خرید تور تابستان

با حسام الدین آشنا چه کنیم؟

«محمدحسین کریمی پور» در یادداشتی تلگرامی درباره‌ی حواشی اخیر «حسام الدین آشنا» نوشت:

هر وقت که آشنا را می بینی، ذهنش پر از جرقه و پرسش است و دارد روی طرحی تازه، تیم می بندد. احتمالا روحانی ، مشتری همین زایندگی است.

حاج حسام، مثل خیلی عقلای ایران، لابد نگران تفرقه داخلی است. می داند آشتی، از نان شب واجب تر و از ثریا دورترست. از خود می پرسد که برای تقویتِ فکرِ آتش بسِ داخلی، چه باید کرد؟ معلم ارتباطات است. میان ابزارهای حرفه خودش، دنبال راه چاره می‌گردد. سمبل! مهندسی یک سمبل جذاب! این کاریست که ازو می آید. خوب حالا کدام سمبل؟ می ماند در خماری یافتن یک ایده جذاب… بد دردیست درد خماری!

مشهد .. مجلس ختم .. آشنای شدیدا این طرفی .. آقای جنتی اساسا آن طرفی .. جرقه می زند.. نمایشِ نهایتِ خضوع و اخوت از سوی این به آن ! یک ضربه سمبلیک چشمگیر به بنای جنگ جناحی!
نیتی خیر، با انتخاب ابزاری نامناسب خراب می شود. نه می گذارد و نه بر می دارد، خم می شود و دست آقای جنتیِ بهت زده را می بوسد.

دست بوسي، نه مقتضای روحانیت او و نه سازگار با اخلاق اصلاح طلبی است. وقتی فقیه بزرگ شیعی ، آقا علی سیستانی، آنرا نفی می کند، بوسیدن دست کوچکترها چه وجاهتی دارد؟ ملت ایران خیلی هزینه کرده تا “فره ایزدی” را وانهد و صاحبان قدرت را از لاهوت اساطیری به مقام ناسوتی “انسان جایز الخطاو پاسخگو” نزدیک کند.

آقای من که شما باشی، آدمیزاد، در ایام زندگیش روزهایی دارد که خودِ خودش نیست. در این “روزهای کشمشی” ، کارهایی می کند که ازو بعیدست. کدام یک از ما بنی البشر، چنین روزهایی نداشته ایم؟ روز مشهد، روز آشنا نبود.

حال با او چه کنیم؟ اول آنکه باید سفت و محکم از دست بوسی سیاسی تبری جوییم. اما آشنا را نکُشیم و نگهش داریم برای روزهایی که به کار آید. خدماتش وخصال نیکویش را به یاد آوریم. یک امتیاز منفی، کنار چند امتیاز مثبتش یادداشت و غائله را تمام کنیم. البته هر وقت دیدیمش، سر به گوشش خواهیم نهاد و از آن لطیفه های روح پرور، نثارش خواهیم کرد تا او باشد يك جماعتي را سنگ روي يخ نكند.

اصلاحات، آدمهای ایرانی را مصرف نمی کند. با آنها کار، از آنها حفاظت و خطاهایشان را مدیريت می کند. بالغ شویم و رواداری را از داخل خانواده اصلاحات کلید بزنیم. آشنایِ ما اشتباه کرد اما هنوز سفت و سخت، حسام آشنای خودمان است.
این آغوش، برای همه ایرانیان جا دارد .

حسام الدین آشنا - آیت الله جنتی

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. ذات و روان یک فرد را نمیتوان تغییر داد درست بعد از انتخابات با اظهارات بسیار نسنجیده ای بحث سهم خواهی اصلاح طلبان را مطرح کرد که بهانه ای در دست رسانه های اصولگرایان برای تخریب روحانی شد. جسارتا بنده یک سوال از ایشان دارم فعالیتهای ایشان در زمان انتخابات چه بود و چرا بعد از انتخابات شروع به حرف زدن نمود؟نکند مردم بخاطر ایشان به آقای روحانی رای دادند و نه بخاطر سید اصلاحات

    8
    2
  2. خدا رحم کنه چه نقشه ای باشه ،آشنا به دست بوسی جنتی میره و کواکبیان جلو رییسی تعظیم میکنه مورد بعدی چی باشه الله اعلم!!!!

    8
    2
  3. مشكل آشنا اين است كه مانند همة ايرانيان تكليفش با خودش روشن نيست. اگر آشنا را مي كوبيم، در واقع آينه را مي شكنيم. البته انتظار داريم آشنا هم درصدد توجيه كارهايش برنيايد و عذر بدتر از گناه نياورد. آشنا اگر ارتباطات را به خوبي فهم كرده، بايد بداند زمانة ديگري است و مردمان ما را در اتاق هاي شيشه اي به نظاره نشسته اند. روزگار عذرخواهي بابت ندانم كاري هايمان است، نه آن كه خودمان و معاونمان مخاطب را نادان تصور كرده و دستبوسي از جنتي را توجيه كنيم.

  4. ايشان حسام آشناي شماست نه حسام آشناي ما.
    منظور از ما آن مردمي هستند كه صادقانه و بدون چشم داشتي و با زحماتي شبانه روزي ببراي روجاني كار كردند و او را روي اين مسند نگه داشتند و از او سهم و غنيمتي نخواستند و هيچوقت هم با توئيتها و حرفهايشان آب سردي بر پيكره روحاني و هوادارانش نمي ريزند.

  5. آقای “محمدحسین کریمی پور”، شما را متخصص رفو گری یا ماستمالی شین یافتم. خوشا به استعدادی که داری. یحتمل آشنای آشنا هستی.

  6. به قول مرحوم آیت الله طالقانی، انقلاب کردیم تا دیگر این مظاهر و ناپسند در قدرت را نبینیم.
    در گفتمان اصلاح و اعتدال این بت سازی ها، این قدسی سازی ها که توهم قدرت پوشالی را تداعی می کند، هیچ پذیرشی ندارد.
    بهتراست حسام این کارها نکند.زیرا تحت برند یک گفتمان است! شخص نیست. او را با گفتمانش تحلیل می کنند.این ها بازتاب خوبی ندارد!
    به قول عالمی، نه دست کسی را ببوسید و نه به کسی اجازه دهید دستتان را ببوسد!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا