خرید تور تابستان

شلیک به قلب ائتلاف رقبای ایران

دکتر «کیومرث یزدان پناه درو» استادیار گروه جغرافیای سیاسی دانشگاه تهران در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:

روزی که برژینیسکی نظریه قوس بحران را مطرح کرد، کمتر کسی در عالم سیاست و امنیت و ژئوپلیتیک تصور می کرد که منطقه خاورمیانه بویژه خاورمیانه عربی تا این حد گرفتار این مخمصه ژئوپلیتیکی بشود.

اگر چه بخش وسیعی از بحرانهای منطقه جنوبغرب آسیا و خاورمیانه عربی ناشی از موقعیت خاص جغرافیایی این منطقه و چشم طمع استعمارگران اروپایی با محوریت روباه مکار و امریکای قرن بیستم و بیست و یکم به منابع سرشار نفتی و گازی آن بوده است، اما امروزه منطقه آبستن حوادثی است که بیش از هر زمان دیگری سرنوشت آنرا تحت تاثیر قرار داده است.

بازیگران عربی منطقه سالیان متمادی است که خود را گرفتار پاردوکس هایی نموده اند که دستاوردی جز تفرقه ، تشدید اختلافات، جنگهای ویرانگر داخلی و میلیاردها دلار خسارت مادی برای منطقه به دنبال نداشته است. این روند که محصول فزونی خواهی برخی حکومتهای متمول عربی با محوریت عربستان سعودی و عدم درک صحیح دردهای منطقه توسط بازیگران مطرح بوده زمینه را برای سوءاستفاده بازیگران فرامنطقه ای و پهن کردن چنگال طمع آنان به سرکردگی امریکا و انگلیس و اسرائیل بیش از هر زمانی فراهم کرده است.

لذا در این میان بی شک نقش رفتارهای غیر متعارف عربستان سعودی به عنوان مسئول اصلی برهم زننده نظم ژئوپلیتیکی و نظم امنیتی منطقه در خلق وضع موجود کاملا مشهود و نمایان است. اعلام جنگ تمام عیار علیه متحد دیرینه یعنی قطر تردیدی باقی نمی گذارد که عربستان بعد از قطع رابطه با ایران، حمله به یمن، تهدید رسمی عمان و مداخلات گسترده در سوریه و عراق و مصر و لیبی به دنبال برهم زدن نظم ژئوپلیتیکی منطقه است. پیش بینی می شود، این رفتار غیر متعارف عربستان بعد از قطر دامن کویت و امارات را نیز خواهد گرفت و در نهایت هدف غایی محاصره ژئوپلیتیکی جمهوری اسلامی ایران است.
تا بارخارج کردن ایران از نفش مرکزی در منطقه خود یکه تاز منطقه و محور مرکزی خاورمیانه تا شمال آفریقا بشود.

حال آیا در چنین شرایطی ایران؛ می تواند بازیگردان اختلافات اعراب و تغییر موازنه به نفع خود و منطقه باشد.

برای پاسخ به این سوال اساسی باید موارد ذیل را بطور دقیق مورد توجه قرار داد:

تنش فعلی سیاسی بوجود آمده در روابط کشورهای عربی با قطر و تحریم سیاسی و اقتصادی و اخراج این کشور از ائتلاف عربی به رهبری عربستان فرصتی مطلوب برای ایران فراهم شده ساخته تا با حمایت از قطر در ائتلاف رقبای منطقه ای خویش شکاف اندازد و مانع از شکل گیری ناتوی عربی شود.زیرا در شرایط موجود ایران رقبای جهانی و دشمنان منطقه ای مهمی دارد که به کمتر از تضعیف ، مهار و خروج ایران از موقعیت خاص منطقه رضایت نمی دهند. و از هر فرصتی برای تضعیف ایران بهره می برند. به گونه ای که تا کنون ائتلاف های سیاسی و آرایش نظامی رقبای ایران در منطقه خاورمیانه در چارچوب بزرگنمایی خطر ایران صورت گرفته است.

از سوی دیگر ایران در کانون صف آرایی سیاسی و آرایش قوای منطقه ای قرار داشته و گفتمان ایران هراسی به محور اصلی روابط سیاسی و اقتصادی در منطقه خاورمیانه تبدیل شده و شورای همکاری خلیج فارس با هدف راهبردی مقابله با ایران تشکیل گردید.و ناتوی عربی نیز تکمیل پروسه ایران زدایی در منطقه است.

اگر چه به نظر می آید اختلاف کنونی عربستان و قطر از عمق راهبردی چندانی برخوردار نیست.اماقطر از فضاي سیاسی لازم و قدرت مانور زيادی برای مقابله با عربستان برخوردار نیست و این مساله فضای مانور ایران را برای برملاساختن نقشه های شوم عربستان فراهم می سازد.
از اینرو تحولات منطقه را باید فرصتی برای احیای ژئوپلیتیکی ایران دانسته و انتظار این است که دولت مستقر بویژه وزارت امور خارجه از انفعال فعلی و از مواضع ترس و موعظه گری صرف خارج شده و نقش حقیقی خود را در مدیریت بحران بوجود آمده ایفاء کند‌. در این راستا ذکر این چند نکته ضروری است:

1. علیرغم برخی مواضع غیر اصولی قطر در سالیان اخیر و همسویی با سیاستهای ضدامنیتی ریاض، این کشور همواره مواضع معتدل و همسوئی متعارف با ایران در قبال مواضع ضدایرانی اعراب داشته است.این مساله می تواند برای ایران فرصت ایده آلی برای به دست گرفتن مدیریت امنیت منطقه خلیج فارس باشد.

۲. این رویکرد منطقی ایران باید مبتنی بر اصل آگاه سازی کشورهای منطقه از تهدیدات موجود و مداخلات جنون آمی عربستان باشد تل منطقه خلیج فاری گرفتار جنگ غیر قابل کنترل نشود.

۳. رویکرد بی طرفانه به معنای آن نیست که ایران از کمک به مردم قطر خوداری کند. کمکهایی که می تواند در فرایند اعتمادسازی میان ایران و کشورهای مسلمان و همسایه تاثیرگذار باشد.
بنابراين، اختلاف در اردوگاه رقبای ایران نباید باعث ذوق زدگی شود و دستگاه سیاست خارجی به طور احساسي و بدون دوراندیشی لازم عمل کند و منافع و امنیت ملی ایران را درگير اختلافات داخلي رقباي منطقه اي خود نماید. به گونه ای در پایان بحران کشورهای عربی مصالحه نمایند و اعتبار سیاسی ایران وجه المعامله و وجه المصالحه منافع رقبا و دشمنانش گردد. شور و شعف کودکانه و جوگيري سیاسی سم مهلكي براي روابط تاریخی و بلندمدت ايران با کشورهای اسلامی و عربی است.

۴. خويشتن داري ايران در مواجه با این بحران نيز ناشي از تدبیر و خردورزي مورد انتظار است‌.

5. وزارت امور خارجه به عنوان تنها نهاد رسمی و مسوول در سیاست خارجی ایران باید هوشیارانه عمل کند و نیروها و نهادهای تاثیرگذار در عرصه سیاست خارجی را به مردم معرفی و آنها را با استفاده از قدرت افکار عمومی و ظرفیت نهادهای مدنی و شبکه های اجتماعی کنترل نماید. ایران از این طریق می تواند به مثابه یک نیروی بیطرف اما فعال و تاثیرگذار در شرایط بحرانی منطقه بازیگردانی کند و اجازه ندهد که منافع ایران بازیچه سیاست های سودجویانه قدرت های جهانی و منطقه بویژه عربستان و سیاست های جنون آمیز حکام سعودی شود.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا