چرا بحرانی مانند پلاسکو بزرگنمایی میشود؟
در نشست «آسیبشناسی عملکرد رسانهها در مدیریت بحران» نحوه و کیفیت تعامل بین رسانهها و مسؤولان با حضور اساتید رسانه و برخی مسؤولان مدیریت بحران کشور مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
به گزارش ایسنا، این نشست با حضور جمعی از مدیران و اساتید حوزه رسانه و بحران از جمله دکتر پروانه پیشنمازی، دکتر حسن خجسته، دکتر اکبرنصرالهی، دکتر طاهر روشندل و دکتر عباس استادتقیزاده در حاشیه چهارمین کنفرانس جامع مدیریت بحران و HSE در دانشگاه تهران برگزار شد.
چگالی بحران؛ عاملی در پوشش خبری بحرانها
در ابتدای این نشست دکتر حسن خجسته – عضو هیات علمی دانشگاه صدا و سیما – دربارهی اینکه رسانههای ما در بحرانهای مختلف چه تعاملی با مجموعه مدیریت بحران دارند؟ اظهار کرد: معمولا بحرانها از چگالیهای متفاوتی برخوردار هستند. به همین دلیل چگالی بحران در چگونگی ارتباطات موثر است. به عنوان مثال بحرانهای متعددی از جمله حادثه پلاسکو، سیل سیستان و بلوچستان و … و حادثههای دیگر جریان گرفت. اما به جهت اینکه بحرانهای گرم مثل حادثه پلاسکو از چگالی بیشتری برخوردار است، بیشتر بزرگنمایی میشود. هرچند عوامل متعدد دیگری در بحران وجود دارد که آن حوادث را بزرگ نمایی و کوچکنمایی میکند.
این عضو هیات علمی دانشگاه صداو سیما تعامل بین رسانهها و بخش اجرایی مجموعه مدیریت بحران را تعاملی نسبتا خوب ارزیابی کرد.
تعامل مطلوبی بین رسانهها و مسؤولان مدیریت بحران وجود ندارد
دکتر اکبر نصرالهی دربارهی تعامل رسانهها و بخش مجموعه مدیریت بحران در وقوع بحرانها اظهار کرد: متاسفانه این خوشبینی در من وجود ندارد و باورم این است که تعامل رسانهها و مسؤولان به ویژه در کشور ما که در معرض حوادث مختلف است، کاملا ضروری است. مسؤولان باید از ابزار رسانه استفاده کنند، این در حالی است که قرائن و شواهد نشان میدهد این تعامل وجود ندارد؛ بنابراین در بحرانهای مختلف مسؤولان و رسانهها نتوانستند تعامل مناسبی در اصلاح شرایط بحران و مصالح کشور برقرار کنند و مستندات زیادی در این زمینه موجود است.
وی ادامه داد: وقتی شما بحرانها را مرور میکنید در مراحل مختلف بحران به ویژه قبل و بعد از بحران، این تعامل بین رسانهها و مسؤولان وجود نداشته و ارتباط همواره قطع بوده و عملا اقدامی موثر انجام نشده است به نوعی که کار رسانه و مسؤولان با شروع بحران آغاز و با پایان آن به اتمام میرسد. در حالی که این تعامل باید سازنده باشد. به عنوان مثال چند درصد پس از حادثه پلاسکو نسبت به ضعف ساختمانها و بناها کشف و اطلاعرسانی شد و یا در زمینه آلودگی هوا مشکلاتی که وجود دارد و پایتخت ایران تعطیل میشود حضور پررنگی ما بین رسانهها و مسؤولان نمیبینیم و یا حداقل اینکه در زمینه این بحرانها کار جدی صورت نمیگیرد.
رسانهها بحران گریزند نه بحرانپذیر
در ادامه این نشست دکتر طاهر روشندل – عضو هیات علمی دانشگاه تهران – در این زمینه اظهار کرد: یکی از معضلات مهم نظام اداره کشور عدم هماهنگی سازمانها و نهادها با یکدیگر است. این یک معضل فراگیر و رایجی شده است که تعامل بین رسانهها و بخشهای اجرایی در زمینه بحران هم مستثنی از این قاعده نیست و ما هنوز شاهد جزیرهای عمل کردن هستیم.
او با اشاره بر اینکه هیچگاه تعامل مناسبی بین رسانهها و مسؤولان وجود نداشته است، یک بخش از نبود این تعامل را به معضل ساختاری و ریشهای نسبت داد و آن اینکه هیچ کدام از قوا یکدیگر را قبول ندارند و گفت: متاسفانه نبود این تعامل در بروز بحران پیش از هر زمان دیگری پررنگتر می شود. در این میان ما برای رسانههای رسمی جایگاهی فراتر از سازمانها و نهادهای رسمی قائلیم و البته این جایگاه به طبیعت رسانهای آنها برمیگردد که باید فراجناحی عمل کنند.
دکتر طاهر روشندل با اعتقاد بر این که رسانههای ما، رسانههایی بحران گریز هستند، اظهار کرد: متاسفانه رسانههای ما بحرانپذیر نیستند به عنوان مثال صدا و سیما در این بحران گریزی همیشه پیشتاز بوده است و هیچگاه نگاه استقبال از بحران را نداشته است. و همانگونه که میبینید آمادگی پیشبینی بحران و برنامهای برای بعد از بحران، وجود نداشته است؛ در حالی که مراحل بعد از بحران مثل حادثه پلاسکو جای کار زیادی داشت که پس از مدتی به بوته فراموشی سپرده و رها شد. در حالی که فقط این نیست که بحران را رها کنیم جامعه نیازمند یادگیری است که در این میان نقش رسانه با کمک سازمان و نهادها بسیار حائز اهمیت است.
نبود خبرنگار متخصص بحران؛ یکی از ضعفهای رسانهها
دکتر عباس استادتقیزاده – مشاور عالی سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران – در این نشست اظهار کرد: متاسفانه مسالهای که وجود دارد رسانهها همیشه در مواقع بحرانی به دنبال مسؤولان میروند و در زمان عادی که پیشگیری میتواند معنی یابد، موضوع برعکس است و این مسؤولان هستند که به دنبال رسانهها میگردند. این عدم تعادل هیچگاه درست نبوده است. دلیل آن هم این است که هم رسانهها و هم مجموعه مدیریت بحران دانش کافی برای تعامل ندارند؛ بنابراین آن ارتباط مناسب صورت نمیگیرد.
وی سپس با تاکید بر این که هیچ استراتژی بلند مدتی برای بحرانی همچون بحران زلزله وجود ندارد، اظهار کرد: رسانهها فقط بحران را تحت پوشش قرار می دهند؛ به عنوان مثال صداو سیما به عنوان رسانه ملی در زلزله بم کارهای بسیاری انجام داد اما پس از مدتی آن را رها و به دست فراموشی سپرد. میخواهم بگویم صداوسیما در این زمینه استراتژی خاصی نداشته است.
دکتر استاد تقیزاد در عین حال نبود خبرنگار متخصص بحران را یکی از ضعفهای رسانهها در مدیریت بحران عنوان کرد و گفت: ما خبرنگار متخصص بحران نداریم و فقط مجری در رسانهها و به ویژه در صداوسیما داریم؛ به عنوان مثال در این ۳۰ سال ندیدهایم خبرنگار ویژه زلزله داشته باشیم.
مخالفت با پرداختن به بحران
دکتر خجسته که معاونت صدای سازمان صدا و سیما را در سالهای گذشته بر عهده داشت، در ادامه این نشست با اشاره به اینکه صدا و سیما در مواقع بحرانی برنامههای زیادی را در دستور کار خود قرار میدهد در عین حال گفت: واقعیت این است که درباره مسائل و بحرانهایی که ایجاد میشود، دولت و سازمان مرتبط با آن بحران ممکن است مخالفتهایی در زمینهی پرداختن به آن داشته باشند و این مخالفتها همواره وجود داشته است. از طرفی چگونگی تبدیل اطلاعات بحرانهای مثل آب، زلزله و … به اطلاعات رسانهای بسیار مهم است؛ به عنوان مثال کشور آمریکا تا دهه هفتاد تمامی حوادثهای رخداده را در شبکههای خود پوشش میداد. اما پس از آن دیدند که ادراک مردم از واقعیت، کمتر از کمتر است و بعدها زمانی که به این بلوغ رسانهای رسیدند که دیگر نیازی نیست همه حوادث پوشش داده شود.
او سپس گفت: کار با رسانه به ویژه رسانهای همچون صداو سیما، ساده نیست . صدا و سیما در زمینه بحرانها ممکن است ضعفهایی داشته باشد اما قرار نیست همه بحرانها را کامل رسانهای کنیم.
مدیران اجرایی تبحر ارتباط با رسانهها را داشته باشند
دکتر استادتقیزاده درباره برطرف کردن ضعفها و خلاءهای ما بین رسانهها و مجموعه مدیریت بحران، اظهار کرد: دلیل اصلی نبود تعامل مناسب مابین رسانهها و مجموعه مدیریت بحران نبود دانش کافی است. دانش باید ارتقاء یابد. پیش از این مطالعهای بر روی ۳۳ خبرنگار مکتوب و غیرمکتوب انجام دادهایم و سناریویی به آنها برای عملیاتی کردن اخبار ارائه دادهایم و دو داور هم به شکل مجازا اخباری که این خبرنگاران مخابره کردند را تحلیل کردند؛ جالب است که از میان ۳۳ خبرنگار حرفهای تنها دو نفر، نمره قبولی گرفتند. این نشان میدهد ما خبرنگار تخصصی حوزه بحران نداریم.
این مشاور عالی سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران در عین حال معتقد است، اشتباه فاحش مدیران در برخورد با رسانهها خود منجر به بروز بحرانهای جدیدی میشود.
او گفت: مدیران اجرایی باید تبحر ارتباط با رسانهها را داشته باشند. مسؤولان ما در این زمینهها چه میزان مانور گذاشتهاند. چندین بار تلاش کردهاند تا تبحر ارتباط با رسانهها را آموزش ببینند. متاسفانه مدیران ما به جای این که بحران را مدیریت کنند، بحران به بحران اضافه میکنند که نمونه آن بسیار اتفاق افتاده است و همه این به برمیگردد که دانش ارتباط با رسانهها را ندارند.
روی مدیران و مسؤولانی که پای بحران هستند کار کنیم
در ادامه دکتر روشندل نیز دربارهی راهکار برطرف کردن ضعف و خلاءهای بین رسانه و مجموعه مدیریت بحران اضافه کرد: در ارتباط با بخش اجرایی اعتقاد دارم که دستگاههای اجرایی باید در تشکیلات خودشان واحد ارتباط بحران داشته باشند و پرسنل به ارتقاء دانش دست یابند. به نوعی که در ارتباط با بحران، رسانهها همانند تیغ دو لبه هستند هم میتوانند در جهت رفع بحران وظیفه خود را ایفا کنند هم می توانند بحرانزا باشند.
او با تاکید بر اینکه تشکیل واحد ارتباطات بحران در تشکیلات نهادها از نیازهای ضروری است اظهار کرد: ارتقاء دانش لازمه تغییر نگرش است ولی مهمتر از اینکه خبرنگار ویژه بحران تربیت کنیم باید بر روی مدیران و مسؤولانی که پای بحران هستند کار کنیم.
ارتباط مسؤولان مدیریت بحران و رسانهها باید مستمر باشد
دکتر اکبر نصرالهی هم در زمینه این راهکار اظهار کرد: بحثهایی که خطاب به رسانهها عنوان میشود صرفا مربوط به رسانهی ملی نیست و همه رسانهها باید به وظیفه خود به درستی عمل کنند؛ حتی فضای مجازی و شبکههای مجازی که سونامی قدرت را در بحث جریان سازی بحرانها شکل میدهند. چرا در سال ۹۵ مطالبهگری بالا رفت؟ این به همین بحث شبکههای اجتماعی و قدرت این شبکهها برمیگردد که در بحث جریانسازی به خوبی پیش رفتند. وقتی میگوییم رسانه به بحران بپردازد حتما مفهوم این نیست که ایجاد نگرانی شود و به ضرر سازمان مربوطه عمل کنیم. رسانه در عین حال که به بحران میپردازد باید به نفع آن سازمان عمل کند؛ چرا که قرار نیست امنیت روحی و روانی مردم برهم ریخته شود. تمام تاکید من این است که به چگونگی پرداخت مدیریت بحران توجه کنیم. اما چون بلد نیستیم، کارمان را نمیدانیم فکر میکنیم که اگر کمتر و یا بیشتر به موضوع بپردازیم کارمان را درست انجام دادهایم درحالی که کاملا برعکس است.
وی با اشاره به این که همواره تعامل ناکافی و محدودی ما بین مسؤولان و رسانهها وجود داشته است اظهار کرد: به عنوان مثال در مواقع وقوع سیل مسؤولان ارتباط خوبی با رسانهها دارند اما این ارتباط باید مستمر باشد و یا این ارتباط نباید مختص صداو سیما باشد. امروزه بخشهای خبری و سایتها بیش از صدا و سیما مخاطب دارند؛ بنابر این این ارتباط نباید مربوط به مقاطع دورهای و عمودی باشد از طرفی رسانهها هم باید مطالبهگر باشند و کشف کنند.
عضو هیات علمی دانشگاه آزاد در بخش دیگری از سخنان خود با اعتقاد بر اینکه هیچ بحرانی به غیر از بحران زلزله نیست که غیر قابل پیشبینی نباشد، اظهار کرد: به عنوان مثال طوفانی که در سال ۹۳ پس از عید فطر اتفاق افتاد مشخص بود که قطب سفر کجاست مسؤولان باید در این زمینه اطلاعرسانی میکردند متاسفانه گافی که گاه مسؤولان می دهند و کم کاری میکنند علاوه بر پاسخ قانونی باید پاسخ شرعی آن را هم بدهند. در حال حاضر وضعیت به طوری است که بعد از بحران پروندهها بسته میشود و برخی مسؤولان هم نمیخواهند پرونده ادامه یابد.
استفاده از ظرفیت شبکههای اجتماعی برای مدیریت بحران
دکتر خجسته نیز دربارهی راهکار برطرف کردن خلاء بین رسانهها و مجموعه مدیریت بحران اظهار کرد: سازمانهایی که دچار بحران می شوند باید از شبکههای اجتماعی بهترین استفاده را کنند؛ به عنوان مثال وزارتخانه مربوطه در مواقع بحران کانال مربوطه را راهاندازی کند و در آن از حضور افراد معتبری برای مخابره اخبار موثق استفاده کنند؛ به عنوان مثال در حادثه پلاسکو بخشی از بزرگنمایی این حادثه به شبکههای اجتماعی برمیگردد. بنابراین اگر کانالهای معتبری از سوی سازمان در مواقع بحران درست شود، این ظرفیت برای سازمانها ایجاد میشود که در زمینهی راهحل بحران گام بردارند.
دکتر نصرالهی نیز در این زمینه اظهار کرد: در تعامل میان رسانهها و مسؤولان، وظیفه مشترکی است که باید انجام دهند و آن شناخت و فهم شرایط بحرانی است. هم مسؤولان و هم رسانهها باید اقداماتی را برای پیشگیری، آموزش و استفاده از همه ظرفیتها و تغییر ساختاری داشته باشند ولی ضعفی که وجود دارد این است که ما پیشبینی معتبری نداریم و فکر میکنیم مرگ برای همسایه است.
وی در زمینه وظیفه رسانهها در وقوع بحران اظهار کرد: رسانهها باید علاوه بر وظایف عمومی شناخت، فهم درست، مطالبهگری و فرصتسازی کنند؛ بنابراین هم رسانهها باید نواقص تخصص را یاد بگیرند و هم مسؤولان فهم ادبیات و ظرفیتهای رسانهای را بدانند و از آن استفاده کنند.
ستادهای بحران و رسانههای ما خود دچار بحران هستند
روشندل نیز با اعتقاد بر این که رسانهها نقش بحران گریزی را در مواقع بحران ایفا می کنند تاکید کرد: سازمانها و دستگاهها باید بخش و واحد بحرا ن ایجاد کنند و کارشناسانی را در این زمینه تربیت کنند و رسانهها هم بایستی استراتژیست تربیت کنند. تا زمانی که ما استراتژیست بحران نداشته باشیم این بحرانها ادامه خواهد داشت. کم کاری رسانههای رسمی ما را در حال حاضر فضای مجازی به یدک میکشند و اینجاست که نقش و جایگاه رسانه رسمی اهمیت پیدا میکند.
دکتر نصرالهی هم با اعتقاد بر این که وجود تشکیلات و به کار گرفتگی برخی از افراد مشکل بحران را حل نمیکند، اظهار کرد: ستادهای بحران و رسانههای ما خود دچار بحران هستند. تشکیلاتی که نتواند کار خود را انجام دهد خود دچار بحرانزدگی است.
او با اشاره به عملکرد نامناسب صداوسیما در مواقع بحران یادآور شد: اگر رسانههای ما به ویژه صداوسیما درست عمل میکنند پس چرا مردم به شبکههای اجتماعی و رسانههای خارجی روی میآورند. متاسفانه هیچکس مسؤولیت خود را آنطور که باید و شاید انجام نمیدهد. اگر در این مواقع کنار کشیده شوند کارها بهتر پیش میرود.
این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه نگاه ما به مسائل بحرانی همواره نگاه سیاسی بوده است، اظهار کرد: یکی از ضعفهای ما به ویژه صدا و سیما داشتن نگاه سیاسی به بحران است. در حالی که باید نگاه غیرسیاسی و تخصصی داشته و مطالبهگری کنند.
وی با اشاره به ضعف صداوسیما در اطلاعرسانی در مواقع بحران اظهار کرد: ما در صداوسیما ۱۵۰ ساعت خبر داریم. رسانه کجای این بحران قرار دارد. بحران ما آب است رسانه کجای این بحران قرار دارد. بحثریزگردها از سال ۸۳ مطرح بود رسانه کجای این بحران بود. رسانه کجای حاشیههای مرتضی پاشایی و عباس کیارستمی بود. صداوسیما به هنگام وقوع طوفان آیرین در آمریکا در سال ۹۰، سه هزار ثانیه زمان به آن اختصاص داد اما همزمان با وقوع طوفان دیگری در ایران دوهزار ثانیه به آن اختصاص داد. آیا گفتن این نکته که مردم ممکن است طوفانی رخ دهد مراقب جان و مالتان باشد مشکلی ایجاد میکند؟
در بخش پایانی این نشست روشندل نیز در قبال عملکرد صدا و سیما در مواقع بحران اظهار کرد: با توجه به اینکه صداوسیما عنوان رسانه ملی را به یدک میکشد، انتظارها از این رسانه فراتر از دیگر رسانههاست. متاسفانه صداو سیمای ما در این زمینه کم کار شده است. صدا و سیما به وظیفه پایشی محیطیاش دست نمیزند و دچار بحران مدیریتی است و این همه حجم برنامههایی که ساخته می شود واقعا به کدام از یک از اولویتهای جامعه اختصاص دارد.
او گفت: صداو سیما میلیاردها بودجه عمومی را ارتزاق میکند اما واقعا نمیداند ما با بحران بیآبی مواجهیم که باعث از بین رفتن بسیاری از شهرها و تهدید تمدنمان میشود؛ صداوسیما چقدر به این مسئله پرداخته است از همین مسئله بگیرید تا حوزههای دیگر. فکر میکنم رسانه ملی ما دچار بحران اولویت است و فقط دنبال پرکردن آنتن و کنداکتور خود است که صرفا بیلانی داشته باشد. مردم هم نمره خوبی به صدا و سیما نمیدهند.
انتهای پیام