رسیده بود که استاد با توقف درس و دادن استراحت و دعوت شاگردان به پذیرایی مجدد، عبا از دوش انداخته و برای لحظاتی فرزندشان را به سرویس بهداشتی بردند و بعد از بازگشت، درس را ادامه دادند.
شیرینیِ این رفتارِ کمتر دیدهشده و برخورد عطوفانهی ایشان در ذائقهی همهی شاگردان نفوذ کرد و نشان داد، حقیقتاً «لا اکراه» قبل از تدریس برای شاگردان، در وجود استاد رسوخ کرده است. اینکه کراهتی نسبت به همراه خود آوردن و حضور کودک ندارد، اینکه کراهتی برای انجام کمک به اهل خانه و مسوولیت نسبت به یک خردسال برای خود قائل نیست، اینکه از شئونات ساختگی عبور کرده و از انجام چندکار همزمان و اجابت کار سخت، برائت نجسته و …، گویای سادگی، خشوع و «خفیف المؤنة» بودنی است که میراث اخلاق محمدی (صلی الله علیه و آله و سلم) است. آنجا که آن اسوه بیمثال، به اصل مهربانی و همراهی با کودکان نگاهی ثانوی و فرعی ندارد.
انتهای پیام
سلام ،
نکته مهمتری در درس استاد نیافتی جز قضای حاجت نوه !؟
خفته را میتوان بیدار کرد اما اگر کسی خودش را بخواب بزند هرگز .
لسان الغیب حضرت حافظ رحمه الله علیه میفرماید :
هر نکتهای که گفتم در وصف آن شمایل
هر کو شنید گفتا للهِ دَرُّ قائل
تحصیل عشق و رندی آسان نمود اول
آخر بسوخت جانم در کسب این فضایل