شهر مردم نهاد
«امين فلاح» در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «شهر مردم نهاد» نوشت:
✅ اینکه سازمانهای مردم نهاد بخشی از ساختار دولت محسوب نمیشوند یک گزاره اشتراکی میان همهی تعاریف سازمانهای «مردم نهاد»است. اما این ویژگی چرا و چگونه اهمیت پیدا میکند؟ آیا هر سازمانی که از لحاظ حقوقی بخشی از ساختار دولت حساب نشود، عبارت مردم نهاد زیبنده آن است؟
✅ با توجه به قانون، کلیهی شهرداریها به عنوان یک موسسهی عمومی غیردولتی به شمار میآیند. مثلا شهرداری تهران با داشتن 19 سازمان، 17 شرکت و 3 ستاد نشان میدهد که یکی از عریض و طویلترین مجموعههای کشور است. آیا با مشارکت جویی مردم در مدیریت شهر، همهی این سازمانها و شرکتهای عجیب و غریب مورد نیاز خواهد بود؟ بنابراین درک «مردم نهاد» بودن برای مدیریت شهری بسیار مهم به نظر میرسد.
✅ اولین قدم شهر مردم نهاد، شورای متشکل از منتخبین آنان برای مدیریت شهر است. اصلاح طلبان در انتخابات اخیر شهرهای تهران، اصفهان، مشهد، زاهدان، شیراز، کرج، تبریز، کرمان، یزد و قزوین اکثر کرسیهای شورا را از آن خود کرده و پیروز شدند. این اکثریت آرا یعنی برای 4 سال 10 شهردار مورد قبول اصلاح طلبان بر شهرهای پیروز مدیریت میکنند که از جهت ارزیابی کارشناسی اولیه مثل بررسی برنامه، رزومه و توان اجرایی داوطلبان مدیریت اجرایی، یک گزارهی لازم قلمداد میشود. اما زمانی میتواند برای یک متد مدیریت اصلاح طلبانه کافی باشد که نقش مردم در انتخاب شهردار با ساز و کاری شفاف، مدرن و دموکراتیک دیده شود. امروزه این امر با توجه به پیشرفت تکنولوژی و توسعهی ابزارهای نظرسنجی دقیق امکان پذیر است. به گونهای که بعد از رسیدن به گزینههای نهایی، شوراى پيروز آنان را به رای مردم بسپارد. این ممکن با ضريب اطمينان بالا از لحاظ فنی شدنی است و این اولین و سختترین آزمون اصلاح طلبان در مدیریت شهر مرم نهاد به شمار میرود تا خود را از گَمان اتهام یک مدیریت الیگارشی دور کنند.
✅ به یقین اگر شهردار شهرهای پیروز اصلاح طلبان، مطالبهی مردمی داشته باشد، میتواند متقابلا در تحقق شهر مردم نهاد موثرترین نقش را ایفا کند.
✅ به همین جهت شورا فرصت خوبی برای ارایهی یک متد مدیریتی به اصلاح طلبان داده است که اگر از این فرصت به نحو مطلوب بهره بریم، مسلما تاثیرات مثبت بنیادینی را که تنها به پیروزی در انتخاباتهای بعدی ختم نمیشود خواهیم دید؛ غیر این صورت عکس آن گزینهای جدیتر است.
✅ نویسنده بر این باوراست که قویترین نظریهی اصلاحات، گفتگو است. به این ترتیب که امکان گشودگی زمینههای اجتماعی و فرهنگی برای ظهور و تقویت خِرَدهای گوناگون جمعی به منظور مردم نهاد کردن مدیریت شهری دیده شود. اصلاح طلبان با پیاده سازی منطق گفتاری خود باید ثابت کنند اگر بر قدرت نشینند میتوانند بستری شفاف و مطمئن برای همهی سلیقههای گوناگون در چهارچوب قانون باشند. آنها باید مردم را به گفتگو دعوت و از ظرفیت همهی شهروندان استفاده برند.
✅ امروز اصلاح طلبان میتوانند در استقرار دموکراسی از مبناییترین سنین و خردترین تقسیمات شهری استفاده کنند تا تربیت شهروند مشارکتجو، نیرومند کردن روحیهی مسوولیتپذیری و در نهایت تثبیت راهبرد «حل مساله به واسطهی گفتگو» که آرمان اصلی اصلاحات است را به واقعیت نزدیکتر کنند.
✅ شهروند مسوولیت پذیر از میزان باور به گفتگویی پویا و نتیجه بخش میان خود، شورا و مجموعهی مدیریت شهری قوت میگیرد. مردم باید باور کنند که گفت آنها گوش داده میشود و عموم آنان میتوانند در تصمیمات شهری موثر باشند. این امر موجب میشود که بپذیرند حضورشان نه برای پیروزی اصلاح طلبان که همیشه با پیروزی خودشان همراه است، نیرومندسازی شهروند مسوولیت پذیر میتواند ترافیک، آسیبهای اجتماعی، آلودگی هوا را از پا بیاندازد؛ که این خود نمونهای از کاربست نظریهی گفتگو است.
✅ باید در نظر داشت که تقسیم بندی (شهروند اصلاح طلب – شهروند اصولگرا) یک عامل بازدارنده در هم افزایی برای حل مشارکتی مشکلات شهر است. یعنی اگر در فعالیتهای مشارکت جویانه، جریان اصولگرا و مستقل را – كه مثلا در تهران يك سوم آرا را به خود اختصاص دادند – فعال نکنیم، فعالیتهای جمعی به کندی و سختی پیش میرود و در مجموع تربیت شهروند مسوولیت پذیر ناشدنی مینماید.
✅ چالش حضور اصولگرا علی البدل در شورا حقیقتا یک چالش ساختگی است. زیرا هر عامل بالقوه غیرقابل پیش بینی، میتواند غیبت هر کدام از اعضای اصلاح طلب شورای شهری که لیست امید تمام کرسیها را کسب کرده بالفعل کند. در ضمن اگر هر کدام از شهرهای پیروز مانند كرج و شيراز که اکثر کرسیهای شورا از آن اصلاح طلبان شد و نه همه آن، بتوانند کارنامهی موفقی را در مدیریت شهری ارایه کنند، تدارک تئوری با این مضمون که حضور حتی یک عضو غیراصلاحطلب هم میتواند پای مدیریت اصلاح طلبان را لنگ کند، از طرف مرم مردود خواهد بود.
✅ در نتيجه اصلاح طلبان با عيني كردن نظريه گفتگو به دور از يك اقدام صرفا سياسى برای مشاركت جو كردن حداكثري شهروندان بكوشند تا شهر مردم نهاد محقق شود.
انتهای پیام