نمایشگاهی از مثلها و لاطائلات
ایمان صفایی هنرمندی که دغدغه زبان و فرهنگی ایرانی را دارد، این روزها در جدیدترین نمایشگاه آثار خود با نام «کوچه» بار دیگر سعی در یادآوری فراموش شدههای فرهنگی جامعه امروز دارد.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، گالری شیرین این روزها میزبان نمایشگاهی از آثار متفاوت و متنوع ایمان صفایی با عنوان «کوچه» است.
این نمایشگاه در ادامه کاوشهایی است که هنرمند در گفتمان زبان، در زمینه شعر، چیستانها، متلها، فحشها، گزینگویهها، لاطائلات، عبارات و ضربالمثلها انجام داده است تا از بستری واحد برای رسیدن این بخشهای مختلف زبانی به هدفی مشترک در فرم، انتزاع و فرهنگ استفاده کند.
صفایی درباره چگونگی شکل گیری ایده خلق این آثار به خبرآنلاین گفت: «ایده «کوچه» با کارهای قبلی من مشترک بوده است، «کوچه» عنوان نمایشگاه است و نام مجموعهها نیست و شامل کارهایی است که چهار سال اخیر تولید کردم. دلیل انتخاب نام کوچه هم برگرفته از کتاب احمد شاملو است و اینکه این مکان محل تردد همه آدمهاست برایم جالب بود.»
او افزود: «تقریبا چهار پروژه است که همه یک دست نیستند و کارهایی که در دو سال گذشته انجام دادهام کمی مسیرشان نسبت به سایر کارها تغییر کرده است.»
صفایی در مورد موضوع نمایشگاه که در ادامه روند آثار گذشتهاش درباره زبان و فرهنگ عامیانه است، توضیح داد: «بله در این نمایشگاه نیز همان سبک آثار حضور دارند که مقداری انتزاعیتر شدند و مثلها، فحشها، اشعار را شامل میشوند و در کل باید گفت که بیشتر شامل ادبیات عامیانه میشوند نه ادبیات کلاسیک.»
این هنرمند درباره یکی از اینستالیشن های این نمایشگاه گفت: «آی وی وی یک آرتیست چینی است که کاری دارد و من آن را بازسازی و بازتولید کردم، او در آن کار سه عکس گرفته که دارد یک کوزه سلسله یانگ را روی زمین میاندازد و میشکند و از بت شکنی و گذر از گذشتهها و جهانی شدن صحبت میکند. فرهنگ ایران و چین خیلی به هم نزدیک است و سابقه مشترکی دارند، جهانی شدن هنر برای من مسئله خیلی مهمی است، ایران به دلیل محدودیتهایی که در سطح بین المللی دارد باعث شده تا از این داستان عقب بیافتد.»
صفایی ادامه میدهد: «این کار در واقع بحث فرهنگی خود ماست، فرهنگ ایران برای من مثل این توپ میماند، فرهنگ ما از زمان حمله مغول نابود شده است و هر چه به بچگی خودم رجوع کردم دیدم که این توپ از آن کودکی من همینطور ثابت مانده و سالهای سال در حال تولید است. یک طنز تلخی هم دارد که وقتی این توپ را روی زمین میاندازم نمیتوانم بشکنمش و به سمت خودم برمیگردد. مانند حبابی است که نمیدانم با آن چه کار کنم، اشارهای است به خلا فرهنگی ایران که در مقاطع مختلف آسیب زده و مردم هم فراموش کردهاند که پیشینهشان چیست. ما داریم فرهنگ خود را به غرب میسپاریم و اتفاقات شهری که در حال رخ دادن است تداعیگر این است که ما داریم با خودمان چه کار میکنیم؟ من دارم خود شکنی میکنم و نمیتوانم و سعی میکنم که آن را بشناسم. ما بهتر است فرهنگ خود را بشناسیم تا از آن عبور کنیم.»
او همچنین اضافه کرد: «معتقدم که زبان هویت جامعه را مشخص میکند و هر جامعهای به زبانش شناخته میشود و فرهنگ را درست میکند، در ایران زبان نقش خیلی مهمی دارد و ادبیاتش بسیار در هنر تاثیرگذار بوده است. در این سالها با معضل ادبیات معاصر مواجه هستیم، خیلی کار بیرون میآید که مردم از آن سر در نمیآورند و با آن ارتباط برقرار نمیکنند، حتی قشر روشنفکر هم آن را درک نمیکنند. دلیلاش این است که مدام در حال ترجمه هستیم و میخواهیم خود را با ادبیات غرب همسان کنیم در حالیکه ادبیات غنی داریم. زبان و اهمیت شناخت آن دغدغه اساسی من است و ضربالمثلها، بازیها برایم مهم هستند و اینها هستند که مهم و واقعیاند.»
این هرمند درباره فراموشی بخشی از نقاط فرهنگی در جامعه امروز بیان کرد: «نقدی به جامعه خودمان است، من روی این سازهها سالها زمان گذاشتم و اصرار به دیدن آثار دارم؛ احساس میکنم که یک نقطهای در فرهنگ ما در حال گم شدن است و بیتوجهی به این نقاط فرهنگ ما را نابود میکند.»
صفایی در خصوص ابهامی که در آثار به چشم میخورد، توضیح داد: «در بیرون گالری نوشته شده: «نمیتوانی بخوانی، نخوانش»، داستانهای انگلیسی و قالب روزنامهها و … که وارد فرهنگ ما شده است، نشانگر این است که ما داریم گذشته خود را فراموش میکنیم. انسان 200 سال گذشته با این آثار ارتباط برقرار میکرد و میتوانست با تمرکز این متنها را بخواند. زندگیهای الان آنقدر فست فودی شده که میخواهیم سریع یک چیزی را بخوانیم و استفاده کنیم و تمام شود، من بر بازگشت به گذشته فرهنگیمان تاکید دارم.»
او در مورد چنینشی که در نمایشگاه ایجاد کرده است، گفت: «در «کوچه» سعی کردم مخاطب با اتفاقات مختلف روبه رو شود و تمامی اتفاقات زندگی خودم را بدون سانسور به نمایش گذاشتم، کوچه مکانی بود که آدمها باهم راه میرفتند و معاشرت میکردند که الان دیگر اثری از آن نیست و سعی کردم آن را یادآوری کنم، ما داریم خودمان را با چیزی تطبیق میدهیم که خیلی برای ما نیست و با ما جور نشده است. این یادآوری برای من خیلی اهمیت دارد.»
صفایی درباره فعالیت حرفهای خود در آینده و استقبال مردم از نمایشگاه توضیح داد: «من علاقه دارم که مردم آثار را ببینند، متاسفانه مردم به گالری نمیروند، گالری بیهزینهترین مکان فرهنگی در ایران است و دوست دارم که مردم به گالریها بیایند، قطعا این کار را ادامه میدهم و در حال حاضر روی سنگهای بتنی که مربوط به دهه شصت است کار میکنم. بازخورد مردم راضیکننده بوده است و آنچه که میخواستم را تقریبا مخاطبان دریافت کردند.»
انتهای پیام