مهاجرانی: هشدار رهبری در مورد 59 کاملاً بهنگام و دقیق بود
«سیدعطاالله مهاجرانی» در مصاحبهای با بی بی سی در تحلیلی با تاکید بر این که «دولت نمیخواهد به سوی یک چالش با رهبری پیش برود»، گفت: هشدار آیت الله خامنهای در مورد 59 کاملاً بهنگام و دقیق بود.
به گزارش انصاف نیوز، آقای مهاجرانی که نمایندگی مجلس، معاونت رییس جمهور و وزارت ارشاد را در جمهوری اسلامی تجربه کرده، در این تحلیل گفت که بر خلاف برداشتهایی از اتفاقات اخیر اما « تلقی من این نیست که ما با یک ماجرای بغرنج و تقابل جدی روبرو هستیم».
مهاجرانی گفت: همین تجدیدنظری که شورای عالی انقلاب فرهنگی در مورد سند 2030 کردند، نشان داد که دولت یک انعطافی از خودش نشان خواهد داد و نمیخواهد به سوی یک چالش با رهبری پیش برود؛ ضمن این که الان رییس جمهور در آستانهی تنفیذ و تحلیف است و بعد وزرا را باید معرفی کند. همه میدانند که رییس جمهور برای انتخاب وزرای خودش باید با رهبری مشورت کند. وزرایی هم هستند که باید رهبری با نامزدها موافق باشد، وزارتخانههایی هم هستند که نباید مخالف نباشد، یعنی عملاً به گونهای است که رییس جمهور ناگزیر از تعامل و همکاری با رهبری است، از این جهت من گمان میکنم که تا زمان تشکیل دولت ما شاهد کاهش این تقابلها خواهیم بود.
وی دربارهی احتمال قدرتمند شدن یا ضعیفتر شدن دولت جدید نسبت به قبلی، گفت: تا تعیین تکلیف وزارتخانهها انجام نشود و ما چهرهی وزرا را نبینیم، یعنی در واقع لیست وزرای جدید را که دیدیم میتوانیم بگوییم که قویتر هست یا نه. اما من گمان میکنم که ما به سمت دولت قویتری پیش میرویم. یعنی پیش بینیام این است که عملاً وزرای قوی کابینه باقی خواهند ماند و وزرای ضعیفتر بودند، مُسن بودند و یا با کاستی و نقدها روبرو شده بودند تغییر خواهند کرد.
مهاجرانی در واکنش به اشارهی کنایهآمیز مجری به بالا بودن سن همهی وزرای کنونی گفت: آقای ترامپ هم 71 سالش است. مُسن منظور سن و سالی است که مانع کار و تلاش خواهد بود.
وی در پاسخ به پرسشی دربارهی برداشت از به کار بردن واژهی «آتش به اختیار» که یک واژهی نظامی است، گفت: به نظرم اینها مسائل جدیدی نیست، در تاریخ انقلاب اسلامی شاهد مسائل مختلفی بودهایم، در برخی نهادها این اختلاف نظرها به شکل طبیعی متمرکز میشود، در بعضی جاها کمتر؛ به دلیل این که متمرکزتر است، مثل دستگاه قضایی. بعضی مواقع هم مثلاً بین رییس جمهور و نخست وزیر، وقتی که نخست وزیر داشتیم. گمان میکنم که بستگی دارد که از کدام زاویه به این مسائل نگاه میکنیم. یعنی ببینیم که فرض کنید همین تعبیر «آتش به اختیار» را میشود از زاویهی علی مطهری هم نگاه کرد که این تعبیر را همه میتوانند استفاده کنند، یعنی اگر دیدیم که آزادی در معرض تهدید است میتوانیم آتش به اختیار باشیم، از آن سوی قضیه هم اگر دیدیم که هویت انقلابی در حال تهدید است میتوانیم آتش به اختیار باشیم. ضمن این که به هر حال در این بخش که میتوانیم واژگانی را به کار ببریم که در بادی امر با حوزهی فرهنگی و اجتماعی همساز نیست هم به نظرم این اشکالی ندارد. فرض کنید در قرآن مجید برای حوزهی ایمان از واژههای اقتصاد و تجارت استفاده میکنند، این تجارت که شما را نجات میدهد، … یا فرض کنید که «حلم» را مولوی به عنوان یک «تیغ تیز» تعبیر میکند. آیت الله خامنهای هم در بخشی از رویکردی که دارند، طبیعی است که از واژهای استفاده میکنند. تلقی من این نیست که ما با یک ماجرای بغرنج و تقابل جدی روبرو هستیم. ضمن این که مطابق اصل 57 قانون اساسی، هر کس که در کشور ما کاندیدای ریاست جمهوری میشود یا رییس جمهور میشود، میداند که طبق این اصل نظارت بر رییس جمهور و تعیین خط مشی کلی و سیاست گزاری نظام که رییس جمهور باید تبعیت کند، با رهبری است. یعنی به صراحت ذکر شده رهبری است که ولایت او ولایت مطلقهی امر است و امامت امت و این قوای مختلف اعمال حاکمیتشان با این ملاحظه است و نهایتاً گمان میکنم که رییس جمهور چون سوگند میخورد، وقتی میبیند که رهبری نسبت به یک موضوعی دغدغهی جدی دارد، میپذیرد. کما این که دربارهی همین سند 2030 یونسکو هم شاهد بودیم که شورای عالی انقلاب فرهنگی پذیرفت و به اتفاق آرا هم تأیید کردند و از این جهت گمان میکنم اتفاق تازهای نیست.
مهاجرانی گفت: بله ممکن هست که کسانی در هواداری از آیت الله خامنهای مسایلی را آنچنان تند مطرح کنند که زبان ناسزا و اهانت به رییس جمهور باشد و یا به اکثریتی که به رییس جمهور رأی دادهاند؛ و در آن موقع ما گمان میکنیم که تنش در آن سو وزن بیشتری دارد، اما برگردیم از موضع آیت الله خامنهای؛ اولاً آیت الله خامنهای که مشکلی با رییس جمهور یا هیچ رییس جمهوری ندارد به لحاظ موقعیت قدرتی که در اختیارش است. من یادم هست در سال 59 موقعی که کشور دچار بحران عجیب و غریبی شده بود و بعد هم بحث عدم کفایت بنی صدر مطرح شد، من هم نمایندهی مجلس بودم، نمایندهی امام در استان فارس – آیت الله دستغیب – به تهران آمده بودند و بسیار ناراحت بودند که کشور دچار بحران هست و نگران که چه اتفاقی میافتد. پیش امام رفته بودند و آن روز من ایشان را دیدم وقتی که از پیش امام آمده بودند. گفتند که «من رفتم پیش امام و گفتم که اینطوری است، ما خیلی نگرانیم که کشور بحرانی است، چرا این بنی صدر اینطور حرف میزند». گفت که «امام گفت که با یک اشاره خواهد رفت، نگران نباشید». میگفت آنچنان این «با یک اشاره» را امام برایم راحت من مطرح کرد که آرام گرفتم. اتفاقاً امام در یکم خرداد دستور دادند که پیامهای تبریکی که به صورت مقطعی پیش آمده بود، به جای این که به بنی صدر – به عنوان نایب فرمانده کل قوا – ارسال شود، برای امام به عنوان فرماندهی ارسال شود، و بیستم هم بنی صدر را از نایب فرماندهی کل قوا خلع کردند با یک جملهی کوتاه: «آقای ابوالحسن بنی صدر از فرماندهی نیروهای مسلح برکنار شدند». از این جهت گمان میکنم که رهبری در کشور ما مشکلی ندارد که بخواهد با رییس جمهور چالش کند. در واقع گمان نکنیم که آیت الله خامنهای الان گرفتار یک رییس جمهور شده و چگونه میخواهد آن را حل کند. و از طرفی از آغاز انقلاب شاهد بودم که نمایندهای که در مجلس بود و نزدیکترین رابطه را با آیت الله خامنهای داشت، آقای روحانی بودند. در مجلس اول، بعد از آن، در زمانی که در شورای امنیت بودند. منتها طبیعی است که رییس جمهور با مطالبات اجتماعی روبرو میشود که آنها را در مینینگها میشنود، ولی این مطالبات نمیتواند فراتر از قانون اساسی و اختیارات رییس جمهور اتفاق بیافتد. رییس جمهور در واقع مجموعهی اختیاراتش تعریف شده است.
مهاجرانی در پاسخ به این که «یکی دو مورد از آن مطالباتی که معتقدید خلاف قانون اساسی است را بگویید»، گفت: نمیگویم خلاف قانون اساسی است. فرض کنید که «حصر» که مطرح شده، به یک امر پیچیده تبدیل شده که دیگر شکل طبیعی ندارد.
وی توضیح داد: رییس جمهور در کشور ما رییس کشور نیست. اما اگر رییس کشور بود، فرض کنیم مثل رییس جمهور فرانسه انتخاب میشود و با مطالبات اجتماعی روبرو میشود و بعد میآید در صندلی رییس جمهور به عنوان رییس کشور مینشیند و طبیعی است که میتواند عمل کند.
مهاجرانی همچنین به منع برگزاری برخی کنسرتها و برای مثال جلوگیری در برخی موارد از سوی دادستانی در مشهد اشاره کرد و پرسید که رییس جمهور در این مورد چه میتواند بکند؟
وی دربارهی سخنان اخیر رهبری دربارهی منع از تکرار مسائل سال 59 گفت: بنی صدر به عنوان رییس جمهور انتخاب شده، دورهی نخستاش هم هست، اولین رییس جمهور ما پس از انقلاب هم هست، آیت الله خمینی در بیمارستان مراسم تنفیذ ریاست جمهوری را برگزار میکنند و صحبت میکنند. صحبتی که میکنند، اگر ما با همین ملاکهای امروز به آن برگردیم، به رییس جمهور میگویند که «حب الدنیا رأس کل خطیئه». اگر رییس جمهور دنیا زده شود، اگر رییس جمهور اخلاقش عوض شود و دچار غرور شود، یعنی اگر با ملاحظات امروز به آن سخنان نگاه کنیم یک بیانیهی بنی صدر است در مراسم تنفیذ. از این جهت من گمان میکنم که هیچ اتفاق تازهی بغرنجی نیافتاده است.
مهاجرانی در پاسخ به این پرسش که آیا در گذشته موردی داشتهایم که در ابتدای دوره چنین مسایلی تذکر داده شود؟، به مورد تذکر امام خمینی به بنی صدر اشاره کرد و در پاسخ به مجری دربارهی شباهت و تفاوت آنها گفت: آنها در روز اولش بود، هشدارهای آیت الله خمینی به بنی صدر این است که تو مبادا اخلاقت حالا که رییس جمهور شدی با قبل متفاوت باشد؛ به همین دلیل من معتقدم هشدار آیت الله خامنهای در مورد 59 کاملاً بهنگام و دقیق بود.
به گزارش انصاف نیوز، وی در پاسخ به این پرسش که آیا به خاطر دارید که هیچ رییس جمهوری در ابتدای دورهی دومش اینگونه از سوی رهبری مورد خطاب قرار بگیرد، گفت: یک مقدار از نکاتی که مطرح شد یا بعضی تعبیرها یا اصطلاحاتی که از صحبتهای آیت الله خامنهای هم بود، ما در مقطع فعلی با یک فضای باز سیاسی و همینطور رسانهای عجیب و غریب روبرو هستیم، برای همین تمرکز کردن بر یک واژه، نوشتن مقالهها و کامنتهای مختلف؛ این فضا را ما قبلاً نداشتیم و برای همین در یک آرامشی این سخنان گفته میشد، اما الان شما میبینید که یک واژهای که ایشان به کار میبرند یک دفعه هزاران بار این واژه مورد توجه قرار میگیرد. آقای خامنهای وقتی صحبت میکنند یک معماری پشت این سخنان هست؛ آن معماری یک مبانی و ساختاری دارد، یعنی اینگونه نیست که یک واژهای را همین طوری به کار ببرند. مثلاً وقتی در زمان مذاکرات برجام میگویند که «رفع حصرهای اقتصادی جزو مذاکره است نه نتیجهی مذاکره»، خیلی حرف مهمی بود و در واقع پشت این سخن یک اندیشهی بسیار جدی و اصولی و منطقی قرار گرفته است. یا در همین سخنان اخیر مطرح میکنند که منافع ملی باید زیرمجموعهی هویت ملی باشد، نه هویت ملی زیرمجموعهی منافع ملی. اینها سخنانی است که کمتر به آن توجه شد.
مهاجرانی در پاسخ به پرسش دیگر مجری گفت: در چارچوب قانون اساسی، رهبری مسوول تعیین سیاستهای کلی نظام است، من معتقدم این سیاستها با مشورت مجمع تشخیص مطرح میشود، و با مشورت نهادهایی مثل آن نهادی که به عنوان الگوی توسعهی اسلامی تأسیس کردند، این اطلاعات را میگیرند، و با توجه به آشنایی که من از مجلس اول دارم که ایشان رییس کمیسیون دفاع بودند تا به امروز که در موضع رهبری هستند، یک فردی است که مدام جستجوگر هستند، مدام میخوانند، فکر میکنند، با مجموعهی این قضایا مشورت میکنند؛ این گونه نیست که یک نفر مثل مستبدینی که ما در منطقه میشناختیم، در یک گوشهای مینشیند بدون حوصهی جستجو و پژوهش، بدون فکر کردن و مشورت باشند.
انتهای پیام
بنظرم حالا وقت برگشتن به ایران رسیده آقای مهاجرانی. اما اینطوری آیا صحیح است؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام ، ضمن موافقت با نظر شما ، خیلی عجیب است که روشنفکران ما، بویژه از سنخ دینی آن ، برای ابراز نظر در خصوص مسائل جامعه و امور سیاسی کلان، اول نگاه میکنند به اینکه شخصِ خودشان چه منافعی از اظهار نظر میبرند !؟ قبلآ ،گاهی وقت میگذاشتم و اگر کلامی – نوشته ای – چیزی از ایشان میدیدم،توجه ای میکردم ! ولی این یکذره میل هم متآسفانه در من ذایل شد ! عجب رنگ به رنگِ غریبی است ، این دنیا و زندگیِ دو روزه آن ! ما که ادعایی نداریم،ولی اینها که دادِ سخن میدهند، جدیتِ کلام را زیر سئوال میبرند !؟
مثل اینکه مهاجرانی قصد رفع مهاجرت کرده است
سيد عطاللله!!
حدث میزنم آقای مهاجرانی با کم اهمیت نشان دادن این مقایسه سعی دارند فضای تنش آلود پسا انتخابات را تلطیف کنند. اما بعید میدانم موفقیت چندانی کسب کنند چون اهمیت این مسئله قابل ماست مالی نیست. شما میبینید یک جریانی که خود مدتها مردم را به فتنه گر و غیر فتنه گر، بی بصیرت و با بصیرت، انقلابی و غیر انقلابی… تقسیم میکنه حالا که نامزدن جریان رقیب پیروزی خود را تعبیر به انتخاب یک تفکر در برابر تفکر دیگه کرده ناگهان نگران دو قطبی شدن جامعه میشه. اما مگر صحبت رئیس جمهور اشتباه بود؟ آیا انتخابات عرصه رقابت تفکرهاست یا اشخاص؟ آیا غیر از اینه که معیار انتخاب مردم افکار و اندیشه ها است نه اشخاص؟ چطور در انتخابات های پیشین پیروزی نامزد مورد حمایت این جریان پیروزی “جریان انقلابی” بود نه شخص پیروز؟ آیا بهتر نیست به جای ایجاد تنش، پیروزی نامزد جریان رقیب را به رسمیت بشناسیم و به او تبریک بگوییم و به انتخاب مردم احترام بگذاریم؟ ممکنه یکی پیدا بشه و بپرسه مگر شما 88 گذاشتید؟ خیلی خوب، نباید فرقی باشه بین جریان بی بصیرت و جریان انقلابی؟ شما که مدعی هستید احترام بگذارید و دست از توهین و تحقیر و تهدید رئیس جمهور بردارید.
علیرضا خان اگه خواستی حدث بزنی جلوی جمع نزن خوبیت نداره . از ما گفتن!!!!!!
راستی یک اشتباه املایی اینقدر شمارا به شعف واداشته که این اسائه ادب رابجا بیاوری یا احتمالاتلذذی وافر از تبادرمعنی وفعل به تودست داده مبارک است.
آقای مهاجرانی اگه شما زمانی که داخل بودی هم همین حرفها را زده بودی که الآن بجای اونجا رئیس جمهور اینجا هم بودی اخوی
اقای مهاجرانی سالهاست که از ایران دور است و در حال و هوای دهه 60 بسر میبرد !
شاید شما در حال و هوای دهه شصت به سر میبری و فکر میکنی که دو طرف در حال جنگ هستند.
البته هیچ چیزی مانند دیگری نیست……..36 سال تغییر امری واقعی وغیرقابل انکاراست …بقول عرب ها ..وین تاوین؟
با همه احترامی که برای دکتر مهاجرانی قائلم، معتقدم ایشون داره عجالتاً و با موقعیت سنجیِ بی نقصی در باره “است ها و هست ها” صحبت می کنه نه “بایدها و باشدها!
نمی شود هم از کیسه آل سعود استفاده کرد هم دم از مصالح انقلاب اسلامی زد فعلا ایشان در همان لندن تشریف داشته باشن.
افاضات استاد در زمينه هاى ادبى، تاريخى، عرفانى، فرهنگى و حتى دينى را ميتوان درسته و چشم بسته قورت داد !
بدون ذره اى دغدغه و نگرانى ، اما امان از نظرات سياسى ايشان كه اكثراً غريب اند.
سلام ،
سپهر عزیز ! بیسوادی سیاسی بدترین نوع بیسوادی است ! این جمله از برترانراسل است و حقیقت بزرگی در آن نهفته میباشد ! با توجه به این حقیقت، میتوان نسبت به دیگر نظریات تاریخی و ادبی و چه و چه ایشان که نام بردید، به همین سیاق قضاوت کرد ! شک نکنید !
یكی به نعل و یكی به میخ!
ما اینجا با چوب نظیر شما بزرگوار متهم میشیم كه اصلاحطلبان به اصلشون برگشتن… و شما از اغوش بی بی سی فارسی افاضات توام با خوشرقصی میكنی.
یعنی هزینه بازگشت شما به میهن رو ما تحولخواهانی باید بدیم كه در سختترین شرایط پای اصلاحات وایستادیم و جا خالی ندادیم؟
بنده به عنوان یک ایرانی به دیدگاه فکری روحانی رای دادم،به نظرم رقبای ایشان در حد نامزد ریاست جمهوری هم نبودند، نامزدی بعضی از افراد برای ریاست جمهوری کشوری مثل ایران کسر شان می باشد ،آقای مهاجرانی خودش فردی دارای صاحب فکر و اندیشه و صاحب نظرند،نباید با برخوردها و رفتار های غیر منطقی وحذفی عرصه سیاست و رفرهنگ کشور را از وجود اشخاصی مثل ایشان محروم بنماییم،کشور به نیروهای فکری و فرهنگی و سیاسی حتی مخالف دیدگاههای حاکمیت نیاز دارد،حذف افراد نخبه و کارامد مخالف و غیر همسو باحاکمیت خسران برای کشور و خود حاکمیت می باشد،هیچ کشوری با مجموعه گوش به فرمان پیشرفت نمی کند.
کاندیدای 1400 جمنا لو رفت!!
اشاره به حوادث سال 59 هشداربه روحانی به عزله ومسئله ساده ای نیست.
اقای مهاجرانی اگر فکر می کنید با این حرفها می توانید به ایران برگردید و از همان فرودگاه سر از اوین در نمی اوردید بسیار ساده اندیش هستید…شما سعی دارید با تحریف واقعیات و ماست مالی و ماله کشی و تحلیهای اصولگرا پسند مصونیت پیدا کنید ولی اگر هم بتوانید برگردید مطمن باشید در بین مردم و اصلاح طلبان دیگر جایگاهی و اعتباری ندارید…
اقای مهاجرانی حقدارد درباره انچه خود صحیح می پندارد بگوید ولی سئوالی دارم تمام رخدادهای چند ساله اخیر را کناربگذارند مخصوصا دراین چند روز اخیر…..اقای مهاجرانی تفاوت مهم اشخاص اینست یکی مثل مرحوم عسکراولادی به ان ارتقامیرسد که ان نتیجه حیات سیاسی اش را بیان کند……ویا بزرگواری نتیجه حیات سیاسی اش انست که باید به قانون برگردیم وبزرگواردیگری …….به اختیار…….
البته من در گذشته نیز دفاع آقای مهاجری از مقام معظم رهبری را در رساناهای بیگانه دیده ام و نکته جدیدی نیست / فرمایش آتش به اختیار رهبری معظم مقدمه ای نیز داشت وآن اینکه مثلا هر زمان رابطه نیروها با فرماندهی قطع شد !!! موضوع آتش به اختیار مطرح میشود / خب اکنون که این رابطه قرص ومحکم پابرجاست ومطرح شدن این موضوع نوعی دلجویی و روحیه بخشیدن به یک جناح سیاسی بوده است والا ایشان صراحتا با برخی بی نظمیها مخالفت خود را بارها اعلام نموده اند نمیتوان مدعی شد فرمایش اخیر ایشان دعوت از منتقدین دولت به اردو کشی خیابانیست
علیرضا؛ دوست من اونچه شما اردوکشی خیابانی می نامی که خب معلومه بدون مجوز کشور خلاف قانونه و حالا احتمالا حصر و غیره هم لابد به دنبال باید داشته باشه لااقل در مرود شهروندان عادی . و باز هم غیره
اصلاح : بدون مجوز وزارت کشور
جناب مهاجرانی دیگه وقتشه توبه نامه ای بنویسی وبه کشور مهاجزت کنی.با این مواضعی که داری در لندن چه می کنی؟!!
این طوری نمیشه مهاجر گلم! باید بیای اعترافات تلویزیونی داشته باشی بعد قبول میشی. نگران نباش بهت می رسونن !!!
ازت متنفر بودم حالا میبینم انصافت از رییس جمهور بیشتره . همین که درک میکنی رهبری هم طبق قانون هم بین مردم اینقدر قدرت داره که نیازی نداره با مسول اجرایی کشور دعوا ومشاجره بکنه. حرفی هم میزنه از روی خیرخواهیه .روسای جمهوری که برای شروع محتاج امضا وموافقت ایشانند. اقای مهاجرانی این متن شما بسیاری از اشتباهات شما رو به فضل خدا جبران میکنه . ونظراتو بخوونین تا وقتی از دید بعضی ها روشن فکرید که همیشه ساز مخالف بزنید .به گمانم دور از توپخانه رسانه های دولتی وطنی شما الان که اقتدار رهبری وکشور را در خارج از مرزها بهتر مشاهده میکنین قضاوتتان به درستی نزدیکتر است.