تحلیل موسوی لاری از تحرکات اخیر علیه روحانی
حمله به روحانی از تریبونهای مختلف و به بهانههای گوناگون در تمام چهارسال گذشته امری دایمی و عادی بود که گاه با شدت بیشتر و گاه با شدت کمتری انجام میشد اما در طول یک ماه و چند روز گذشته از انتخابات ٢٩ اردیبهشت این حملهها رنگ و بوی دیگری به خود گرفته است. هدف نهایی از این حملات به عقیده عبدالواحد موسوی لاری اثرگذاری بر ترکیب کابینه است.
متن گفتگوی وی با روزنامه اعتماد در پی میآید:
شاهد هستیم بعد از پیروزی آقای روحانی در انتخابات ریاستجمهوری اخیر حملات زیادی به ایشان شد و توهین و تخریب رییسجمهور حتی در کوچه خیابان و از تریبونهای مختلف از جمله در روز قدس و نماز عید فطر صورت میگیرد. ارزیابی شما از این موضوع چیست؟
چیزی که در روز قدس اتفاق افتاد در حقیقت واکنش غیراخلاقی عدهای بود که در جریان انتخابات از مردم شکست خورده بودند و تلقی آنها این بود که در جریانات انتخابات میتوانند به اهداف خود برسند و مردم مسیر دیگری را انتخاب کردند. این واکنش در واقع واکنش در مقابل رای و نظر مردم بود، اما اینکه چرا این جریان به این شکل واکنش نشان میدهد و در روز قدس روزی که مردم ما دارند با مردم فلسطین همبستگی میکند و دنیا را به وحدت دعوت میکنند علیه رژیم اشغالگر قدس، روزی که روز همبستگی ملی ما و ملت ما با ملتهای مظلوم به خصوص ملت مظلوم فلسطین به شمار میآید، اینها به کسی که نماینده افکار عمومی ما است کسی که آرای قابل توجهی را آورد و او را به عنوان بالاترین مرجع اجرایی کشور انتخاب کردند توهین و ناسزا گفته میشود. این جریان نشان میدهد که نه به اخلاق اسلامی پایبند است و نه به قواعد و مناسبات سیاسی خود را مقید میداند و نه حتی شرایط داخلی و مسائل بینالملل را درک میکند. صحنهای که در روز قدس دیده شد نوعی شورش کور علیه رای مردم و اهانت به ملت بود. مدیران کشور و به خصوص مسوولان قضایی باید در مقابل این هنجارشکنی واکنش مناسب نشان بدهند. رفتار این عناصر کاملا سازمان یافته و مهندسی شده بود. عناصری نبودند که خودسر وارد صحنه شده باشند و باید با این سازمانها و عناصر برخورد جدی شود. یعنی همه آن چیزی که پشت این جریان است باید مورد توجه دستگاه امنیتی و قضایی قرار بگیرد تا ما شاهد آبروریزی بیشتری در سطح ملی و بینالمللی نباشیم.
به نظر شما این فشارها نسبت به قبل از پیروزی آقای روحانی بیشتر نشده است؟
بله، به دلیل اینکه عدهای شکست خوردند و به آن چیزی که ترسیم کرده بودند نرسیدند و به نظر من، این حملات کاملا طبیعی است؛ چون شکست خوردند به جای اینکه اخلاق را رعایت کنند به واکنشهای غیرمعقول دست میزنند، یک بخشی هم به نظر میرسد که این افراد در انتخابات ناموفق بودند و الان میخواهند در چینش کابینه و شکلگیری دولت جدید تاثیرگذار باشند. دلشان میخواهد که آقای روحانی دولت را آن گونه که آنها میپسندند سامان بدهد و از همکارانی دعوت کند که به آنها علاقهمند هستند. من فکر میکنم بخشی از این بداخلاقیها هم به امید تاثیرگذاری روی تصمیم آقای روحانی برای انتخاب همکاران آینده است.
به نظر شما موفق میشوند؟
هر اندازه که در جریان انتخابات موفق شدند در این برنامهریزی هم موفق میشوند. چون این نوع حرکات به گونهای است که اگر شما دقت کرده باشید میبینید از روز قدس که این اتفاق افتاده تا به امروز هیچ کسی، هیچ جریانی حاضر نشده است از این افراد حمایت کند برای اینکه کار بسیار ناپسندیدهای بوده و غیرقابل قبول، به همین دلیل هم این نوع حرکتها به جای نتیجهگیری مثبت برای عاملان آن منفی میشود برای آنها و افکار عمو می هم با اینها به گونه دیگری برخورد میکند. باور من این است که این روشها شکست خورده است و این روشها دیگر جواب نمیدهد. بهتر است که عناصر پشت پرده اینها سعی کنند که با مردم همگام بشوند، سعی کنند که رای مردم را به رسمیت بشناسند و بپذیرند که مردم مسیری را انتخاب کردند و آنها هم باید در چارچوب همان مسیر حرکت کنند.
آیا به نظر شما این فشارها و حملات در دولت دوازدهم بیشتر از دولت یازدهم خواهد شد یا خیر؟
بستگی به نوع برخورد خود دولت و شخص آقای روحانی دارد. اگر آقای روحانی با صلابت و همین طور که تا حالا آمده مسیر را خوب هدایت کند من فکر میکنم بعد از یک مدتی اینها وقتی ببینند که طرفی نمیبندند و این رفتارها برایشان سودی ندارد لااقل سعی میکنند که مرتکب این نوع اشتباهات نشوند یا اگر هم بشوند کمتر مرتکب اشتباه بشوند. دولت باید تمام تلاش خود را در این چهار سال باقی مانده انجام بدهد.
دولت باید چه استراتژی را در پیش بگیرد که دیگر شاهد این گونه حوادث نباشد؟
مسیر دولت روشن است. دولت به عنوان نهاد قانونی برآمده از رای مردم باید بیش از هرکسی پاسداشت رای مردم باشد و جهتگیری مردم را هدف قرار بدهد. آن هدفی که دولت باید دنبال کند این است که پیام رای مردم را خوب درک کند و به رای مردم وفادار بماند و در چارچوب انتظارات مردم حرکت کند. اگر چنین عمل کند مردم با تمام وجود پشت سر دولت خواهند بود و افراد مردم ستیز هم کاری نمیتوانند کنند. دولت مخصوصا شخص آقای رییسجمهور باید مراقبت بکند که این حرکات به رای مردم لطمه وارد نکند و نباید روی رای مردم تاثیر داشته باشد. تلقی من این است که حتما آقای روحانی چنین خواهد بود و اگر آقای روحانی وفادار بماند به محتوای رای مردم که چنین خواهد بود این افراد هیچگاه نمیتوانند به مقصد برسند.
در دولت یازدهم انتقاداتی به شخص آقای روحانی از جانب اصلاحطلبان وارد بود که برخی از این انتقادات را عملیاتی نمیکرد حال باید چه تغییری را ایجاد کند تا مورد انتقاد قرار نگیرد؟
نخستین تغییر همین که شما گفتید، باید احساس کند که کسانی که دل در گرو منافع ملی دارند او را مشفقانه نقد میکنند، این نقد مشفقانه را به عنوان یک هدیه تلقی کند و واکنش منفی نداشته باشد. ثانیا، جاهایی که تصمیم اشتباهی گرفته است با جرأت و جسارت از مسیر اشتباه یا تصمیم اشتباهی که گرفته برگردد. این به نظر من درسی است که دولتمردان ما از دوره اولشان باید داشته باشند. حالا ممکن است انسان در مسیر گاهی اشتباه کند. بهترین کار این است که وقتی دلسوزان جامعه آن مسیر را نقد میکنند و نقد آنها هم مشفقانه و درست است بر اساس آن عمل کنند و راه یا تصمیمات را تصحیح کنند تا انشاءالله دولت و ملت بتوانند به اهدافشان برسند.
آقای روحانی کابینه دولت یازدهم خود را از تمامی گرایشهای سیاسی استفاده کرد که همین امر باعث انتقادات زیادی از ایشان شد و حتی در سه سال عمر دولت نیز تغییری به این چیدمان نزد؛ با توجه به فضایی که در سیاست ما به وجود آمده اساسا آیا شما پیشنهاد میکنید که کابینه دولت دوم خود را با همین ترکیب پیش ببرد یا خیر؟
خیر. من معتقد هستم که مردم در جریان انتخابات، در تجمعات، در نشستهایی که داشتند راه را به دولتمردان نشان دادند و قاعدتا آقای روحانی همان طور که خودشان هم گفتند نیاز دارند به بازنگری و متناسب با این مسیری که مردم نشان دادند باید دولت چیده بشود و مدیران انتخاب بشوند. خود آقای روحانی هم من فکر میکنم به این مساله واقف است و اعلام هم کرده است و باید همه کمک کنند که آقای روحانی در چینش نیروها متناسب با انتظاراتی که مردم دارند اقدام کنند.
مردادماه مراسم تنفیذ روحانی در مجلس شورای اسلامی برگزار میشود؛ تا به امروز درباره چینش کابینه خروجی خاصی به گوش نمیرسد دلیل این موضوع را در چه میبینید؟
بالاخره دولت نسبت به چهارسال قبل تجربه بیشتری دارد و با این تجریه کار را پیش میبرد. قاعدتا آقای روحانی در طول این چهار سال چهرههای جدیدی را خودش شناسایی کرده است و دوستانی که با ایشان همکاری میکنند حتما روی افراد جدیدی کار کردند و ضرورتی هم ندارد که از حالا مطرح شود بالاخره تا مرداد ماه زمان زیادی مانده است.
ارزیابیتان از دولت یازدهم چیست؟
بالاخره دولت یازدهم در شرایط ویژهای شکل گرفت. دولت یازدهم تحت تاثیر مجلس نهم بود، و مجلس نهم بالاخره نظرات خودش را تا حدود زیادی به رییسجمهور تحمیل کرده بود، مجلس دهم همراهی بیشتری با رییسجمهور دارد و آقای رییسجمهور با نمایندگان فعلی مجلس گفتمان نزدیک به هم دارند و آرمانهایشان به هم نزدیکتر است لذا نوعی همگرایی بین دولت و مجلس شکل میگیرد که این خود در چینش نیروها میتواند موثر باشد و آن تقابلی که در مجلس نهم بین دولت و مجلس بود الان به آن شکل وجود ندارد اگر هم باشد یک اقلیت محدودی هستند که خیلی راه به جایی نخواهند برد. شاهد بودیم مجلس نهم همراه دولت نبود و این موضوع باعث شد که روحانی خیلی از افرادی که چهره قابل قبولی برای آن وزارتخانه بودند رای لازم را نیاوردند و اگر مجلس آن دوره به آنها رای نداده دلیل بر این نیست که آنها مناسب برای آن سمت یا پست نیستند، بنابراین افرادی که آن مجلس رای نداده قابل طرح هستند و میشود آقای روحانی مجددا آنها را مطرح کند و از این مجلس برای آنها رای اعتماد بگیرد.
انتهای پیام
میگم موج بعدی هنوز نیومده همین موج تا عمق بریم جلو، هنوز جا داره برای فرار کردن از کار.
اگه خواستین موج جدید بگین بسازن خوب جواب میده هااااااااااااا
از این موج به اون موج.
منتظر موج جدیدیم.